امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

|-Tag Der Toten-|

#9
مارلتون:ریکتافن کیه؟!اینجا چه خبر شده لعنتی؟!
دیگه صدای از اون مرد ناشناس به گوشم نخورد...
از کافه رفتم بیرون،همه جا تاریک و نارنجی بود،تیکه های گدازه روی زمین غلت میزدنن.
تا اینکه صدای بوق یک اتوبوس رو شنیدم،لحظه به لحظه نزدیکتر میشد
چراغ های جلوش رو میدیدم و سعی میکردم که بهش بفهمونم که کمک میخوام...
اون اتوبوس جلوی ایستگاه توقف کرد...
رفتم سمت راننده:هی؟آقا؟شما میدونید چه اتفاقی افتاده؟...
از ترس به عقب رفتم و روی یکی از صندلی ها افتادم...
صورتش آهنی بود و چشمای آبی رنگی داشت،خیلی عجیب بود...
حتی ازم پول هم نگرفت...بدون اینکه مقصدی رو بهش بگم حرکت کرد...
از کنار پنجره بیرون رو نگاه میکردم،جنازه ها،کیف بچه مدرسه ای ها و ماشین های درب و داغون شده...
حتی در طی راه چندین بار یک عروسک خرسی رو دیدم که به سمت پنجره اتوبوس نگاه میکرد،اون عروسک سالم سالم بود.
چندین بار از ترس به سمت راننده و پشت سرم نگاه انداختم اما چیزی نبود...
تا اینکه به مقصد رسیدم،روی تابلو نوشته بود Tran Zit
راننده:قربان،به ترانزیت خوش آمدید...
اتوبوس حرکت کرد و من رو اونجا تنها گذاشت...
صدای های عجیب
ناله های پشت سر هم و،خنده های شیطانی...
فصل ششم:Tran Zit
Everything is Temporary(:
پاسخ
 سپاس شده توسط Prometheus ، Medusa


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: |-Tag Der Toten-| - SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ - 13-03-2021، 15:18


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان