18-01-2021، 10:07
شاید این جای داستان شک کنید و خیلی نگران شده باشید.
در این مرحله میبینید که ادلر و هِلِن پارکر(یا همونی که در مرحله قبل انتخابش کردین)شما رو با تخت به اتاق بازجویی میبرند.
یک آمپول خاص رو بهتون میزنن و باعث میشه که شما بیهوش بشید.
شاید بگید آخه چرا.
وقتی بیدار میشید،میبینید که توی ویتنامید.
البته قبلش ادلر بهتون میگه که:
گوش کن بِل
تو توی ویتنامی و باید دنبال پریسیوس بگردی
یک در قرمز رو پیدا کن و اون رو ببین.
__
اما وقتی بِل در رو باز میکنه،خاطراتش از یادش میره و باعث میشه که ادلر چند بار این آمپول رو بِل بزنه.
ولی یهو در قرمز باز میشه و میبینید که خودتون(یعنی بِل)سر میز کنفرانس نظامی پریسیوس هستید.
قاسم جوادی،چارکوو،وولکاو و پریسیوس هم هستند.
در اصل بِل مال سی آی اِی نیست.
اون اسم تقلبیه و اون مرد روسی است و تاحالا ویتنام نرفته بوده.
اون ماجرای ویتنام و آشنایی ادلر با بِل همش دروغ بود.
ادلر بل رو نمیشناخت.
در اصل در مرحله دوم که در فرودگاه ترابوزان ترکیه بودید
آرش به راننده خودش و پشت سریش شلیک میکنه.
پشت سریش همون بِل بوده!
وقتی ماموریت تموم میشه و آرش میمیره،ادلر در ماشین رو باز میکنه و میفهمه که بِل زندس و میخواد از اون به عنوان جاسوس استفاده کنه تا بتونه پریسیوس رو گیر بندازه.
در این مرحله میبینید که ادلر و هِلِن پارکر(یا همونی که در مرحله قبل انتخابش کردین)شما رو با تخت به اتاق بازجویی میبرند.
یک آمپول خاص رو بهتون میزنن و باعث میشه که شما بیهوش بشید.
شاید بگید آخه چرا.
وقتی بیدار میشید،میبینید که توی ویتنامید.
البته قبلش ادلر بهتون میگه که:
گوش کن بِل
تو توی ویتنامی و باید دنبال پریسیوس بگردی
یک در قرمز رو پیدا کن و اون رو ببین.
__
اما وقتی بِل در رو باز میکنه،خاطراتش از یادش میره و باعث میشه که ادلر چند بار این آمپول رو بِل بزنه.
ولی یهو در قرمز باز میشه و میبینید که خودتون(یعنی بِل)سر میز کنفرانس نظامی پریسیوس هستید.
قاسم جوادی،چارکوو،وولکاو و پریسیوس هم هستند.
در اصل بِل مال سی آی اِی نیست.
اون اسم تقلبیه و اون مرد روسی است و تاحالا ویتنام نرفته بوده.
اون ماجرای ویتنام و آشنایی ادلر با بِل همش دروغ بود.
ادلر بل رو نمیشناخت.
در اصل در مرحله دوم که در فرودگاه ترابوزان ترکیه بودید
آرش به راننده خودش و پشت سریش شلیک میکنه.
پشت سریش همون بِل بوده!
وقتی ماموریت تموم میشه و آرش میمیره،ادلر در ماشین رو باز میکنه و میفهمه که بِل زندس و میخواد از اون به عنوان جاسوس استفاده کنه تا بتونه پریسیوس رو گیر بندازه.