متن آهنگ بی معرفت علی عبدالمالکی

[♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱]

من و بارون و خیابون

منو یه دل داغون و

من تنها و تو با اون و

یه بغض نیمه کاره

من و تنهایی و جدای و

نمیدونم کجایی و

نذاشتی واسم راهی و

بارون هم میباره

آی امون امون امون از تو یار

خاطره هامونو یادت بیار

تو و یارت و قرارت و تو و دار و ندارت و

منم به انتظارِ تو کجا برم نباشی

منو قولاتو قسم هاتو

من و خاطره هام با تو

ندادم به کسی جاتو

دلت اومد جدا شی

آی امون امون امون از تو یار

خاطره هامونو یادت بیار

بی معرفت کی الآن توو قلبته

بی معرفت دستِ کی تو دستتِ

رسمش نبود که بری نگی چته

بی معرفت

بی معرفت این نبود قرارمون

بی معرفت پس چیز شد آیندمون

رسمش نبود بگذری از عشقمون

بی معرفت

بارون بارونه تووی دلِ منِ دیوونه

حالِ یه عاشقو فقط خدا میدونه

آی عزیزِ دلِ من نشو قاتلِ من

دونه دونه خاطره هات تووی سَرمه

هرجا که میرم یکی شبیه ات دور و برمه

آی عزیزِ دلِ من نشو قاتلِ من

بی معرفت کی الان توو قلبته

بی معرفت دستِ کی تو دستته

رسمش نبود که بری نگی چته

بی معرفت

بی معرفت این نبود قرارامون

بی معرفت پس چی شد آیندمون

رسمش نبود بگذری از عشقمون

بی معرفت