29-01-2020، 14:37
(آخرین ویرایش در این ارسال: 29-01-2020، 14:38، توسط ☪爪尺.山丨几几乇尺☪.)
داستان از جایی شروع شد که قرار شد به همراه چند تا از بچه ها از طر ف دانشگاه به یه مسافرت چند روزه بریم حال و حوصله نداشتم اون روز با صمیمی ترین دوستم دعوام شده بود که با اون تو مسیر مسافرت هیچ حرفی میکردم که ماشین یکهو خراب شد من پیاده شدم دیدم که بنزین تموم کردیم
وایسید وایسید نوبت نوبتی ادامه میدیم الان داستان قاطی شد
وایسید وایسید نوبت نوبتی ادامه میدیم الان داستان قاطی شد