08-08-2018، 22:35
دختر گفت: من را میخواهے؟اگر بلد نباشم غذا بپزم
و خوب لباس بشویم باز هم مرامیخواهے؟!
پسرگفت :
بلد هستے خداے مهربان را خوب بپرستے
و او را اطاعت ڪنے ؟ ️
دخترگفت:
تنها از او میترسم و بندگے او را میڪنم
پسرگفت: همین برایم ڪافیست ...
من میخواهم تو نصف دینم باشے ️
نہ خدمتڪارم!
اگه وقتی با هم میریم خـــریــــد
دست میزارم رو مانتوهای کوتاه و تنگ میگم این چطوره؟؟؟
بدون واسه دوست داشتن اون مانتو نیست
فقط و فقط واسه شنیدن این جملست
اون نـــه ! تو فقط مال منی
با اون مانتو بخوای بری بیرون باید غیرتمو دار بزنم
یه عاشق غیرت داره
مرد بودن یعنی:فقط نگاه کردن به همسر پاکت...
مرد بودن یعنی لب خندونت برای خانومت باشه نه همکاره خانومت...
مرد بودن یعنی داشتن آغوشی که دنیای اختصاصی همسرت باشه...
مرد بودن یعنی داشتن شونه هایی که تکیه گاه بی قراری های بانوت باشه....
مرد بودن یعنی خونه ساده و کوچیکت رو برای همسرت تبدیل به بهشتی کنی که ذره ای از اون رو با تمام دنیا عوض نکنه...
مرد بودن یعنی وجودی لبریز ازمهربونی داشته باشی و شاهزاده ی قلب پاک بانوت باشی واون رو مست ازخوش حالی کنی...
مرد بودن یعنی:همسرت رو به هوسی نفروشی
قهر بودیم..در حال نماز خوندن بود..نمازش که تموم شد هنوز پشت به اونو رو به دریا
نشسته بودم..کتاب شعرش و برداشت و شروع کرد به خوندن..با یه لحنه دلنشین...
ولی من باز باهاش قهر بودم..!!کتاب و گذاشت کنار بهم نگاه کرد و گفت:
"غزل تمام، نمازش تمام،دنیا مات .... سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد" باز هم
بهش نگاه نکردم..اینبار پرسید: عاشقمی؟؟ سکوت کردم...گفت: "عاشقم گر
نیستی لطفی بکن نفرت بورز....بی تفاوت بودنت هر لحظه آبم می کند" دوباره با
لبخند پرسید: عاشقمی مگه نه؟؟ گفتم : نههه
گفت:
"لبت نه گوید و پیداست می گوید دلت آری ..
که اینسان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری"
دیگه نتونستم بهش نگم وجودش چقدر آرامش بخشه...بهش نگاه کردم
و از ته دل گفتم:خدا رو شکر که هستی
یه دخترمذهبی باید? ?
یه دخترمذهبی بایدخودشو فقط برا شوهرش لوس کنه
یه دخترمذهبی باید تو خیابون دست آقاشونو بگیره
یه دخترمذهبی بایدلباساشو با نظر شوهرش بگیره
یه دخترمذهبی باید تو کاراش از شوهرش کمک بخواد
یه دخترمذهبی باید صفحه ی گوشیش عکس شوهرش باشه
یه دخترمذهبی بایدوقتی باشوهرش پشت موتور میشینه از پشت آقاشونو نگه داره
یه دخترمذهبی باید وقتی شوهرش داره نماز میخونه سریع چادرشو بذاره سرش و
به شوهرش اقتدا کنه
یه پسر مذهبی باید? ?
یه پسر مذهبی باید به حضرت زهرا بگه مادر
یه پسر مذهبی باید مداحی بلد باشه
یه پسر مذهبی باید بده ریشش رو خانومش مرتب کنه
یه پسر مذهبی باید وقت و بی وقت به زنش بگه "خانومی میدونی چقدر دوست دارم؟"
یه پسر مذهبی باید اسم زنش تو گوشیش باشه خانومم
یه پسر مذهبی باید وقتی خانومش داره غر میزنه بشینه و فقط نگاهش کنه...
دفاع نکنه...چیزی نگه فقط نگاهش کنه...
اخرشم با یه لبخند بگه حالا اماده شو ببرمت بیرون از دلت دربیارم...
و خوب لباس بشویم باز هم مرامیخواهے؟!
پسرگفت :
بلد هستے خداے مهربان را خوب بپرستے
و او را اطاعت ڪنے ؟ ️
دخترگفت:
تنها از او میترسم و بندگے او را میڪنم
پسرگفت: همین برایم ڪافیست ...
من میخواهم تو نصف دینم باشے ️
نہ خدمتڪارم!
اگه وقتی با هم میریم خـــریــــد
دست میزارم رو مانتوهای کوتاه و تنگ میگم این چطوره؟؟؟
بدون واسه دوست داشتن اون مانتو نیست
فقط و فقط واسه شنیدن این جملست
اون نـــه ! تو فقط مال منی
با اون مانتو بخوای بری بیرون باید غیرتمو دار بزنم
یه عاشق غیرت داره
مرد بودن یعنی:فقط نگاه کردن به همسر پاکت...
مرد بودن یعنی لب خندونت برای خانومت باشه نه همکاره خانومت...
مرد بودن یعنی داشتن آغوشی که دنیای اختصاصی همسرت باشه...
مرد بودن یعنی داشتن شونه هایی که تکیه گاه بی قراری های بانوت باشه....
مرد بودن یعنی خونه ساده و کوچیکت رو برای همسرت تبدیل به بهشتی کنی که ذره ای از اون رو با تمام دنیا عوض نکنه...
مرد بودن یعنی وجودی لبریز ازمهربونی داشته باشی و شاهزاده ی قلب پاک بانوت باشی واون رو مست ازخوش حالی کنی...
مرد بودن یعنی:همسرت رو به هوسی نفروشی
قهر بودیم..در حال نماز خوندن بود..نمازش که تموم شد هنوز پشت به اونو رو به دریا
نشسته بودم..کتاب شعرش و برداشت و شروع کرد به خوندن..با یه لحنه دلنشین...
ولی من باز باهاش قهر بودم..!!کتاب و گذاشت کنار بهم نگاه کرد و گفت:
"غزل تمام، نمازش تمام،دنیا مات .... سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد" باز هم
بهش نگاه نکردم..اینبار پرسید: عاشقمی؟؟ سکوت کردم...گفت: "عاشقم گر
نیستی لطفی بکن نفرت بورز....بی تفاوت بودنت هر لحظه آبم می کند" دوباره با
لبخند پرسید: عاشقمی مگه نه؟؟ گفتم : نههه
گفت:
"لبت نه گوید و پیداست می گوید دلت آری ..
که اینسان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری"
دیگه نتونستم بهش نگم وجودش چقدر آرامش بخشه...بهش نگاه کردم
و از ته دل گفتم:خدا رو شکر که هستی
یه دخترمذهبی باید? ?
یه دخترمذهبی بایدخودشو فقط برا شوهرش لوس کنه
یه دخترمذهبی باید تو خیابون دست آقاشونو بگیره
یه دخترمذهبی بایدلباساشو با نظر شوهرش بگیره
یه دخترمذهبی باید تو کاراش از شوهرش کمک بخواد
یه دخترمذهبی باید صفحه ی گوشیش عکس شوهرش باشه
یه دخترمذهبی بایدوقتی باشوهرش پشت موتور میشینه از پشت آقاشونو نگه داره
یه دخترمذهبی باید وقتی شوهرش داره نماز میخونه سریع چادرشو بذاره سرش و
به شوهرش اقتدا کنه
یه پسر مذهبی باید? ?
یه پسر مذهبی باید به حضرت زهرا بگه مادر
یه پسر مذهبی باید مداحی بلد باشه
یه پسر مذهبی باید بده ریشش رو خانومش مرتب کنه
یه پسر مذهبی باید وقت و بی وقت به زنش بگه "خانومی میدونی چقدر دوست دارم؟"
یه پسر مذهبی باید اسم زنش تو گوشیش باشه خانومم
یه پسر مذهبی باید وقتی خانومش داره غر میزنه بشینه و فقط نگاهش کنه...
دفاع نکنه...چیزی نگه فقط نگاهش کنه...
اخرشم با یه لبخند بگه حالا اماده شو ببرمت بیرون از دلت دربیارم...