25-11-2020، 10:39
شَروان یا شیروان ناحیهای تاریخی در جنوب شرقی قفقاز است که از دوران باستان جزء ایران بودهاست و از سرزمینهاییست که در زمان قاجار از کشور ایران جدا شده است.
این منطقه در تاریخ ۳ آبان ۱۱۹۲ (۲۵ اکتبر ۱۸۱۳) مطابق مفاد عهدنامه گلستان از خاک ایران جدا شد و به کشور روسیه تزاری ملحق گردید. شروان هماکنون جزئی از کشور جمهوری آذربایجان است. این ناحیه از کنارهٔ غربی دریای خزر تا رود کورا کشیده شدهاست.حدود شَروان در دورههای مختلف تغییرات مختصری داشتهاست. نام شهر شماخی، شهر تاریخی شَروان، منسوب است به شماخ بن شجاع، امیر عرب که تحت امر والی ارمنستان، سعید بن سالم باهلی و در دوره هارون الرشید عباسی بر این شهر امارت داشت. در طول تاریخ حدود جغرافیایی شَروان با توجه به حوزه قدرت و قلمرو فرمانروایی شروانشاهان وسیع یا محدود میشد. به همین دلیل است که نمیتوان مرز بندی دقیقی از شَروان که بر تمام ادوار تاریخی صدق کند، قائل شد. اما گذشته از این، در میان منابع موجود تاریخنگاری نیز راجع به حدود جغرافیای سیاسی شَروان اتفاق نظر وجود ندارد. گاهی دربند در حوزه شروان شمرده شدهاست و گاهی جدا از آن بودهاست. همین نکته راجع به منطقه شکی نیز صادق است. اما جدای از موارد اختلافبرانگیز فوق میتوان حدودی تقریبی برای شَروان قائل شد. در دوره مغول و تا قبل از آن، ناحیه میان دربند و رود کر را به عنوان شَروان میشناختند. در دوره بعد از مغول، نیز مهمترین شهر این ناحیه شماخی بود.زبان رسمی این منطقه بعد از اسلام زبان فارسی بودهاست؛ و شعرای منطقه، مانند خاقانی، نظامی، فلکی شروانی، قومی گنجهای، ذوالفقار شروانی و غیره همگی اشعار خود را به فارسی سرودهاند. جمال الدین خلیل شروانی در قرن هفتم در نزهةالمجالس از پنجاه تن از شعرای گنجه و شَروان و بیلقان و باکو نام برده و شعر نقل کردهاست. بدر شیروانی شاعر قرن نهم (متولد در شَماخی، مرکز شَروان، در ۷۸۹ و متوفی در ۸۵۴)، از معاصرین سلطان خلیل شروان شاه نیز دیوانی در ۱۲۴۷۳ بیت دارد که به استثنای دو غزل آن که به یک گویش ایرانی به نام زبان کنار آب است، ۱ و حدود ۵۰ بیت آن که به ترکی است، بقیه تماماً به فارسی است.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
در منطقهٔ اران و شروان سدهها پیش از بدر شروانی و به احتمال زباد بعد از سال ۴۵۸ که غزها به اران و شروان حمله کردند و موجب خرابی فراوان و کشتارهای بسیار شدند گروههایی از ترکان مستقر شده بودند. در ایام حکومت قزل ارسلان ایلدگزی (۵۷۸–۵۸۲) که به شَروان حمله کرد و شماخی را متصرف شد. اَخْسِتان بن منوچهر فرمانروای شَروان مجبور شد مقر خود را به باکو منتقل کند (ر ک. مینورسکی ۱۳۷۵: ۱۵۷) نیز احتمالاً گروههای دیگری از ترکان در شَروان ساکن شدند. از اشعار بدر چنین برمیآید که در قرن نهم نیز گروههای دیگری از ترکمانان (= ترکان) شَروان را مورد تاخت و تاز قرار داده و موجب خرابی آنجا شده بودند. این ترکمانان بی شک سپاهیان اسکندر قراقویونلو بودند که از تبریز به شَروان حمله کرد و خرابیهای بسیار به بار آورد.
ظاهراً بعد از قرن نهم هجوم عناصر ترکمان به شروان و اران شدت گرفته و مهاجرتهای آنان به این مناطق بیشتر شدهاست. میدانیم که شَروان در سال ۹۴۵ به دست سپاهیان شاه طهماسب ضمیمهٔ ایران شد و شروانشاهان منقرض شدند. طبعاً صفویان گروههایی از قزلباش را در آنجا مستقر ساخته بودند. اولیاء چلبی، سیاح قسطنطنیهای (۱۰۹۵–۱۰۲۰) در سیاحتنامهٔ خود (ج ۲، ص ۳۰۱) اهالی باکو را ترکمانانی میداند که به آنجا کوچیدهاند. به نوشتهٔ او قبایل آنان ساکن میشوند و کوچ میکنند.
این منطقه در تاریخ ۳ آبان ۱۱۹۲ (۲۵ اکتبر ۱۸۱۳) مطابق مفاد عهدنامه گلستان از خاک ایران جدا شد و به کشور روسیه تزاری ملحق گردید. شروان هماکنون جزئی از کشور جمهوری آذربایجان است. این ناحیه از کنارهٔ غربی دریای خزر تا رود کورا کشیده شدهاست.حدود شَروان در دورههای مختلف تغییرات مختصری داشتهاست. نام شهر شماخی، شهر تاریخی شَروان، منسوب است به شماخ بن شجاع، امیر عرب که تحت امر والی ارمنستان، سعید بن سالم باهلی و در دوره هارون الرشید عباسی بر این شهر امارت داشت. در طول تاریخ حدود جغرافیایی شَروان با توجه به حوزه قدرت و قلمرو فرمانروایی شروانشاهان وسیع یا محدود میشد. به همین دلیل است که نمیتوان مرز بندی دقیقی از شَروان که بر تمام ادوار تاریخی صدق کند، قائل شد. اما گذشته از این، در میان منابع موجود تاریخنگاری نیز راجع به حدود جغرافیای سیاسی شَروان اتفاق نظر وجود ندارد. گاهی دربند در حوزه شروان شمرده شدهاست و گاهی جدا از آن بودهاست. همین نکته راجع به منطقه شکی نیز صادق است. اما جدای از موارد اختلافبرانگیز فوق میتوان حدودی تقریبی برای شَروان قائل شد. در دوره مغول و تا قبل از آن، ناحیه میان دربند و رود کر را به عنوان شَروان میشناختند. در دوره بعد از مغول، نیز مهمترین شهر این ناحیه شماخی بود.زبان رسمی این منطقه بعد از اسلام زبان فارسی بودهاست؛ و شعرای منطقه، مانند خاقانی، نظامی، فلکی شروانی، قومی گنجهای، ذوالفقار شروانی و غیره همگی اشعار خود را به فارسی سرودهاند. جمال الدین خلیل شروانی در قرن هفتم در نزهةالمجالس از پنجاه تن از شعرای گنجه و شَروان و بیلقان و باکو نام برده و شعر نقل کردهاست. بدر شیروانی شاعر قرن نهم (متولد در شَماخی، مرکز شَروان، در ۷۸۹ و متوفی در ۸۵۴)، از معاصرین سلطان خلیل شروان شاه نیز دیوانی در ۱۲۴۷۳ بیت دارد که به استثنای دو غزل آن که به یک گویش ایرانی به نام زبان کنار آب است، ۱ و حدود ۵۰ بیت آن که به ترکی است، بقیه تماماً به فارسی است.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
در منطقهٔ اران و شروان سدهها پیش از بدر شروانی و به احتمال زباد بعد از سال ۴۵۸ که غزها به اران و شروان حمله کردند و موجب خرابی فراوان و کشتارهای بسیار شدند گروههایی از ترکان مستقر شده بودند. در ایام حکومت قزل ارسلان ایلدگزی (۵۷۸–۵۸۲) که به شَروان حمله کرد و شماخی را متصرف شد. اَخْسِتان بن منوچهر فرمانروای شَروان مجبور شد مقر خود را به باکو منتقل کند (ر ک. مینورسکی ۱۳۷۵: ۱۵۷) نیز احتمالاً گروههای دیگری از ترکان در شَروان ساکن شدند. از اشعار بدر چنین برمیآید که در قرن نهم نیز گروههای دیگری از ترکمانان (= ترکان) شَروان را مورد تاخت و تاز قرار داده و موجب خرابی آنجا شده بودند. این ترکمانان بی شک سپاهیان اسکندر قراقویونلو بودند که از تبریز به شَروان حمله کرد و خرابیهای بسیار به بار آورد.
ظاهراً بعد از قرن نهم هجوم عناصر ترکمان به شروان و اران شدت گرفته و مهاجرتهای آنان به این مناطق بیشتر شدهاست. میدانیم که شَروان در سال ۹۴۵ به دست سپاهیان شاه طهماسب ضمیمهٔ ایران شد و شروانشاهان منقرض شدند. طبعاً صفویان گروههایی از قزلباش را در آنجا مستقر ساخته بودند. اولیاء چلبی، سیاح قسطنطنیهای (۱۰۹۵–۱۰۲۰) در سیاحتنامهٔ خود (ج ۲، ص ۳۰۱) اهالی باکو را ترکمانانی میداند که به آنجا کوچیدهاند. به نوشتهٔ او قبایل آنان ساکن میشوند و کوچ میکنند.