امتیاز موضوع:
  • 9 رأی - میانگین امتیازات: 4.11
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 3 ]

توخود ای گوهر یکدانه کجایی آخر
کز غمت دیده مردم همه دریا باشد
 سپاس شده توسط Medusa ، Ɗєя_Mσηɗ
آگهی
در نهانخانه ی عشرت صنمی خوش دارم
کز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم ..
 سپاس شده توسط ρσєѕɪ ، Ɗєя_Mσηɗ ، sober
مي تراود مهتاب
مي درخشد شب تاب
نيست يك دم شكند خواب به چشم كس و ليك
غم اين خفته ي چند
خواب در چشم ترم مي شكند...
 سپاس شده توسط Medusa ، ρσєѕɪ
دانی چه می‌رود به سر ما ز دست تو
تا خود به پای خویش بیایی و بنگری ..
 سپاس شده توسط sober ، ρσєѕɪ
یک نفر دارد که دست و پای دائم‌ میزند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می‌دانید.
آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن،
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
که گرفتستید دست ناتوانی را
تا توانایی بهتر را پدید آرید،
آن زمان که تنگ میبندید
برکمرهاتان کمربند،
در چه هنگامی بگویم من؟
یک نفر در آب دارد می‌کند بیهود جان قربان!
 سپاس شده توسط Medusa ، ρσєѕɪ
وای چه قشنگ بود **
__


نظری به لشکری کن که هزار خون بریزی
به خلاف تیغ هندی که تو در نیام داری ..
 سپاس شده توسط sober ، ρσєѕɪ
آگهی
شعر نوئه ((:
+

یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
 سپاس شده توسط Medusa ، ρσєѕɪ
دوست دارم که کَست دوست ندارد جز من
حیف باشد که تو در خاطر اغیار آیی ..
 سپاس شده توسط sober ، ρσєѕɪ
یارب به خدایی خداییت وانگه به کمال پادشاهیت
از عشق به غایتی رسانم کو ماند اگرچه من نمانم
 سپاس شده توسط Medusa ، ρσєѕɪ
من از این خانه پرنور به در می نروم
من از این شهر مبارک به سفر می نروم
منم و این صنم و عاشقی و باقی عمر
من از او گر بکشی جای دگر می نروم ..
 سپاس شده توسط ρσєѕɪ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 4 ]

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 4 مهمان