21-11-2020، 14:48
رومولوس آگوستوس مشهور به رومولوس آگوستولوس یا بهطور کامل فلاویوس مومیلوس رومولوس آگوستولوس (به لاتین: Flavius Momyllus Romulus Augustulus) (زندگی در سدهٔ پنجم میلادی) امپراتور روم غربی از ۴۷۵ تا ۴۷۶ م.بود. باوجودیکه او را در تاریخ به عنوان آخرین امپراتور روم غربی میشناسند، اما روم شرقی او را غاصب و دست نشانده میدانست و هرگز او را به عنوان امپراتور مشروع نیمهٔ باختری به رسمیت نشناخت.رومولوس آگوستوس پسر اورستس، ارشد سربازان روم غربی در زمان امپراتور ژولیوس نپوس در ۴۷۵م. بود. امپراتوری روم غربی تا آن زمان به شدت زوال یافته و قلمرو جغرافیاییش تنها محدود به ایتالیا و منطقهٔ کمنفوذی در جنوب گل شده بود. از سوی دیگر مزدوران ژرمنیتبار بیشترین تعداد سربازان امپراتوری را تشکیل میدادند و به همین سبب اورستس که دارای تبار دوگانهٔ رومی-ژرمنی بود، از حمایت بیشتری از جانب سربازان در مقایسه با امپراتور نپوس برخوردار بود.همین موضوع سبب شد تا او در ۴۷۵ علیه امپراتور وقت دست به شورش زده و برای براندازی او به سوی راونا لشکر کشد. ژولیوس نپوس در اوت همان سال به دالماتیا گریخت و کنترل ایتالیا در دستان اورستس قرار گرفت. اورستس، سپس پسرش رومولوس را که به دلیل داشتن مادری رومیتبار از خون رومی برخوردار بود و امکانپذیرشش از سوی رمیان بیشتر از پذیرش خود اورستس بود را در تاریخ ۳۱ اکتبر ۴۷۵ به مقام امپراتوری روم غربی رساند. با این حال روم شرقی از پذیرش او به عنوان امپراتور مشروع روم غربی سر باز زد و او را به عنوان غاصب تاج و تخت شناخت.با برتخت نشستن رومولوس، قدرت اصلی در دستان پدرش اورستس قرار گرفت و با جدیترین مشکل خود که چگونگی مدیریت نیروهای بیگانهٔ تحت فرمانش بود، روبرو شد. اورستس تصمیم گرفت این مسئله را با انجام پرداختهایی به آنها حل نماید. پس سکههای طلایی موسوم به سولیدی با نام رومولوس در رم، میلان و احتمالاً راونا ضرب شد. مشکلی که حکاکان به هنگام ضرب این سکهها با آن مواجه شدند، جادادن نام کامل «رومولوس آگوستوس» بر روی سکهها بود. تعدادی سکهٔ نقره نیز در راونا ضرب گردید و به نظر میرسد سکهٔ برنزی به نام رومولوس ضرب نشده باشد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
در همان روزی که زنو این نامه را دریافت داشت، پیامآورانی نیز از جانب نپوس، امپراتور پیشین روم غربی به دربار او آمدند تا ضمن ابراز شادباششان نسبت به بازگشت زنو به قدرت، از او برای کمک به نپوس نیز درخواست یاری نمایند. زنو در مقابل چنین پاسخ داد که بسیار خوب خواهد بود اگر اودواکر مقام نجیبزادگیش را از امپراتور نپوس دریافت دارد. امپراتور روم شرقی با این سخن میخواست به اودواکر بفهماند که او در مقابل افتخاری که نصیبش خواهد شد باید امپراتور پیشین را به ایتالیا بازگرداند. با این حال نپوس هرگز نتوانست تاج و تخت خود را در ایتالیا بازپس گیرد و اودواکر که در این زمان به عنوان شاه ایتالیا شناخته میشد تمام قدرت را در دست خود گرفته بود.
با این وجود مشکلات امپراتوری با سربازان در ۴۷۶ به اوج خود رسید. بیشتر نیروهای بربر از جمله سپاهیان هرولیون، اسکیریان و تورکیلینگی در این زمان خواهان دریافت زمینهایی از سوی امپراتور شدند که با مخالفت اورستس روبرو گردید. این مسئله باعث بروز نارضایتی در بین سربازان بیگانه شد و آنها با رویگردانی از اورستس به اودواکر، رئیسقبیلهای بربر از تبار هونها و سکیریانها پیوستند که به آنها چنین وعده داد که اگر او را به پادشاهی برسانند تمامی خواستههایشان را اجابت خواهد نمود. سربازان به این خواستهٔ او در ۲۳ اوت ۴۷۶ عمل نموده و سپس برای جنگ با اورستس حرکت کردند.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
در همان روزی که زنو این نامه را دریافت داشت، پیامآورانی نیز از جانب نپوس، امپراتور پیشین روم غربی به دربار او آمدند تا ضمن ابراز شادباششان نسبت به بازگشت زنو به قدرت، از او برای کمک به نپوس نیز درخواست یاری نمایند. زنو در مقابل چنین پاسخ داد که بسیار خوب خواهد بود اگر اودواکر مقام نجیبزادگیش را از امپراتور نپوس دریافت دارد. امپراتور روم شرقی با این سخن میخواست به اودواکر بفهماند که او در مقابل افتخاری که نصیبش خواهد شد باید امپراتور پیشین را به ایتالیا بازگرداند. با این حال نپوس هرگز نتوانست تاج و تخت خود را در ایتالیا بازپس گیرد و اودواکر که در این زمان به عنوان شاه ایتالیا شناخته میشد تمام قدرت را در دست خود گرفته بود.
با این وجود مشکلات امپراتوری با سربازان در ۴۷۶ به اوج خود رسید. بیشتر نیروهای بربر از جمله سپاهیان هرولیون، اسکیریان و تورکیلینگی در این زمان خواهان دریافت زمینهایی از سوی امپراتور شدند که با مخالفت اورستس روبرو گردید. این مسئله باعث بروز نارضایتی در بین سربازان بیگانه شد و آنها با رویگردانی از اورستس به اودواکر، رئیسقبیلهای بربر از تبار هونها و سکیریانها پیوستند که به آنها چنین وعده داد که اگر او را به پادشاهی برسانند تمامی خواستههایشان را اجابت خواهد نمود. سربازان به این خواستهٔ او در ۲۳ اوت ۴۷۶ عمل نموده و سپس برای جنگ با اورستس حرکت کردند.