دِلـــ ـ ـشـورهـ دارم امــشــب

[Snow-Girl]

نیستی در لحظاتم اما،لحظه ای بی تو نیست.

****************

چایی ‌ام ،با حضورت
شیرین
خاطراتم،با یادت
تلخ
می شوند



*****************




اگر سهم من از این همه ستاره فقط سوسوی غریبی است، غمی نیست. همین انتظار رسیدن شب برایم كافیست...



**************
بعد از رفتنت جای خالیت در دلم
مثل کفشهای سیندرلا اندازه هیچ یک از مردم شهر نشد
حتی به زور...

[Ali MuSiC]

با عطرِ آشنای این همه آرزو چه کنم؟

با التماس این دل در به در!

با بی قراری ابرهای بارانی...

باور کن به دیدار آینه هم که می روم،

خیال تو از انتهای سیاهی چشمهایم سوسو می زند!

موضوع دوری دستها و دیدارها مطرح نیست!

همنشین نفسهای من شده ای!

با دلتنگی ِ دیدگانم یکی شده ای!

[ÐeaÐ GiЯl]

ﺑے ﺗـــــــــــﻮ ﺍﯾـﺴـﺘﺎﺩهـ ﺍﻡ

ﺭﻭﯼ ﭘـﺎﻫﺎے ﺧــــــــــــﻮﺩﻡ

ﻭ ﺩﺍﺭﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧـﮕـــــــــــﺎﻩ ﻣے ﮐﻨــــــــــــﻢ

ﮐـﻪ ﺣﺘـّـے ﺭﻭے ﺣــــــــــــﺮﻑ ﻫﺎے ﺧﻮﺩﺕ ﻫـــــﻢ

ﻧـﻤے ﺗـــــــــــﻮﺍﻧﺴﺘـے ﺑـــــــــــﺎﯾﺴﺘے ... !

[Armina]

از مــــَن نرنـــج!

مـــَن نــ ه مَغرورَم وَ نـــ ه بیـ احســ ــآس!

فَقط خَستــــ ه ام،خَستــــ ه از اعتـــــمادیـــ بیجـــــآ وَ مَردُمی دُروغگــــ ــو.

[Armina]

چشم ها پرسش بي پاسخ حيراني ها
دست ها تشنه تقسيم فراواني ها...
عمري به جز بيهوده بودن سر نكرديم
تقويم ها گفتند و ما باور نكرديم
دل در تب لبيك تاول زد ولي ما
لبيك گفتن را لبي هم تر نكرديم...
شعاع درد مرا ضرب در عذاب كنيد
مگر مساحت رنج مرا حساب كنيد...
دلم قلمرو جغرافياي ويراني است
هواي ناحيه ما هميشه باراني است

[ÐeaÐ GiЯl]

دود سیگارم را بیشتر از تو دوست دارم...

کم رنگ هست
.
.
اما دو رنگ نیست

[ÐeaÐ GiЯl]

نمی دانم بیایی چه خواهم کرد ...

آخر میدانی؟

تابحال تمام آرزو هایم را یکجا به آغوش نکشیده ام!

[*Nafas*]

دیگر حتی
توان به یاد آوردنت را نیز ندارم…
چه بیرحم است روزگاری که
خواسته یا ناخواسته
تو را آورد و تو را برد…
تا اینک من بمانم
و اغمای خاطراتت…

[*Nafas*]

اونی که رفت اگه برگرده از دوست داشتن نیست واسه اینه که بهترشو پیدانکرده…

[maryam.ekh]

یعنـــے میشود روزی برسد که بیایــے …




مرا در آغوش بگیری …




بخواهم گله کنم …




بگویے هیس …




همه کابوس ها تمام شد …