گفتگوی آزاد نسخه یلدا 97 (328)

[ÆMÆշЇÑζ]

^_^
تر زدنم قشنگه


نچ نچ اصلا یه روز جمعه بعد یه هفته پر مشغله همسر گرامی نمیخواد منو ببره دور دور و غذا رستوران ببره؟D;

بوی پیاز سرخ کرده ..وایی خدا..خیلی باحال بود قسمت اخرش

خب درست کن پس تا عید ^_

:|
خب مثلا دوروز تعطیلی پشت هم بیفته , ی روز برین بیرون روز دوم ک قرمه سبزی میخواد دگ :|

اره دگ , ما اینیم *__*

پس در نتیجه تلاش کن :^

سعی میکنم-_-

نه دیگه یه روز بریم بیرون یه روزم که باید بریم خونه پدرشوهر و پدر خودمD:
درنتیجه اشپزی تعطیل

باو کوه ک نمیخای بکنی بچه جان

کلا باید ی چیزی بگی هرچی من میگم :|
پیشنهاد میکنم اصا سمت اشپزی نری , بی علاقه ای مواد قرمه سبزی هم حیف میکنی ):
کلا مهم ترین تجربه هنرستان فنی واسم این بود ک یه هنر خاص یادبگیر تا فرق تو با بقیه این باشه ک اونا فقط خوندن ولی توهم درسشو خوندی هم کار بلدی و تو بازار 1 مین هم بیکار نیسی , 2 اینکه اگه علاقه ای به کاری نداری به هیچ عنوان دنبالش نباش -_-
و متاسفانه مورد دوم واسه تو صدق میکنه :|

الان که فک میکنم میبینم زیاد دارم مقاومت میکنم:|

قورمه سبزی♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
نه میرم سمتش)):

خوبه که حداقل  تو یکی از این دو دسته هستم

افرین پهلوون درست فک کردی :>

برو , ولی با توپ پر برو ): , تجربه مادر گرامیت رو الگو قرار بده بعدم چن تا کتاب بخون ._.
قرمه سبزی جزو حساس ترین موضوعات زندگی منه
میخواستم جایزه اون مسابقه رو از 10 خیلی بیشتر بگم ولی ی صحنه فک کردم اگه عمو صابر ببینه شاید خوشش نیاد , وگرنه واسه همچین چلنجی من خیلی بیشتر هزینه میکنم :>

:^