امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

یه داستان عاشقانه غمگین ((حتما بخونین))

#1
یه داستان عاشقانه غمگین ((حتما بخونین)) 1

دخترک توی هوای سرد و زیر هوای ابری

منتطر ایستاده بود انقدر عجله کرده بود که یادش رفت پالتویش را بردارد

از سرما میلرزید

گاهی دستانش را جلوی دهانش میاورد تا گرم شوند

نیم ساعتی میشد که ایستاده بود

بالاخره اومد

مثل همیشه نبود

رنگش پریده بود و صورتش آشفته بود

آرام قدم بر میداشت

دخترک دوان دوان خودش را به او رساند

سلام کرد

اما پسر در جواب سلام خداحافطی کرد

دخترک ماتش برده بود

پسر گفت:

امروز آخرین ملاقاتمونه

من دارم میرم

دختر نگران پرسید: چی شده؟

پسر گفت: هیچی ازت زده شدم

دیگه نمیخوام با هم باشیم

و سرش را پایین انداخت و رفت

باران باریدن گرفته بود

دخترک همچنان همانجا ایستاده بود

دیگر نمی لرزید

تنها به پسر نگاه میکرد که هر لحظه از او دور میشد

چند روزی گذشت دختر دل شکسته در خانه نشسته بود

صدای زنگ در آمد

شخصی که پشت در ایستاده بود برادر پسر بود

قیافه اش آشفته تر از قیافه ی آن روز پسر بود

پاکتی در دست داشت

آن را به دختر داد و فورا از آنجا رفت

دختر پاکت را باز کرد دفتر چه خاطرات پسر بود

تمام خاطراتشان در آن بود

دختر صفحات آخر را آورد تا دلیل قهر را پیدا کند

در صفحه ایی نوشته بود امروز با او دیدار دارم

نمیدانم چطور بهش بگم

در صفحه ی بعد نوشته بود

داشتم دیوانه میشدم

میخواستم بهترین خاطره رو از آخرین ملاقاتمون براش بسازم

اما نشد

نتونستم

نخواستم تحمل دوریم براش سخت بشه

میدونستم نمیتونه طاقت بیاره

چاره ای نداشتم

اون لحظه وقتی با چشمای ناز و مظلومش بهم نگاه میکرد

نتونستم تو صورتش نگاه کنم

کاش میتونستم یه دل سیر نگاهش کنم

اما نشد نتونستم بیشتر از اون تو سرما نگهش دارم

قبل از اینکه برم پیشش

نیم ساعتی داشتم نگاهش میکردم اما از دور

دلم میخواست برای آخرین بار لبخندش رو میدیدم

در صفحه ای دیگر نوشته بود امروز خون بالا آوردم

دیگه دارم رفتنی میشم

توی صفحه ی آخر نوشته بود

دارم میرم

خانواده ام گریه میکنن

دارم برای آخرین بار می بینمشون

همه هستن جز عشقم. . .

یه داستان عاشقانه غمگین ((حتما بخونین)) 1

یه داستان عاشقانه غمگین ((حتما بخونین)) 1

Heart  Heart

پاسخ
 سپاس شده توسط *maria* ، ❤nila❤ ، ✩σραqυєηєѕѕ✭ ، єη∂ℓєѕѕღ
آگهی
#2
افسوس چ تلخ است رفتن
پاسخ
 سپاس شده توسط ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  رمان عشق من ، عشق تو (عاشقانه ، معرکه) به قلم: خودم
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
Exclamation مجنون (داستان ترسناک واقعی) +18
  این یک داستان بی معنی است.
Heart یه داستان عاشقانه غمگین و زیبا از یک دختر((( حتما بخونید)))
Exclamation داستان بسیار ترسناک خونه جدید !
  داستان عاشقی یک پسر خیلی قشنگه(تکراری نیست)
Eye-blink داستان ترسناک +18
  داستان کوتاه دختر هوس باز(خیلی قشنگه)
Rainbow یک داستان ترسناک +18

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان