متن آهنگ بی مرام از محمد بیباک

[♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱]

[اینترو]

حیف رد دادم بخاطرت

[ورس یک]

این آرزوست برام

کپشنم نباشه توو دلم

قبرمو کَند باز دوست برام

نه فکر نمیکردم رُز بکارمو

بجاش یه روز کاکتوس درآد

اومد رفت دوتا فعل

انگار این دل کاروون سراس

هه مرسی از توجهات

الکی بود تعصبات

اطرافیان هم خبرنگار

همش سوال ، چرا شدید هر دو تسلیم ؟

چیکار کردی أ تو ترسید؟

گیر میدادی و حد و مرزی

گذاشتی که اصل و ول کرد فرع و چسبید ؟

اه گرفتم وسواس از فکر زیاد

این سوال منم هست

چرا تا وقتی الماس هست سکه میخواد

افکار رد حرص که میداد

وایمیستادم توو رو همه

ولی خُب غرورمه بازیچه که نیس

با کی داری مسابقه میدی

ته این راه جایزه که نیس

ظهر مرداد سمتِ ما پاییز یه ریز

برگا زرد دستا سرد سایکدلیک

هی میخوام فحش ندمو

خراب هم نکنم اون همه پُل های پشت سرمو

[کروس]

بی مرام تویی تو بی مرام

خوش کنم دل و به کی الان

چی برام گذاشتی چی برام

تنها موندم رفیق نیمه راه

بی مرام تویی تو بی مرام

خوش کنم دل و به کی الان

چی برام گذاشتی چی برام

تنها موندم رفیق نیمه راه

[ورس دو]

هوم منم و تو

تکست نده دیگه ویبره گوشی سرمو برد

حفظم من همه رو چون خواب ندارم

مونده این فکر پیشت رابطه مُرد

واسه کی تو منتظری؟

مُرده مگه زنده میشه؟

حیف نمیشه

پَ چرا تو قفلی زدی

ارضا میشه کی فِتیشت ؟

تمومه تو بهونه خُب

نمونه چون واست زمونه شد

صفر تا صدش پرت و پلا

رابطه هم بجا آرامش درد و بلاس

اه بیزنسه! به فکر اینه که سکه طلا چند شد الان

هه من ولی خُب لَم دادم رو صندلیو

میگم چقد راه اومدمو یه قدمم نیومدی تو

از هرچی نامرده کمتری تو

(داستانمون مثنوی شد)

فقط هم تو نیستیا همه همین وضعیتن

منم لج بازم ایده آل طلبم شخصیتم

پس نپرس چی میشه شبات کی میشه فدات

وقتی حرف های سادمم

بر میخوره به تیرش قبات

[پُل]

چشیدم سرد و گرم باهات

ندیدی من رو همراهت

فکر کردی این مسیرو

رسیدی تک و تنها

انداخته منو از پا

اون همه جنگ و دعوا

تو خیلی وقته رفتی

برگرد به شهر من باز

[کروس]

بی مرام تویی تو بی مرام

خوش کنم دل و به کی الان

چی برام گذاشتی چی برام

تنها موندم رفیق نیمه راه

بی مرام تویی تو بی مرام

خوش کنم دل و به کی الان

چی برام گذاشتی چی برام

تنها موندم رفیق نیمه راه