22-02-2013، 0:12
صدای داریوش ارومم میکنه
....
ای که بی تو خودم امو تک و تنها میبینم
هرجا که پا میزارم تو رو اونجا میبینم
یادمه چشمای تو پر درد و غصه بود
غصه ی غربت تو قد صد تا غصه بود....
یاد تو هرجا که هستم با منه
داره عمر منو اتیش میزنه...
تو برام خورشید بودی توی این دنیای سرد
گونه های خیسه ام رو دستای تو پاک میکرد
حالا اون دستا کجاست اون دوتا دستای خوب
حالا چرا بی صدا شده لب غصه قصه گوی خوب
من که باور ندارم اون همه خاطره مرد
عاشق اسمونا پشت یه پنجره مرد
اسمون سنگی شده
خدا انگار خوابیده
انگتر از اون بالاها گریه هامو ندیده
....
ای که بی تو خودم امو تک و تنها میبینم
هرجا که پا میزارم تو رو اونجا میبینم
یادمه چشمای تو پر درد و غصه بود
غصه ی غربت تو قد صد تا غصه بود....
یاد تو هرجا که هستم با منه
داره عمر منو اتیش میزنه...
تو برام خورشید بودی توی این دنیای سرد
گونه های خیسه ام رو دستای تو پاک میکرد
حالا اون دستا کجاست اون دوتا دستای خوب
حالا چرا بی صدا شده لب غصه قصه گوی خوب
من که باور ندارم اون همه خاطره مرد
عاشق اسمونا پشت یه پنجره مرد
اسمون سنگی شده
خدا انگار خوابیده
انگتر از اون بالاها گریه هامو ندیده