گفتگوی آزاد نسخه یلدا 97 (328)

[ÆMÆշЇÑζ]

حالا کو تا عید

چند روز پیش با مادرم بحث غذا درست کردن منو داشتیم به مادرم گفتم من اشپزی دوست ندارم مادرم گفت شکم همه جا باهاته باید سیرش کنی...منم گفتم فتوسنتز میکنم:|
اصن خدا منو برای استراحت کردن افرید:|

تا همون عیدم هنر میخواد قرمه سبزی -_-

حق با مادرته  , بنده خدا درست میگه *_* , دو روز دگ شوهر کنی غذا بلد نباشی درست کنی میره یکی دگ میگیره :>
استراحت مال بچس , تو هنرشو یاد بگیر نخواستی حالا استفاده نکن -_-

صد درصد:|
احتمالا پس فردا ناهار قورمه سبزی داریم
اصن شرط ازدواجم اینه شوعرم اشپزی بلد باش:||
نچ نچ -_-
اشپزی ندوس اونم منو ندوس):

^__

نوش جان خوانوادتون , ولی به من ربطی نداره ک مادرگرامیتون درست میکنن :|
من قرمه سبزی رو میخوام ک خودت درست کرده باشی و تر زده باشی بهش D:

خب بیا فرض کنیم جفتتون شاغل .. تو طول هفته اصا هیچ.. ولی ی روز جمعه نباس ضعیفه جماعت ی قرمه سبزی بپزه ته دیگ سیب زمینی بزاره بوی پیاز سرخ کرده هم بده ؟

^_^
تر زدنم قشنگه


نچ نچ اصلا یه روز جمعه بعد یه هفته پر مشغله همسر گرامی نمیخواد منو ببره دور دور و غذا رستوران ببره؟D;

بوی پیاز سرخ کرده ..وایی خدا..خیلی باحال بود قسمت اخرش

خب درست کن پس تا عید ^_

:|
خب مثلا دوروز تعطیلی پشت هم بیفته , ی روز برین بیرون روز دوم ک قرمه سبزی میخواد دگ :|

اره دگ , ما اینیم *__*

پس در نتیجه تلاش کن :^