21-01-2019، 16:40
آخر برای مُردنم این روضه کافی است
مادر زدن کنار نگاه پسر چرا
#یا زهرا
#فاطمیه
باران...
.
دیگر نبار...
چقدر با خاطراتت خون به دل شیعیان علی میکنی؟؟؟
باران...
پاسخی ده تا آرام گیرد قلبم...
ببار تا اینبار هم آتش دلم خاموش شود...
.
باران...
چرا نباریدی؟؟؟
چرا گذاشتی چادر مادرم بسوزد؟؟
چرا نباریدی تا از هجوم آتش به داخل خانه صدیقه کبریٰ کم کنی؟؟
جوابم ده باران...
اگر باریده بودی...
درد های مادرم کمتر میبود...
اگر باریده بودی شاید محسنش شهید نمیشد و میخ ها بر بدن پاکش نمی نشستند...
باران...
چرا ساکتی؟؟؟
لااقل...
جایی که فاطمه هست ببار...
از روی خاکش به داخل برو...
اورا در بقل بگیر...
مگذار تنهایی را حس کند...
هرچند...
پسرش در انجا حضور دارد...
.
باران در مدینه نباریدی...
پشت در خانه ی فاطمه نباریدی...
.
چرا در کربلا نبودی...
پشت خیمه های بچه های فاطمه هم نباریدی...
چه گویم...
اگر آنجا بودی...
دستان عباس ز تنش جدا نمیشد...
سر حسین ز پیکرش جدا نمیشد...
زخم بر تن اکبر نمینشست و چادر رقیه و زینب و کلثوم همچون مادرشان نمیسوخت...
.
درد هایم زیاد است اما بغض نباریدن تو از همه بیشتر...
.
? السلام علیک یا صدیقه الشهید...
.
التماس دعا!
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجب فرجهم!=)