21-11-2020، 19:30
ایشتوویگو (به اکدی:Iš-tu-me-gu)، در تاریخ هرودوت: آستیاگ (Astuágēs) (به یونانی: Ἀστυάγης)، در گزارش کتسیاس: Astuígas و Astuigâs آخرین پادشاه ماد بود که از سال ۵۸۵ تا ۵۵۰ پیش از میلاد حکومت کرد. او شوهر خواهر کرزوس، فرمانروای لیدیه بود. او ۳۵ سال حکومت کرد، که اطلاعات زیادی در مورد آن در دست نیست. از اقدامهای ایشتوویگو، لشکرکشی به قفقاز و جنگ با لیدیه بود که در نهایت، موجب پیمان صلح او با پادشاه لیدیه و ازدواج او با آرینیس، خواهر کرزوس شد. کوروش موسس امپراتوری هخامنشیان فرزند ماندانا شاهزاده ماد و نوه دختری آستیاگ پادشاه ماد بود که به دلیل عدم وجود جانشین پسر، سلطنت و حکومت ایران از آستیاگ به ماندانا و از ماندانا به کوروش رسید و کوروش تنها وارث ماد و پارس بر تخت نشست و بدین ترتیب حکومت ۱۲۸ ساله ماد پایان یافت و امپراتوری هخامنشی بنیان نهاده شد. کوروش مادها را مغلوب کرد، اما به آن لباس پارسی پوشاند. بهطوریکه خیلی از مقامات مادی، در حکومت هخامنشیان دارای جایگاه والایی بودند و استان ماد هم، دومین استان هخامنشی پس از استان پارس بود. روایات مختلفی در مورد تبار کوروش و چگونگی جنگ او با ایشتوویگو توسط یونانیها گفته شده که تماماً رنگ و بوی فولکلور میدهند از جمله این که او پدربزرگ کوروش بزرگ بود.منابع کلاسیک تقریباً گزارشی در مورد حکومت ایشتوویگو ارائه نمیدهند. از آنجایی که گزارش منفی هرودوت (که ایشتوویگو را حاکمی بیرحم و مستبد معرفی کردهاست) و مثبت کتزیاس، هیچکدام بیطرف نیستند، قضاوت دربارهٔ شخصیت ایشتوویگو ناممکن است. آیسخولوس هیچ ذکری از نام آخرین پادشاه قبل از کوروش نمیآورد، تنها منابع کلاسیکی که دربارهٔ نبرد ایشتوویگو و کوروش گزارش دادهاند، نیکولاس دمشقی (به پیروی از کتزیاس) و ژوستین هستند. گزنفون در کوروشنامه، هیچ اشارهای به نبرد میان کوروش و ایشتوویگو نمیکند. با این وجود، دو گزارش موثق معاصر با این رخدادها، در کتیبههای بابلی شاه نبونعید داده شدهاست، که خیلی جزئی و مختصرند.منابع از حوادث و رخدادهای سالهای نخستین حکومت ایشتوویگو چیزی نمیگویند. تنها از کم و کیف سقوط او خبر میدهند. اطلاعات حاصل از متون بابلی کوتاه است؛ و این در حالی است که منابع یونانی (هرودوت و کتسیاس)، روایاتی را با منشأ افسانهای مطرح میسازند. روایاتی که به دشواری میتوان از آنها حقایق تاریخی را استخراج کرد. طبق معمول، از میان این دو مورخ، باید هرودوت گزیده شود. چرا که تاریخ ماد هرودوت، حداقل در مهمترین ویژگیهایش از سوی منابع بابلی تأیید شدهاست. حال آنکه کتسیاس، از اسامی یاد میکند که محتملاً در تاریخ ماد وجود داشتهاند و از این طریق، یک سلسله کاملاً خیالی و دور از واقعیت را به دست میدهد. هدف او، وارونه کردن حقیقتی است که هرودوت مطرح میسازد. با این حال، کتسیاس هویت آخرین پادشاه مادی در تاریخ خود، یعنی «اسپنداس» را با «آستیاگس» یا «آستیگاس» هرودوت بازمیشناسد. آنچه گزنفون در کوروشنامه مطرح میسازد، یک داستان عاشقانه است. در اثر او، تاریخ و جغرافیا هیچ وجه مشترکی با حوادث و مکانهای واقعی ندارند. صرف نظر از اینکه وی در برخی موارد هم، اطلاعاتی را از هرودوت یا کتسیاس به عاریت میگیرد. دیگر نگارندگان یونانی همچون دینون نیز وجود داشتهاند که در باب تاریخ ماد و ایران بنویسند، اما از آثار ایشان هیچ اطلاعی نداریم.رویدادنامه نبونئید (یا رویدادنامه نبونئید و کوروش) از رویدادهای آغازین به تخت نشستن نبونئید در ۵۵۶ پیش از میلاد. شروع میشود و اندک زمانی پس از فتح بابل توسط پارسیان در ۵۳۹ پیش از میلاد، به پایان میرسد. حداقل بخشی از این رویدادنامه در دوران کوروش نگاشته شدهاست، چرا که لحن آن نسبت به نبونئید، پرخاشگرانه میشود. این متن همچنین از جنگی میان ایشتوویگو، شاه ماد، و کوروش و تسخیر شدن هگمتانه، پایتخت ماد، توسط ارتش پارسیان در ششمین سال تاجگذاری نبونئید، یعنی ۵۵۰ پیش از میلاد، سخن به زبان میآورد (خط های۱–۴).
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.