از حال زار نامه برت حرف میزنند
از این سفیر در به درت حرف میزنند
در مسجدی که عطر علی می وزد از آن
از بی نمازی پدرت حرف میزنند
نیزه فروش های نظر تنگ چشم شور
از قد و قامت قمرت حرف میزنند
کار از بهای گندم ری هم گذشته است
از قیمت سر قمرت حرف میزنند
دیدم کنیزهای دم بخت بی جهاز
از دختران در سفرت حرف میزنند
دیدم که در محله ی خورجین فروش ها
خولی و شمر پشت سرت حرف میزنند
از این سفیر در به درت حرف میزنند
در مسجدی که عطر علی می وزد از آن
از بی نمازی پدرت حرف میزنند
نیزه فروش های نظر تنگ چشم شور
از قد و قامت قمرت حرف میزنند
کار از بهای گندم ری هم گذشته است
از قیمت سر قمرت حرف میزنند
دیدم کنیزهای دم بخت بی جهاز
از دختران در سفرت حرف میزنند
دیدم که در محله ی خورجین فروش ها
خولی و شمر پشت سرت حرف میزنند