12-04-2020، 14:14
پارت6
نیوشا_هر هرهر .. رو اب بخندی ..مگه دروغ میگم؟نگاهی به هیکل خوشتراشش کردمو گفتم_نه ...اما فکر کنم بیشتر از اونکه ازین هیکل بترسن واسش غشو ضعف میرن ...نیوشا نیشخند گنده ای زد و گفت_قربونت برم خواهر .. نظر لطفته .. خودمم همین فکر و میکردم...ایشالله اگه از این ماموریت خلاص شدیم میخوام برم تو کار شولباس .. حیف این اندامه حرووم بشه اخه.._خوبه خوبه ...رو که نیست سنگه پای قزوینه .. چه خودشو تحویل گرفت ..نیوشا_دیوونه من اگه از خودم تعریف میکنم در واقع دارم تورم تحویل میگیرم دیگه ..انگار یادت رفته هم سلولی منی ...جدی حیف این اندام نیست .. بیا بریم مانکن شیم ..بخدا هم پولش خوبه ..هم معروف میشیم .._دیگه چی .. میخوای بابا سر از تنمون جدا کنه .. تو که میدونی چقدر از این چیزا بدش میاد ..نیوشا_ د همین کاراشه که منو عقده ای کرده ....من و تو رو آواره افغانستان کرده ... .. تو رو خدا به این سن رسیدیم و نذاشت یه بار دامن چین چینی از اون گل درشتای مامانی بپوشیم .. به دلم موند یه بار از این چیزا بپوشم و واسه خودم بخونمدامن میپوشم چین دار چین داراز این جا قر میدم تا دم ایستگاهمامانجون بغلم کنسوار تاکسی ام کناگه تاکسی گرونهاتوبوس یه قرونه .._این چرت و پرتا دیگه چیه میخونی دیوونه ...ببین خانم جهادی داره چپ چپ نگات میکنه ...نیوشا_ بزار اینقدر چپکی نگام کنه که چشاش چپ شه .. این که نمیفهمه عقده دامن نپوشیدن یعنی چی ..اون روز خودم دیدم داشت واسه خودش یکی از همین دامن هندیامیخرید .. همینا که وقتی باش قر میدی کامل میره بالا تا فی خالدونت مشخص میشه ...
نیوشا_هر هرهر .. رو اب بخندی ..مگه دروغ میگم؟نگاهی به هیکل خوشتراشش کردمو گفتم_نه ...اما فکر کنم بیشتر از اونکه ازین هیکل بترسن واسش غشو ضعف میرن ...نیوشا نیشخند گنده ای زد و گفت_قربونت برم خواهر .. نظر لطفته .. خودمم همین فکر و میکردم...ایشالله اگه از این ماموریت خلاص شدیم میخوام برم تو کار شولباس .. حیف این اندامه حرووم بشه اخه.._خوبه خوبه ...رو که نیست سنگه پای قزوینه .. چه خودشو تحویل گرفت ..نیوشا_دیوونه من اگه از خودم تعریف میکنم در واقع دارم تورم تحویل میگیرم دیگه ..انگار یادت رفته هم سلولی منی ...جدی حیف این اندام نیست .. بیا بریم مانکن شیم ..بخدا هم پولش خوبه ..هم معروف میشیم .._دیگه چی .. میخوای بابا سر از تنمون جدا کنه .. تو که میدونی چقدر از این چیزا بدش میاد ..نیوشا_ د همین کاراشه که منو عقده ای کرده ....من و تو رو آواره افغانستان کرده ... .. تو رو خدا به این سن رسیدیم و نذاشت یه بار دامن چین چینی از اون گل درشتای مامانی بپوشیم .. به دلم موند یه بار از این چیزا بپوشم و واسه خودم بخونمدامن میپوشم چین دار چین داراز این جا قر میدم تا دم ایستگاهمامانجون بغلم کنسوار تاکسی ام کناگه تاکسی گرونهاتوبوس یه قرونه .._این چرت و پرتا دیگه چیه میخونی دیوونه ...ببین خانم جهادی داره چپ چپ نگات میکنه ...نیوشا_ بزار اینقدر چپکی نگام کنه که چشاش چپ شه .. این که نمیفهمه عقده دامن نپوشیدن یعنی چی ..اون روز خودم دیدم داشت واسه خودش یکی از همین دامن هندیامیخرید .. همینا که وقتی باش قر میدی کامل میره بالا تا فی خالدونت مشخص میشه ...