امتیاز موضوع:
  • 15 رأی - میانگین امتیازات: 4.07
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

دنیای تاریک من | my dark world [ عجیب و ترسناک ]

#91
مومو

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دنیای تاریک من | my dark world [ عجیب و ترسناک ] 10

مومو تصویر زنی با چشم‌های گشاد و صورت آویزان با تَن پرنده است که از اثر یک هنرمند در نمایشگاه وحشت ژاپن برگرفته شده است. در حال حاضر این بازی در آمریکای جنوبی، اروپا و بخش‌هایی از آسیا مورد توجه نوجوانان قرار گرفته است که بر بستر پیام رسان واتس اپ به فعالیت می پردازد.



این موجود در افسانه های ژاپنی، یک موجود وحشتناک و پرنده است که طبق افسانه ها، گاهی اوقات اقدام به دزدیدن بچه ها نیز می کرده اند. تصویر مومو اولین بار در اینستاگرام فردی به نام ناناکو که یک عروسک ساز است منتشر شد و پس از آن به شهرت جهانی دست یافت.



شخصیت مومو در این چالش با ارسال پیام‌هایی به مخاطبان خود اعلام می‌کند که هدف او کشتن و مرگ مخاطبانش است.پیام این چالش با لفظی آهنگین برای کودکان و نوجوانان ارسال شده و همین شیوه ارسال پیام باعث شده است تا این شخصیت مورد توجه کاربران شبکه‌های اجتماعی قرار بگیرد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
Love
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
(: ♡
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
*-*


پاسخ
 سپاس شده توسط Emmɑ
آگهی
#92
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دنیای تاریک من | my dark world [ عجیب و ترسناک ] 10

" یک جمعه شب معمولی بود و من داشتم تا دیروقت با دوستم بردلی تو چتروم مجازی ای که به تازگی پیدا کرده بودیم چت میکردم.
اون به من و بقیه اعضای چتروم تو صفحه اصلی که تازه دیده بودیم گفت که میتونه تا هروقت که دلش میخواد بیدار بمونه چون پدر و مادرش تا آخر هفته رفتن مسافرت و خونه در اختیار خودشه.
ما چند ساعتی اونجا موندیم و با این آدم های تصادفی چت کردیم و اوقات خوشی رو گذروندیم و من متوجه شدم که بردلی از یک دختری خوشش اومده، خیلی زود مادرم صدام کرد و گفت برو بخواب. درحالی که داشتم کامپیوتر رو خاموش میکردم از بردلی پرسیدم که فردا میخواد چیکار کنه، گفتم شاید بخواد بیاد خونه ما، اون جوابم رو تا مدتی نداد تا وقتی که:

«بردلی در حال تایپ هست...»

و بعد یک پیام خالی فرستاد.

«بردلی در حال تایپ هست...»

دوباره هیچی.

«حالا هرچی، من دارم میرم بخوابم فردا باهم راجبش صحبت میکنیم.» من گفتم. به نظر من خیلی عجیب بود که اینطوری جواب میداد.

دیگه چیزی برام نفرستاد تا روز بعد وقتی که کامپیوتر رو روشن کردم و به چتروم رفتم دیدم آنلاین هست. اون برای اینکه دیشب جوابم رو نداد معذرت خواهی کرد و گفت سرش شلوغ بود. یکم خبرها رو رد و بدل کردیم و بعد گفت که به زودی به خونه مون میاد و گفت کارش ضروری هست. مشکلی نداشتم ولی ازش پرسیدم چرا اول صبر نمیکنی که پدر و مادرت بیان و ببینیشون که هرلحظه ممکنه برسن.
اون اصرار کرد و گفت که وقت نداره و یک چیز خیلی مهم هست که باید بهم نشونش بده و بعد مستقیما کامپیوتر رو خاموش کرد.
با خودم فکر کردم این رفتار ها خیلی از اون بعیده چون اون همیشه خانواده اش براش در الویت بود و من خیلی کنجکاو شدم که چی میخواد بهم نشون بده.

انتظار داشتم که خیلی زود برسه اینجا، از خونه اون تا اینجا فقط بیست دقیقه راه بود، تا اینکه یک تماس تلفنی مزاحم دریافت کردم.
پدر و مادر بردلی بودن که تازه به خونه رسیده بودن و صداشون به شدت نگران به نظر میرسید.
اونا پرسیدن که چیزی از بردلی و اینکه کجاست میدونم یا نه، منم گفتم نگران نباشین و تو راه خونه من هست.
تا چند لحظه هیچ صدایی از اونور خط نمیومد تا وقتی که یک جیغ کر کننده از مادر بردلی شنیدم. پدرش نفس عمیقی کشبد و شجاعانه و با صدایی لرزان هردو جمله ای رو گفتن که هیچوقت فراموش نمیکنم. «از خونه همین الان برو بیرون. بردلی اینجاست... اون مرده...»
اونا بدن بردلی رو بی جون پیدا کرده بودن که مثل یک کت از کمد لباس ها اویزون شده بود.
شوک زده به تماس پایان دادم و حالا این مشخص میکرد که چرا ازم پرسید که خونه تنها هستم یا نه که ناگهان صدایی شنیدم انگار که در پشتی شکسته شد.

به طور غریضی، اولین کاری که به ذهنم اومد رو انجام دادم و خیلی سریع زیر تخت خزیدم تا قایم بشم.
صدای پاهایی رو شنیدم که هرلحظه نزدیک تر میشد، هرچند به آرومی...
جرئت نمیکردم که چشم هام رو باز کنم اما پلک هام رو ذره ای باز کردم، پاهای رنگ پریده و سفید و سردی رو دیدم که به سمت تخت من میان تقریبا اسلوموشن، اصلا نمیخواستم بفهمم اون پاهای رنگ پریده و سفید متعلق به کی هستن.
همینطور که به آرومی نزدیک تخت میشدن میتونستم صدای نم و رطوبت قدم هاش رو که از روی کفپوش بر میداشت بشنوم، احساس میکردم قلبم تو دهنمه و نفسم رو نگه داشتم‌ دقیقا وقتی که نمیتونستم بیشتر از این زهره ترک بشم تلفن همراهم یک صدای بلند بیب سر داد تا متوجهم کنه که یک پیامک دارم از تلفن بردلی بود و خوندمش: «کجا هستی...؟» که ناگهان پاها متوقف شدن و در راه ایستادن.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
Love
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
(: ♡
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
*-*


پاسخ
 سپاس شده توسط MLYKACOTTON ، آرمان کريمي 88 ، Emmɑ
#93
✖️ تونل وحشت یکی از تفریحات مورد علاقه ی منه.
همین دیروز اونجا بودم.
وقتی از قطار پیاده می شدم به مسئول اونجا گفتم:
-هی ، اون دختر بچه ی سفید پوش ، که با بدن بی سر، مارو تعقیب می کرد واقعا ایده ی جالبی بود!
اما اون با تعجب منو برانداز کرد و گفت:
-کدوم دختر بچه ؟ چنین چیزی توی تونل وحشت نبود!

میدونم
اون میخواد منو بترسونه?
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
Love
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
(: ♡
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
*-*


پاسخ
 سپاس شده توسط Emmɑ ، ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ ، آرمان کريمي 88 ، ѕααяeη
#94
(26-11-2020، 13:27)وحید.a نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
✖️ تونل وحشت یکی از تفریحات مورد علاقه ی منه.
همین دیروز اونجا بودم.
وقتی از قطار پیاده می شدم به مسئول اونجا گفتم:
-هی ، اون دختر بچه ی سفید پوش ، که با بدن بی سر، مارو تعقیب می کرد واقعا ایده ی جالبی بود!
اما اون با تعجب منو برانداز کرد و گفت:
-کدوم دختر بچه ؟ چنین چیزی توی تونل وحشت نبود!

میدونم
اون میخواد منو بترسونه?

اینو قبلا شنیده بودم
پاسخ
#95
(02-07-2019، 11:26)♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
کلاس درس آموزش طلسم (عشق)


مواد لازم:


1- مداد
2- شمع قرمز
3- عکس شما
4- عکس اون


طریقه انجام:


در پشت عکس خودتون بنویسید: you love me
در پشت عکس اون بنویسید: i love you
حالا شمع قرمز و روشن کنید و ب عکس ها نگاه کنید و خودتون رو با
کسی که میخواید در زندگی شما باشه تصور کنید
سپس موم شمع رو جلوی هر دو تصویر بگذارید و آنها را بچرخونید در
حالی که این کار را میکنید با صدای بلند بگویید: two souls come together
as one, under the sun, and under the moon
سپس هر دو تصویر را زیر بالشت خود بذارید و بخوابید تا شخص مورد
علاقه شما ب شما برسه  ^ــ^

این واقعیه؟
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16669037807256
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16669037807256
پاسخ
 سپاس شده توسط ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ
#96
ديگه مطلب نمي گذاريد؟ :huh Huh crying cry2 udo
من برادری دارم که مورد اعتماده اما بعضی از مواقع آدم فروش. بعضی از مواقع شیرین تر از عسل بعضی از مواقع هم تلخ تر از مرگ. اما من با همین تضاد زیباش می سازم و 8 سال و 5 ماه و 23 روز یا همون 3099 روز اختلاف سن را کنار می گذارم و برادر 3 ساله ام را در آغوش می سپارمpillو مثل این آدمک پشت با او بازی می کنم و ng2او را دلداری می‌دهم


آینت دانی چرا غماز نیست
زانک زنگار از رخش ممتاز نیست
پاسخ
آگهی
#97
(02-12-2020، 8:38)Mahdi 1381 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
(02-07-2019، 11:26)♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
کلاس درس آموزش طلسم (عشق)


مواد لازم:


1- مداد
2- شمع قرمز
3- عکس شما
4- عکس اون


طریقه انجام:


در پشت عکس خودتون بنویسید: you love me
در پشت عکس اون بنویسید: i love you
حالا شمع قرمز و روشن کنید و ب عکس ها نگاه کنید و خودتون رو با
کسی که میخواید در زندگی شما باشه تصور کنید
سپس موم شمع رو جلوی هر دو تصویر بگذارید و آنها را بچرخونید در
حالی که این کار را میکنید با صدای بلند بگویید: two souls come together
as one, under the sun, and under the moon
سپس هر دو تصویر را زیر بالشت خود بذارید و بخوابید تا شخص مورد
علاقه شما ب شما برسه  ^ــ^

این واقعیه؟

آره
پاسخ
#98
خیلی ازاین انجمن خوشم اومد?
پاسخ
#99
Bug 
(02-12-2020، 16:01)‌ ‍ ‌‌‌‌ ‌‌‌ ‌ ‍ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
(02-12-2020، 8:38)Mahdi 1381 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
این واقعیه؟

آره

پس برم تو کارش
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16669037807256
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16669037807256
پاسخ
دوست خیالی?☁️

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دنیای تاریک من | my dark world [ عجیب و ترسناک ] 10

⚜️ در سال ۲۰۱۲ بود که در فیس بوک زنی به نام جولیان ویدیویی اپلود شد که در ان فرزندش در حال حرف زدن با یک دوست خیالی بود. بچه که حدودا یک سال داشت در حال تکان دادن دست هایش و حرف زدن با یک زبان بیگانه بود. او دست هایش را بالا و پایین میاورد و طوری رفتار میکرد که انگار در حال لمس کردن ان دوست خیالی هم هست! سپس مادرش او را صدا میزند و میپرسد که داری با کی حرف میزنی؟ بچه ناگهان با همان زبان عجیب شروع میکند پاسخ دادن اما مادر چیزی نمیفهمد.

⚜️ ویدیو در همین حد بود اما چندی بعد شخصی به مادر یک پیام شخصی داد و گفت که من ویدیو کودک شما را چند بار دیدم. انرا عقب جلو کردم و خوب به صدا گوش دادم. اگر در همان لحظه که برای بار دوم از فرزندتان میپرسید که چه دیده است، شخصی با صدای کلفت میگوید "رایان" شما این صدا را مطعمنا نشنیده اید اما کاملا واضح است. صدایش کم است اما میتوان شنید. حتی اگر به فرزندتان نگاه کنید متوجه میشوید که او وقتی صدای رایان را میشنود یک لحظه ایست میکند و باز شروع به حرف زدن میکند!
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
Love
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
(: ♡
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
*-*


پاسخ
 سپاس شده توسط ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ ، آرمان کريمي 88 ، ѕααяeη ، Emmɑ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  خفن ترین فیلم ترسناک هایی که دیدید و پیشنهاد میدید ؟؟؟؟؟
  ردیابی میلیاردرهای دنیای کریپتو
  اگه یه زمانی یه جن خیلی ترسناک دیدی چیکار میکنی. خاطراتتون اگه جن یا روح دیدید هم بگی
Book داستان ترسناک
  لوگوی جدید ایرانسل و گاف عجیب آن به نقل از رندباز
  ماجراهای ترسناک
  داستان واقعی ترسناک درباره اتفاقات عجیب
  یک واقعیت بسیار ترسناک!!!(همه بخونن)
  حماقت بسیار عجیب و باور نکردنی یک مرد
  مردان عجیب آنهای که جیگر دارند بیان دا خل

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان