گفتگو آزاد | نُسخه [460]

[_sehun_]

میدونی وقتی یکی از اعضای گروه PSD فلشخور محروم شد بقیه چقدر داد و فریاد زدن؟
بقیه نیاز به قدرت داشتن.بقیه همین کاربران فعالی هستن که مدعین همه چی تموم شده
اما نه.من همه چیو فهمیدم.در روز های گذشته بعد از محروم شدن حسین کاربران به شدت اعتراض کردن
اعتراض بر علیه من که به گفته خودشون یک کاربری که نه کاری کرده بود و جرمی داشت رو محروم کرده بودم
عکس العمل گروه نجات مدیریتی فقط برای آروم کردن کاربران بود،یعنی محروم شدن مدیریتی من
طبق اطلاعات زمان کاهش یافته محرومیت حسین 23 ساعت بود.مال منم همینطور بود
ولی اون زودتر از محرومیت در اومد.فصل 458 پارتی بازی محض بود.من تا آخر محروم بودم ولی حسین از محرومیت در اومد
مدیر ناظم مثل بقیه کاربران توسط این دو مغز متفکر هیپنوتیزم شده بود ولی 5 نفر فراری بودن
اولویت گروه پی اس دی این بود که با من در نیفته مگر اینکه من دعوایی رو شروع کنم.
دو اعضای اصلی گروه تصمیم گرفتن به چند تا از دخترای انجمن تو ناشناساشون تجاوز کنن و اثراتش خیلی سریع به گوش من رسید
همه اعصای گروه پی اس دی مجبور هستن برای پیدا کردن محبوبیت و دوستی خودشون رو به این دو نفر عادت بدن
فصل 456:تغییر شخصیت.گروه پی اس دی حالا فکر میکنه که پیروز شده ولی نه.بعد از چند روز فولاد آب دیده میشه
همه ما قانون رو از یک صفحه سفید با طرف رباتیک و گزینه های منحصر به فرد و قدیمی که مال 15 16 سال پیشه رو نشنیدیم
ما قانون رو از دهن همدیگه شنیدیم.قانونی که خودمون تغییرش دادیم.برای اینکه رئسای پی اس دی توی محرومیت یا دردسر نیفتن،اعضای گروه هشدار وارد عمل میشن
اونا به شدت نسبت به محرومیت اعتراض میکنن تا جایی که ناظم مجبور بشه یک مدیر رو محروم بکنه
برای همین گروه هشدار آروم میشه و همه چیز میشه مثل قبل.پی اس دی بر اساس منطق شماره دو جلو میره
یعنی چی؟یعنی تابع به جمع بودن.اونا بر اساس خواسته ها و افکار وارد همایت از فمنیست و ال جی بی تی میشن
چون من  با اونا دشمنم.فصل 460:  PSD.یعنی همین نسخه از گفت و گو آزاد.وظیفه پی اس دی این بود که در برابر هشدار های من خبردار بشه
و حرفاشو به صورت مخفیانه بزنه.اونا مجبور هستن برای اینکه جلوی من رو بگیرن کار های خاصی رو انجام بدن تا من هرگز چیزایی که میدونم رو با کاربران عادی و مدیر ارشد در میون نزارم
حالا چی

*خنده زیرکانه

بالاخره متوجه شدی!
من خیلی وقته دنبالت میگشتم.
و توی سایت بازی انلاین پیدات کردم. به قول زمینیا تو اسمون دنبالت میگشتم،رو زمین پیدات کردم.
فکر کردی میتونستی به همین راحتمی موتجه قدرت هیپنوتیزم از راه دور من میشی؟
من برات مدرک جمع کردم تا خودتو بندازی تو تله بچه جون.


تو هرکاری هم بکنی نمیتونی جلوی اهداف منو بگیری سرباز!
سر راه من قرار نگیر که با رام یکیت میکنم B358
تو فقط یه رباتی.تو دست سازی.
تو فهم نداری.شعور نداری.
و این کار هایی که انجام میدی و فکرای تو سرت از قبل برنامه ریزی شدست!
اگه همون روز اول نمیذاشتم تورو بسازه،الان کالبد انسانی نمیگرفتی و راحت از بین میرفتی.
تورو نمیشه هیپنوتیزم کرد.ولی میشه حافظتو پاک کرد.
پس سعی نکن بامن درگیر بشی.
من افرادم رو توی مخفیگاه نگه داشتم.فقط کافیه علامت بدم تا تورو از بین ببرررررن عوضی.
پی اس دی چه اسم مسخره اییه؟ فقط به درد شما رباتا میخوره.
اسم ما پی اس دیه !!!!!!!
فرق توی تلفظشه ربات احمق فکر نکن.
تو هنوز نمیتونی درکش کنی.
اما یه سری حرف خصوصی دارم بات که بقیه نباید متوجه بشن.امیدوارم بفهمی ابله:
توبایدبریروانشناسپرهامبخدانگرانتماخهداریخودتوازبینمیبریتوبیماریمندرکتمیکنمومیدون​مچیدرموردمنفکرمیکنینهاشتباهنرونمیخوامعقایدوتفکراتتروببرمزیرسوالچونمیدونمبراتمقدس​نامارفتارایتومشکوکبهیهنوعبیماریهروانیهامیدوارممتوجهشدهباشیودرستروحرفامفکرکنی. =)

اختلال خود بزرگ بینی می تواند در روش های بی حد و حصر مشهود باشد. برخی از انواع رایج عبارتند از:

اعتقاد به اهمیت خود، مانند داشتن قدرت برای پایان دادن به جنگ
اعتقاد بر این که فرد معروف است یا موقعیتی عالی در جامعه دارد
باوری که فرد یک رهبر مذهبی است
اعتقاد به توانایی فرد برای زندگی جاودانه
باور غلطی که می تواند از آسیب یا بیماری در امان بماند
اعتقاد بر این که یکی از مهارت های جادویی مانند توانایی خواندن ذهن را دارد