مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 3 ]

[anoosh2]

راستی کن که راستان رستند
در جهان راستان قوی دستند

[مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב]

در پناهِ سایه ی خود هم مگو اسرار خویش
کاین بظاهر دوست هم ، در شب ترا همراه نیست

[anoosh2]

تو را بار ها در سفر دیده ام
ز خیل و چ اگاه پرسیده ام

[مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב]

هوای رفتن
شاعر مریم حیدرزاده
 می خوام یه قصری بسازم
پنجره هاش آبی باشه
من باشم و تو باشی و
یه شب مهتابی باشه
امشب می خوام از آسمون
یاسهای خوشبو بچینم
امشب می خوام عکس تو رو
تو خواب گل ها ببینم
کاشکی بدونی چشمات رو
به صد تا دنیا نمی دم
یه موج گیسوی تو رو
به صد تا دریا نمی دم
کاش تو هوای عاشقی
همیشه پیشم بمونی
از تو کتاب زندگی
حرفای رنگی بخونی
حتی اگه دلت نخواد
اسم تو ، تو قلب منه
چهره تو یادم میاد
وقتی که بارون می زنه
امشب می خوام برای تو
یه فال حافظ بگیرم � ...

[anoosh2]

مزن بی تامل به گفتار دم
نکو گو اگر دیر گفتی چه غم

[Волшебник]

من شمع جانگدازم، تو صبح جانفزایی
سوزم گــرت نبینم، میرم چو رخ نمایی

[Ɗєя_Mσηɗ]

یارب به کمند عشق پا بستم کن
از دامن غیر خودتهی دستم کن ..

[Волшебник]

نیست این غنچه خندان كه شكسته است به باغ
دل خــونیـــن جگـــران است پـــریشــــــان از تــــو

[Ɗєя_Mσηɗ]

وای اگر پرده ز اسرار بیفتد روزی
فاش گردد که چه در خرقه این مهجور است

[شـــقآیــق]

تا نگريد طفلك حلوا فروش
ديگ بخشايش كجا آيد به جوش