17-07-2018، 18:47
وقتی به جای کلاغ
درآن بازی کودکانه
گفتم:
#بابا_پر...
خندیدی و گفتی :
من که پر ندارم !!
بزرگ تر که شدم
خوب فهمیدم
#تو
هم#بال داشتی ...
و هم
پرواز را خوب بلد بودی...
قدم زدن زیر باران را
دوست دارم!
بارانِ چشم هایِ هرزه گرد را،نه!
بارانِ چشم هایی که مرا به عنوانِ عروسکِ خوش خط و خال می بینند را،نه!
بارانِ پاکِ خداوندی را
وقتی که
با قطراتِ ریز و درشتش
مثلِ شبنمی بر گلبرگِ چادرم لیز می خورند.
❌ برادر حزب اللهی،یک لحظه لطفا ❌
? تلنگر
صفحه ات را که باز میکنم،?
انگار آلبوم شخصی ات را باز کرده باشم ? پر است از پست هایـی با عکس های جورواجور ?
از گلزار شهدا گرفته تا هیئت های شب جمعه ای که رفته ای ? با چفیه و انگشتر عقیق و ریش و گاهاً ته ریش دلبری هایـی به سبک حـــزب الـــلــــهــــی
و بماند عرق شرمی? که از مشاهده کامنت های دختران? ،در زیر پستت میریزم ? و اینکه تو چه ذوقی میکنی☺ ️و با چه اشتیاقی? جوابشان را میدهی و سر بحث را باز میکنی در میان پست های پر رنگ و لعاب بسیجـی گونه ات? ♂ ناگهان عکسی از یک شهید به چشم می آید ? پهلوان شهیدی به اسم ابراهیم هادی❤ ️ زیر عکس، هشتگِ رفیق شهید من جلوه دیگری به پستت بخشیده میروم در فکر باخود مرور میکنم ✨ ابراهیم هادی همان شهیدی نبود که از وقتی فهمید چند دخترِ جوان شیفتهی تیپ و هیکلش شده اند،? درست از فردای همان روز با سر و وضع ژولیده میرفت باشگاه، لباس هایش را بجای ساک در کیسه پلاستیکی میگذاشت ✨ مبادا حتـی ناخواسته دلِ دختری را بلرزاند ؟ ❣
جایـی خواندم؛ عاشق اگر رنگی از معشوق نگیرد در عشق خود صادق نیست ?
میدانـی برادر‼ ️
شمایی که شہدا را الگوی خود میدانـی شمایـی که عاشق شهادتــی شمایی که هشتگ حزب اللهـی از پست هایت نمی افتد ❕
کاش در حـــــــزبِ هـــــــــوای نـــــــــــفـــــــــســــــــــت نباشی تفکر حزب اللهی بسیجی نهی از منکر
قرارگذاشتیم باهم تاآخردنیا
الوعده وفا؛این هم آخر دنیاست آن هم روے خوش سڪه اش.."بهشت"...
زبان اینجا با زبان ما فرق میڪند .نه فارسے است نه عربے است..
زبان اینجا"اشڪ"است و واژههایش "گریه"...
ارباب من...
آقاے من...
حسین جانم!
آدم پر حرفی نیستم!
اما گاهی خسته میشوم از
این همه حرف نزدن!
گاهی از سکوت لبریز میشوم!
آنوقت دلم کمی
حرف های خودمانی میخواهد
با یک آدمی که حال آدم را خوب کند!
یک فنجان چای
با چند کلمه حرف
رو به روی کسی که دوستش داری!!!
و " دی "
تنها دو حرفی سال
میان دو جین ماه است
مثل #تُ
که دو حرفی ترین بیت
میان هزار غزلی.....
جالب است!
زنـی با روسری آب رفته...
پیــرزنـی با کفش پاشنه هفت سانتی...
دختـر جـوانی با لباس های تنگ...
جـالــب است!!!
میان این همه رنگ و لعاب
چشم آدم به دختری می افتد که رنگ ندارد، اما بیشتر میدرخشد...
هی فکر میکنم این آدم علاوه بر ایمان، یک چیز دیگر هم دارد که بقیه ندارند
ارزشش رو داشته باش
وقتی یکی هر چند وقت "حالتو می پرسه"
وقتی یکی بی دلیل "زنگ می زنه" ...
وقتی سلامش خشک و خالی نیست و "پرِ قربون صدقه است"،
وقتی یکی همه جوره "هوا تو داره،
وقتی یکی تحمل نداره "غمتو ببینه"
اینا یعنی برام "ارزش داری و مهمی"..
تو هم ارزششو داشته باش واسه "حرمتاش ارزش قائل شو"..
"براش وقت بزار"
واسه کسی که باهاشی ارزش قائل شی در حقیقت "واسه خودت" ارزش قائل شدی ...
تو لیاقت کسی رو داری که هیچ وقت دست نمیکشه از اینکه بهت نشون بده "چه قدر براش خاصی"
حتی بعد از اینکه به "دستت میاره"...
"ارزشش رو داشته باش"
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم=)