امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رمان فوق العاده طنز ناتاشا

#3
پارت5
دوقلوهای هم سان بودیم اما از لحاظ اخلاقی شباهتی به هم نداشتیم ...نیوشا همیشه سعی میکرد یخ اخلاق خشک و جدی منو با لودگی و مسخره بازی اب کنه .. و موفق هم میشد ...نیوشا _میگم ولی این ارتش افغانستان یه حسنی داره ها بگو چی؟_چی؟نیوشا_ دمشون گرم از چادرو چاغچول خبری نیست ... جون خودت فکر کردم زنای ارتشی شون هم مثل زنای عادیشون علاوه بر چادری که ما داریم روبنده هم میزنن اما انگار ازاد تر از ما هستن .. اونیفرمشون مثل مال مرداست .. اگه این مقنعه هم بیخیال میشدن دیگه عالی بود ... میشدیم عینهو این خارجکیا ....._دیگه چی ؟ امر دیگه ای نداری؟نیوشا_نه ..فقط میخواستم از تمامی ژنرالا و ارتشیای افغانستان به خصوص ژنرال .... ااا ژنرال ...چی بود اسم ضعفه ای که قراره بریم زیر دستش ؟_ژنرال خاتول محمد زای،نیوشا_اها ن بخصوص خاتون جون که ما رو دعوت کردند که در رکابشون در جبهه های نبرد حق علیه باطل طالبان خودی نشون بدیم کمال تشکر رو دارم ...و_بس دیگه ..نیوشا_نه جون من بزار ببینمش حسابی از خجالتش در میام ..._بدبخت جلوش لودگی در نیاریا .. مگن خیلی زن خشنیه ..همه ازش میترسن ..نیوشا_ضیفه کی باشه .. دعوتش میکنم به دوئل روشو کم میکنم ..._نیوشا بهت گفته باشما ..خر بازی درنیاریا .. اینجا دیگه ایران نیست .. کسی بابامونو نمیشناسه که به حرمتش مسخره بازیای تو رو ببخشه ها ...بادی به غبغب انداخت و فیگور خنده داری گرفت و گفت_ قربونت برم... عزتمونو نیار پایین دیگه ... همه از ترس این هیکل و عضله جرئت جیک زدن ندارند نه اسم و رسم پاپامون ...از قیافه ای که به خودش گرفته بود خندم گرفت...
ت‍‌ا کی ب‍‌ای‍‌د خ‍‌ف‌‍ہ خ‍‌ون ب‍‌گیری‍‌م‍ چ‍‌ون دخ‍‌تری‍‌م‍ !؟

#خصته.عز.عادمای.دوست.نما
پاسخ
 سپاس شده توسط ناتاشا1 ، لــــــــــⓘلی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: رمان فوق العاده طنز ناتاشا - پایدارتاپای دار - 12-04-2020، 13:02

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Rainbow یه رمان خیلی قشنگ.نخونی نصف عمرت فناست
  رمان عشق من ، عشق تو (عاشقانه ، معرکه) به قلم: خودم
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
  رمان عاشقشم؟
  رمان تلخ و شیرین
  رمان فوق‌العاده ترسناک «فرزند ابلیس» | نوشته‌ی خودم
Heart رمان[انتقام شیرین]
  رمان تمنا برای نفس کشیدن
  رمان الناز (عاشقانه)
  رمان شورنگاشت(داستانی کاملا واقعی)|ز.م

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان