امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مثل خون در رگ هایم

#1
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
مثل خون در رگ هایم 1

و چشمانت راز آتش است،
و عشقت پیروزی آدمی ست،
و آغوشت...
اندك جائی برای زیستن
اندك جائی برای مردن...

~~~~♡~~~~~

آفتاب را در فراسوهای افق
پنداشته بودم
به‌جز عزیمت نا‌به‌هنگامم گزیری نبود
چنین انگاشته بودم.
آیدا فسخ عزیمت جاودانه بود.

~~~~♡~~~~~

دستانِ تو خواهرانِ تقدیرِ من‌اند
بگذار از جنگل‌های باران‌خورده از خرمن‌های پُرحاصل سخن بگویم
بگذار از دهکده‌ی تقدیرِ مشترک سخن بگویم.

~~~~♡~~~~~

خوشا پر کشیدن، خوشا رهایی،
خوشا اگر نه رها زیستن، مُردن به رهایی...
آه، این پرنده در این قفسِ تنگ نمی‌خواند

~~~~♡~~~~~

هيجان عظيمِ به دست آوردنِ تو،
قلبِ مرا از شادىْ انباشته است.  
اما، تصور اين كه هنوز تا مدتى ديگر
مى بايد از تو دور بمانم،
قلبم را از حركت باز مى دارد....
پاسخ
 سپاس شده توسط sardar20 ، ρσєѕɪ ، ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱ ، sober ، ⓩⓐⓗⓡⓐ ، مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב ، شـــقآیــق ، βάરãɲ ، موناجون خوشگل
آگهی
#2
آیدای خودم، آیدای احمد
شریکِ سرنوشت و رفیقِ راه من!
هنوز نمی توانم باور کنم، نمی توانم بنویسم، نمیتوانم فکر کنم - همینقدر مست و برق‌زده، گیج و خوشبخت با خودم می‌ گویم: برکت عشقِ تو با من باد و این، دعای همه‌ی عمر من است. هر بامداد که با تو از خواب بیدار شوم و هر شامگاه که در کنار تو به خواب روم، برکت عشقِ تو با من باد ..

#احمد_شاملو
"مثل خون در رگهای من"
پاسخ
 سپاس شده توسط ρσєѕɪ ، ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱ ، sober ، ⓩⓐⓗⓡⓐ ، شـــقآیــق ، موناجون خوشگل
#3
چه بی‌تابانه می‌خواهم‌ات
ای دوری‌ات آزمونِ تلخِ زنده‌به‌گوری!
چه بی‌تابانه تو را طلب می‌کنم!
بر پُشتِ سمندی
گوئی نو‌زین
که قرارش نیست.

#احمد_شاملو
پاسخ
 سپاس شده توسط sardar20 ، ρσєѕɪ ، ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱ ، sober ، ⓩⓐⓗⓡⓐ ، شـــقآیــق
#4
شايد بهم باز رسيم
روزی كه من به سان دريایی خشكيدم
و تو چون قايقی فرسوده
بر خاک ماندی

#احمد_شاملو
پاسخ
 سپاس شده توسط ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱ ، sober ، sardar20 ، ⓩⓐⓗⓡⓐ ، ρσєѕɪ ، شـــقآیــق
#5
آیدای من!
آیدای یگانه، آیدای بی‌همتای من!
لمست میکنم تا باورم بشود که در خیال نیستی و در واقعیتی، حرف مرا به تعارفی حمل میکنی. اما حقیقت همین است: تو تنها پیروزی دوران حیات منی. در تو بود که عشق را از فریب تمیز دادم و با آن دیدار کردم؛ این است که نمی‌توانم اینگونه به‌سادگی وجود تو را در خود باور کنم.

#احمد_شاملو
"مثل خون در رگهای من"
پاسخ
 سپاس شده توسط sober ، sardar20 ، ⓩⓐⓗⓡⓐ ، ρσєѕɪ ، شـــقآیــق
#6
آیدای کوچولوی من!
...
تو را دوست دارم؛ و این دوست داشتن، حقیقتی است که مرا به زندگی دلبسته می کند.
همه ی شادی‌هایم در یک لبخند تو خلاصه می‌شود؛ و کافی است که تو قیافه ناشادی بگیری تا من همه‌ی شادی‌ها و خوش بختی‌های دنیا را در خطوط درهم فشرده‌ی آن، -چهره‌ای که خدا می‌داند چقدر دوستش می‌دارم- گم کنم!

#احمد_شاملو
از نامه های "احمد شاملو" به آیدا
کتاب: مثل خون در رگ های من
پاسخ
 سپاس شده توسط ⓩⓐⓗⓡⓐ ، ρσєѕɪ ، شـــقآیــق
آگهی
#7
خانه را بدون تو نمی‌توانم تحمل کنم
می‌روم بیرون گشتی می‌زنم برمی‌گردم.
امیدوارم تو در را به رویم واکنی خانه‌بی‌تو جهنم است
هر لحظه‌ئی که بی‌تو می‌گذرد جهنم است

#احمد_شاملو
" نامه احمد شاملو به آیدا "
پاسخ
 سپاس شده توسط ⓩⓐⓗⓡⓐ ، ρσєѕɪ ، شـــقآیــق
#8
در این غُربتِ ناشاد
یأسی‌ست اشتیاق
که در فراسوهای طاقت می‌گذرد.

#احمد_شاملو
#هجرانی
پاسخ
 سپاس شده توسط ρσєѕɪ ، شـــقآیــق ، ⓩⓐⓗⓡⓐ
#9
خیلی هم عالی  (:
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
The truth of love is living in heaven with you
پاسخ
 سپاس شده توسط Đęąđ.ğïřł ، شـــقآیــق
#10
شاید روزی چشم باز کردم و تورا همچو حقیقتی خیال انگیز در کنار خویش یافتم
شاید روزی موهایت رابه آغوش کشیدم و در رویای حقیقتوار خویش بافتم
شاید...
شاید روزی این خیالهارا شعر کردم و این شعرها را کتاب
اما تا آنروز میدانم که تنها سهمم از تو...
رویاییست در خواب...
رویاییست در خواب...
از ز.م
ELDORADO
پاسخ
 سپاس شده توسط مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב ، Đęąđ.ğïřł ، شـــقآیــق


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  شـــب هایم عجیب درد میکند . . . !
  منوقدم هایم...
  دلنوشته هایم (به قلم خودمـــ)

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان