چه سرنوشتی در انتظار عشق پروفسور و لیسبون در فصل پنجم سرقت پول خواهد بود؟!

[ᴀᴡᴀʏᴀᴜʀᴏʀᴀ]

هشدار اسپویل: با توجه به محبوبیت این روزهای سریال Money Heist فرض بر این است که خوانندگان این مطلب فصل چهارم (یا به عبارتی پارت دوم فصل دوم) این سریال را دیده باشند. از این رو در این مطلب بخش هایی از اتفاقات فصول منتشر شده از این سریال اسپانیایی فاش خواهد شد.

سریال Money Heist یا همان La casa de papel (به معنای خانه کاغذی) که در ایران با نام سرقت پول شناخته می شود یکی از سریال های محبوب این روزهای طرفداران تلویزیون و سریال های خارجی است که از آن با عنوان بهترین سریال خارجی زبان نتفلیکس یاد شده و حتی مسئله زبان اسپانیایی آن نیز نتوانسته از جذابیت و محبوبیتش در میان طرفداران غیرآشنا به این زبان بکاهد. فصل اول سریال Money Heist در دو بخش با اتفاقات و فراز و نشیب های زیادی همراه بود و علیرغم ضعف هایی که داشت توانست توجه بسیاری را به خود جلب کند.

بدین ترتیب بود که سریالی که در آستانه کنسل شدن قرار داشته و تنها برای بینندگان داخلی در اسپانیا ساخته شده بود به یکباره به سریالی محبوب در سطح بین المللی تبدیل شده و نتفلیکس با در اختیار گرفتن سکان ساخت و پخش، آن را برای فصل دوم و احتمالا فصول بعدی به یک سریال بزرگ تر تبدیل کرد. فصل چهارم Money Heist پس از هشت اپیزود به تازگی به پایان رسیده و اکنون گمانه زنی ها در مورد اتفاقات فصل پنجم سریال آغاز شده است. سرقت از بانک مرکزی اسپانیا هنوز به پایان نرسیده و سارقان دوست داشتنی و گاه اعصاب خرد کن هنوز در داخل بانک به سر می برند و همین موضوع تضمین کننده ادامه این سریال در فصل پنجم خواهد بود. اما با توجه به اینکه فیلمبرداری فصل پنجم سریال Money Heist هنوز آغاز نشده انتظار نمی رود که در سال جاری میلادی شاهد پخش فصل پنجم باشیم.

در اپیزود پایانی فصل چهارم شاهد بازگشت شخصیت لیسبون به بانک مرکزی اسپانیا بودیم، پس از آنکه پروفسور او را از زندان نجات داده و او را بار دیگر با تیم سارقان خود همراه ساخت. با این وجود این موضوع نمی تواند بهترین حرکت باشد زیرا آلوارو مورته بازیگر نقش پروفسور در سریال Money Heist به طور ضمنی اشاره کرده که با پایان این سریال، تنها شخصیت پروفسور باقی خواهد ماند.

در حالی که سرقت از بانک Royal Mint در فصل اول سریال در جریان بود، پروفسور توانست راهی به درون احساسات راکل موریو ( با بازی ایتسیار ایتانیو) یافته و اگر چه این موضوع بخشی از برنامه و نقشه دقیق او نبود اما در نهایت عاشق کارآگاه رسیدگی به سرقت خود و اعضای گروهش شده و وقتی که هویت واقعی اش را برای معشوقش فاش کرد، راکل در نهایت با این موضوع کنار آمده و این دو زندگی جدیدی را در اسپانیا آغاز کردند. اما عشق این دو بعد از صحبت های مرموز و مبهم مورته ممکن است خیلی زود به پایان راه برسد.


پروفسور راه خود را به عنوان یک شخصیت تنها و خجالتی آغاز کرد که به گفته خودش در طول دوران زندگی اش هیچگاه وارد روابط عاشقانه نشده و اصل و قانون اولش دوری از هر گونه ارتباطات احساسی و عاشقانه بود، اما وقتی که عاشق راکل شد زندگی بدون او را نمی توانست تصور و تحمل کند. این دو در فصل سوم Money Heist در جریان سرقت از بانک مرکزی اسپانیا در کنار هم و در داخل یک ون مخصوص کمپ زدن مسئولیت پشتیبانی و هدایت عملیات سرقت را بر عهده داشتند. اما پروفسور و راکل که اکنون نامش لیسبون (بر اساس قانون استفاده از اسم شهرها برای تمامی اعضای گروه) است در فصل سوم از هم جدا شده و در جریان یک عملیات تعقیب و گریز و توجه نکردن به نقشه از پیش تعیین شده توسط راکل، وی دستگیر شده و مورد بازجویی قرار می گیرد.

با این وجود، پروفسور بعد از ساعاتی عذاب و سوگواری به این خاطر که فکر می کرد همسرش کشته شده، و بدنبال مطلع شدن از زنده بودنش، مانند همیشه نقشه ای دقیق کشیده و او را نجات داد. بدین ترتیب لیسبون در اپیزود آخر فصل چهارم توسط هلیکوپتر روی سقف بانک رها شده و بار دیگر به اعضای گروه سرقت پروفسور پیوست. اما با توجه به اینکه آلوارو مورته گفته دوست دارد در پایان سریال تنها شخصیت پروفسور باقی بماند، به نظر می رسد که لیسبون یا همان راکل نیز به سرنوشت اسلو، برلین و نایروبی دچار خواهد شد.


وقتی که در فستیوال فیلم چلسی از بازیگر نقش پروفسور پرسیده شد که به نظرش در پایان این سریال شرایط برای شخصیت او چگونه خواهد بود، چنین گفت: «می دانم که این صحبت ها مرا به یک شخصیت نامحبوب تبدیل خواهد کرد. پروفسور یک مرد بسیار عجیب و غریب بود، یک مرد بسیار تنها و اتفاقاتی که در رابطه با گروه و پیدا کردن عشق برای او افتاد، در واقع فصل بسیار کوچکی از زندگی او بود». مورته در ادامه افزود: «اگر در مورد پایان این شخصیت صحبت کنیم، در حال حاضر فکر می کنم، دوست دارم او را در حالی ببینم که به تنهایی بازگشته است، آن زندگی تنها و مجرد که او همیشه به آن عادت داشت و در آن بسیار راحت دیده می شد».

اگر پروفسور در انتهای داستان تنها باقی بماند این بدان معناست که یا رابطه عاشقانه او با لیسبون به پایان رسیده و یا لیسبون کشته می شود. همزمان، ایتسیار ایتانیو که نقش لیسبون را بازی می کند می گوید که «راکل دوست دارد مادر و دخترش» را باز ببیند. ایتانیو در مورد ماجراهای شخصیت خود از راکل کارآگاه تا لیسبون سارق و شریک زندگی پروفسور چنین می‌گوید: «در ابتدا موضوع بیشتر در مورد دستگیری آدم های بد داستان بدون قربانی دادن تا حد ممکن بود. وقتی که او عاشق می شود، در واقع شبیه این است که همه این مسائل او را کور کرده و بدین ترتیب در می یابد در حال دفاع از چیزی بوده که آنطور که فکر می کرده نبوده است، یعنی سیستم».


لیسبونِ سریال Money Heist در ادامه می گوید: «آنگاه است که او به کار با گروه پرداخته و در می یابد که به عشق باور دارد، که به نقشه سرقت باور عقلانی دارد و نمی خواهد رابطه احساسی که بین او و پروفسور و البته دیگر اعضای گروه شکل گرفته را از دست بدهد». لیسبون بعد از خودداری از خیانت به پروفسور و دیگر اعضای تیم سرقت از بانک مرکزی اسپانیا در دوران دستگیری توسط پلیس، نشان داد که یکی از اعضای کلیدی گروه است.


همچنین برخی از طرفداران سریال Money Heist این تئوری را مطرح کرده اند که دنور (خایمه یورنته) در ادامه داستان در می یابد که سینسیناتی در واقع فرزند واقعی او و استکهلم (استر آسبو) است. این عده از طرفداران سریال بر این باورند که استکهلم- که در ابتدا یکی از گروگان ها با نام مونیکا گاتزامبیده بود- ممکن است در تشخیص بارداری خود دچار اشتباه شده و بعد از رابطه با دنور باردار شده باشد. این بدین معناست که او پدر واقعی سینسیناتی است و نه آرتورو رومان (انریکه آرسه).