امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بخونو دونه هاي مروايده اشكتوتقديمه دلتنگي هات كن

#1
دنیام به اخر رسیده... یه روزی میگفتم طاقتم کم شده..میگفتم کم اوردم ولی دیگه کافیه...کافی نیست این همه دوری رضا؟ بسمه رضا...هیچ کس رو ندیدم که به عشقش برسه این چه جور دنیایه عاشقیه.... اولاش که اومدی فقط احساس میکردم دوست دارم روزبه روز که بیشتر باهات بودم بیشتر وابستت شدم...اونقدر که لحظه ای رو نمیتونستم بدونت تصور کنم ولی الان دارم ۲ سال تنهایی زندگی میکنم... داشتم وسایلمو جمع می کردم اخه سه روز تارک دنیام...تو نمیدونی رضا...از همه دورم ...از این شلوغی...از این همه دروغ...از این ادمای نامرد....میرم یه جا که تنهام...خودم و خدام.....هروقت دلم میگیره راحت گریه میکنم لازم نیست واسه گریم بهونه بیارم...اینقدر گریه میکنم تا خالی شم ولی وقتی سه روز اخر میام خونه...وقتی میرم خونه ی خاله وقتی از سر کوچه تون رد میشم وقتی اون میوه فروش لعنتی رو میبینم داغ دلم تازه میشه...وقتی میام خونه وقتی دلم میگیره باید اینقدر بغضمو تو دلم نگه دارم که شب بشه که کوقتی چشام پف کرد وقتی بینیم قرمز شد وقتی بالای لبام قرمز شد لازم نباشه به کسی جواب بدم که چرا اینطورم.... خدا بردار...بردار...یا این فاصله رو یا منو!! دیگه طاقت ندارم...کاش ظرفیتمو میدیدی اندازه ی ظرفیتم بهم درد میدادی....این دردت خیلی بزرگه...شونه هام نمیتونه تحمل کنش...خیلی سنگینه...امشب از اون شباست که حسابی دیوونه شدم. غم نبودنت اینقدر سنگین شده که هر ۲_۳ روز اینطوری میشم..درهم بر مینویسم...اشفته مینویسم. .سایه م زیر بار نبودنت داره خم و خمتر میشه...دارم روز به روز پیرتر میشم....فردا صبح میرم...میرم که ازنامردیه ادما دور بشم....میرم اینقدر دور که وقتی مردم راحت با حرفاشون زندگی نابود میکنن نباشم که ببینم.... رضا امشب از اون شباست که کلمه های تو ذهنم دارن از هم واسه تایپ شدن سبقت میگیرن....امشب دیگه نتونستم بغضمو نگه دارم تو سینم تا وقت خواب ریخت اشکام بغضم ترکید...رفتنمو بهونه کردم گفتم از اینکه میخوام برم دلم گرفتست همین حرف کافی بود تا بی اختیار اشکام بریزه....بابا میدونی چی گفت؟ گفت:خیالم راحت باشه که همینه؟ گفتم : اره...... الان که دارم اینو مینویسم شاید حدوده ۱ ساعت بغض ترکیدم قطع نشده...... میخوام برم یه جا زیر بارون من ببارم بارون بباره...اینقدر همپاش ببارم تا دردم سبک بشه..... عاشقی قشنگ ترین نعمت خداست..اگه پیش عشقت باشی که لحظه لحظش نابه...اونقدر شیرینه که تا عمر داری فراموش نمیکنی ولی اگه به خواست خدا جدایی بیاد همون لحظه های شیرین فراموش نشدنی کاری باهات میکنه که بازم میشه ناب ترین و البته تلخ ترین لحظه های زندگیت... منا.ح زمستان ۹۰




خدایا بگو خوابه اینا همش ...

به مادرم گفتم : « دیگر تمام شد »

گفتم : « همیشه پیش از آن که فکر کنی اتفاق می افتد

باید برای روزنامه تسلیتی بفرستیم . »

اینکه یک روز پاییزی از خواب بیدار شوی و بی خبر از همه جا به آسمان ابری زل بزنی و بگویی : آخ ... بالاخره هوا پاییزی شد ! و کلی کیف کنی که الان است که باران ببارد و دل توی دلت نباشد که بروی زیر باران قدم بزنی ، خوب است ... وقتی وسط کلاس نشسته باشی و حس کنی دلت آشوب است و انگار بی قراری و مدام نگاهت به بیرون باشد و آسمانی که انگار بغض کرده و سرش را گذاشته روی شانه ات ، خوب است ... که همه چیز را بگذاری به پای کودک درونت که شیفته ی پاییز است و دستت را میکشد که بروی فارغ از همه چیز زیر باران قدم بزنی ، خوب است ... اصلا همه چیز خوب است ... اما وقتی پیامک دوستت به دستت میرسد و ناباورانه به گوشی ات زل میزنی و کم مانده وسط کلاس بزنی زیر گریه ...آن وقت همه چیز افتضاح می شود ... این هوای دلچسب پاییزی افتضاح می شود ... این آسمان ابری ، این درختهای باران خورده ، این خیابان ، این شهر ، این دنیا افتضاح می شود ... آخ که چقدر ساده همه چیز رقم می خورد ... هنوز هم که هنوز است در باورم نمی گنجد شهرم به عزا نشسته است ...
آنقدر که یک هفته است بغض کرده ام و می بارم ... آنقدر که این عقب ایستاده ام و جرات دیدن کوچه و شهر سیاه پوشمان را ندارم ... اینکه فقط می خوانم و اشک می ریزم ...اینکه فقط می خوانم و خشکم میزند .... اینکه فقط می خوانم و سکوت می کنم ... اینکه فقط می خوانم و درون خودم فریاد می زنم ... اینکه دیگر تاب و توانی برایم نمانده است ... اینکه دستهایم را جلوی صورتم میگیرم و به لرزششان خیره می شوم ... اینکه .... :



یه پاییز خسته ، یه پاییز شوم

خدا آسمونو قدم میزنه

همش بغض و بارون ، همش دلهره

چه تقدیری داره رقم میزنه ؟؟



یه بغضی گره خورده توی گلوم

یه بغضی که داره خفه م میکنه

خبر از کجا اومده ؟ چی شده ؟

داره پشت این شهرو خم میکنه



خبر اومده دسته گل هاتونو

به باد خزون داده دنیا همش

چقد سخته تابوتشونو دیدن

خدایا بگو خوابه اینا همش



دیدی شهرتو ؟ داغداره عزیز !

همه گریه زاری رو از بر شدن

چه شهری برامون درست کردن و

چه گلهای سرخی که پرپر شدن



زمین غم داره ، آسمون غم داره

چقد سرد و ابریه حال و هوام

آهای مادرا .. مادرا ..مادرا ...

چقد حالت روضه داره صدام



نشد توو لباس عروسی یه روز

چراغ دلاتونو روشن کنن

زمونه براشون عروسی گرفت

کفن دادشون ، کِل کشید ، تن کنن



چی باید بگم ؟ داغداره دلم

سکوتم به گوش خدا میرسه

یه عده دارن هی عذابم میدن

یه عده که ...

( دستام چقد بی حسه ... )



من از فرط غصه زبونم گرفت

یه غصه که راهم رو سد میکنه

چرا تو خودت رو کشیدی کنار ؟

سکوت تو حالم رو بد میکنه



یه حرفای تلخی به گوشم رسید

یه حرفای تلخی پیچید توو محل

خودت رو به خواب همیشه ت بزن !

نمک روی زخمام نپاش لااقل !



....

یه پاییز خسته ، یه پاییز شوم

یه عده که باید توکل کنن

یه داغ بزرگی رو دل هاشونه

دعا کن بتونن تحمل کنن ....







مث یک خواب قشنگ...

مث لحظه های خوب بودنش.

ولی چه زود تموم شــــــد..

دردم از اینــه :

که نمیدونم مث تراژدی یا یه داستان خوب تموم شـــــــد.

اما با همه ی اینــا ....

کاریش نمیشد کرد‌ دست تقدیر بود نه دست مـــا!

تنها فرقش با فرشته ها تو این بـــود:

که ساکن زمین بــــود !

دیگه کم کم هوای پرواز داشـــــــــت

قصد سفر به یه جای دیگه رو داشــــــت!

میخواست بره یه جای دور

باید میرفت

آخه آدمای اینجا که رو دوست نداشــــــت!

میدونم چاره ای نداشــــــت!

ولی خیالم از این بابت خیلی راحته

که هر چی بود یه همسفر خوبی داشـــــــت.

خیلی دلم میخواست کاری کنم

تا مانعی سر راهش گذاشـــــــــت.

اما اون.....اما اون که با ما کاری نداشــــــــت....!

دوباره بــــــــــارووووووون ...

دوباره بوی نــم

بوی خیس شدن گندم مزرَعَمووووون..

بوی دلتنگی های روزگار

مثل تکرار صدای دوره گـــــــــــــــــرده

ناگهان سکوتی فریاد میزنه :

تسلیت قلب صبورم

اون دیگه برنمی گـــــــــــــــــــرده
چقـدر اشتبــاه میکننـد آنهـایے کــﮧ میگوینـد:
مــرد بـــاید قـد بلنــد بـاشد...
چشمــ و ابـرو مشکـے بـاشد...
تــﮧ ریشـ داشتــﮧ بـاشد...
پـیـراهن مـردانـﮧ بـپـوشد ......
آستینشــ را کمے تـا بزنــد...موهـا ے دو سانتے داشتـﮧ باشد و ...!!
مــטּ کـﮧ میگویمــ :
مـرد بــاید بـاوجود تمـامــ غرورشـ ، مهربـاטּ بــاشد...
بـاوجود تمامـ لجبـازیهـــایشـ ، وفـادار بـاشد
بــاوجود تمامــ خستگے هایشــ ، صبــور بــاشد...
بـاوجود تمامــ سختے هایشـ ، عاشقـ بـاشد
مرد بـاید محکمــ بـــاشد
پاسخ
 سپاس شده توسط سایه 72 ، ICe Angele ، *2gether4ever* ، arooos ، ÐeaÐ GiЯl ، Haniyeh.A ، ჩяσOσкєη ժяєαм ، elnaz-s ، ღSηow Princessღ ، banoye qam ، saeed25/12 ، Guard ، سایه2 ، .maryam. ، SHAYESTEH2013 ، قاتل ، tanha naro ، bi kas ، عاشق دیونه ، sohrabe khaste ، ★MoRpHeUsS★ ، ƝeGaЯ ، هاناجون ، _ʀᴇᴠᴇʀsᴇ sᴇɴsᴇ_ ، mohammad31
آگهی
#2
دلم می خواهد هندزفری را تا آخرین حدی ک می شود فرو کنم توی گوشم

تا هیییچ

هیچ چیز از دنیای اطراف اجازه ی ورود ب مغزم را ب خودش - نتواند - بدهد .

دراز بکشم روی تختم؛

صدا را تا آخرین حد بلند کنم و سعی کنم ب هیـــــــــــچ چیز فکر نکنم .

ب تغییراتی ک مداااام روی اعصابم رژه می روند؛

ب دور شدن ها

ب دلتنگی ها

ب خالی بودن جای خیــــلی خنده های از ته دل...

نگاه های آرام ...

حرف های آرام کننده ...

و بی اضطراب....

فقط هیـــــــچ نشنوم؛

گوشم را بگیرم و چشمم را ببندم ...

توی تاریکی فقط صدا را بلند کنم .

و بگذارم تا می خواهد ببارد چشمانم؛

فایده ای هم ندارد ..

هیچ چیز ب حالت قبل بر نمیگردد؛

هیچ چیز ..

فقط شاید بتوانی خودت را دلداری بدهی در روزهایی ک گذرشان فقط دلهره ی زیادتری

ب دلهره ی روزهایت اضافه می کند...

خـ ـســ ــته ام...



ای خدا دلم خیلی گرفته دلم خیلی تنگه دارم از دوری عشقم دیوونه می شم دلم گرفته ،دلم به اندازه ی غروب،به اندازه ی تک درختی تو کویر گرفته دلم به اندازه ی بغض پرنده ای که می پره و در ملکوت دور افق گم می شه به اندازه ی جامی سرشار از سرخی و سیاهی مرگ خدایا انگار غم واسه همیشه توی قلب من خونه کرده ای خدا می دونم بنده خوبی برات نبودم اما به کدوم گناه مجازات به این سختی رو واسم تعیین کردی خدایا منکه داشتم زندگیمو می کردم و با بدو خوبش می ساختم و کمبودهای زندگیم رو به پای بی لیاقتی خودم می ذاشتم و با جنبه های خوبش خودم و راضی می کردم. من که قانع بودم و ناشکری نکردم پس چرا این طوری شد چرا این اتفاقها افتاد چرا خدایا چرا چرا چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ کاش می دونستم واسه چی این عشق رو به دل ما انداختی کاش میدونستم اما خدایا با همه دردو رنجی که دارم تحمل میکنم بازم شکرت میکنم و ازت میخوام تا تحملش رو بهم بدی و خوب می دونم هیچ کار تو بی حکمت نیست. ای خدا خدای خوب و مهربونم ما رو ببخش و بهم برسون ما که غیر از تو کسی رو نداریم تا براش درد دل کنیم خدا جون همه ی ادمها ارزوهایی دارن که واسه رسیدن به ارزوشون تلاش می کنن اما ما نمی تونیم هیچ کاری بکنیم غیر از دعا کردن و از تو خواستن ای خدا کمکمون کن و مارو ببخش که ما به امید عفو تو گنه کار شدیم. ای خدای قادر و توانا ازت می خوام که مواظب عشقم باشی و همیشه سلامت نگهش داری دل من پر از درد و غمه اما دلم می خواد عشقم و همیشه دل شاد نگه داری . خدایا فقط تو می دونی که چقدر دوسش دارم و چقدربهش نیاز دارم فقط تو می دونی که چه غم بزرگی توی قلبم دارم و چقدر قلبم سنگینه یه چیزی تو گلومه که داره نفسم و بند میاره یه بغضی که حتی با تمام اشکهام بازم منو راحت نمی ذاره خدایا دارم خفه می شم کمکم کن
چقـدر اشتبــاه میکننـد آنهـایے کــﮧ میگوینـد:
مــرد بـــاید قـد بلنــد بـاشد...
چشمــ و ابـرو مشکـے بـاشد...
تــﮧ ریشـ داشتــﮧ بـاشد...
پـیـراهن مـردانـﮧ بـپـوشد ......
آستینشــ را کمے تـا بزنــد...موهـا ے دو سانتے داشتـﮧ باشد و ...!!
مــטּ کـﮧ میگویمــ :
مـرد بــاید بـاوجود تمـامــ غرورشـ ، مهربـاטּ بــاشد...
بـاوجود تمامـ لجبـازیهـــایشـ ، وفـادار بـاشد
بــاوجود تمامــ خستگے هایشــ ، صبــور بــاشد...
بـاوجود تمامــ سختے هایشـ ، عاشقـ بـاشد
مرد بـاید محکمــ بـــاشد
پاسخ
 سپاس شده توسط کیمیانا ، Magical Girl ، ICe Angele ، nazanin_nr ، گل پری ، ...asall... ، SANY ، farshadtttt ، مخ دخترا ، zolale qasemi ، ஐற£ℒἶ†дஐ ، arooos ، ÐeaÐ GiЯl ، elnaz-s ، Guard ، سایه 72 ، قاتل ، bi kas ، .maryam. ، parmida.a ، Lisa ، ★MoRpHeUsS★
#3
cryingcryingcrying
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
بعلــه اینجوریاس^_-
پاسخ
 سپاس شده توسط parnia tajik ، SHAYESTEH2013
#4
منم بدجوری دلتنگشم...
trying tiered of crying
yeah I may be smiling but inside iam dying
سپاست کو...؟!؟!؟؟
پاسخ
 سپاس شده توسط parnia tajik ، SHAYESTEH2013
#5
آقایون شاید ربطی به این موضوع نداشته باشه ولی اون کسی که میاد چیزایی مینویسه که انجمن خراب میکنه و فحش میزاره اگه این چیزی که نوشتمو میبینه به این آیدی پ.م بده. dr.black_cs@yahoo.com


Akhe NaDArE Kasi Biad InJA vaghti man hastam cherto pert beparoone :O >>>I'M BlaCkL0rdxX' | SeCuriTy TEam HaCkeR'S <<<< U have BeeN HaCKeDDDD!
پاسخ
 سپاس شده توسط ωøŁƒ ، SHAYESTEH2013
#6
cryingcrying
گآهی دِلــَت نــِمیخوآهــَد . . .

دیــروز رآ بِه یآد بــیآوَری . . .

اَنگــیزه ای بــَرایِ فــَردآ هـَم نــَدآری . . .!!

وَ حآل هــَم کِه . . .

گآهی فــَقــَط دِلــَت میخوآهــَد . . .

زآنوهایــَت را تــَنگ دَر آغوش بــِگیری . . .

وَ گوشــِه ای اَز گوشــِه تــَرین گوشـِه ای کِه می شــِنآسی . . .

گریـــه کنی . . .
بخونو دونه هاي مروايده اشكتوتقديمه دلتنگي هات كن 1
پاسخ
 سپاس شده توسط parnia tajik ، SHAYESTEH2013
#7
چه غمناکUndecided
‌‌  ‌‌      ‌‌‌‌
.
                   ᶤᵗ'ˢ ᵇᵉᵉᶰ ᵃ ˡᵒᶰᵍ ᵗᶤᵐᵉ
               ᶤ ʰᵃᵛᵉᶰ'ᵗ ᵈʳᵉᵃᵐᵗ ᵒᶠ
             ᵈᵒᶰ'ᵗ ʸᵒᵘ ᵗʰᶤᶰᵏ ᵒᶠ ᵐᵉ ᵃᶰʸᵐᵒʳᵉ

   
پاسخ
 سپاس شده توسط parnia tajik ، SHAYESTEH2013 ، sasa.
#8
دل تنگی !

یعنی دلی که دارد می ترکد، دلی که کم آورده ... اصلا می خواهد بزند زیر این بار سنگین!!


بار سنگین آدمیت!!


این دل،دل من است..


توی این شلوغی ها کاشکی دلم گم بشود


...

بعد تو بیایی آدرس بدهی و تحویلش بگیری ...

بیا گلم

(:  ......  nobody  is  #perfect
پاسخ
 سپاس شده توسط parnia tajik ، مخ دخترا ، SHAYESTEH2013
#9
اخیییییییییییcryingcryingcryingcryingcrying
:Laie_23::499: من سپاس میخوام یالا...
پاسخ
 سپاس شده توسط parnia tajik ، SHAYESTEH2013
#10
دستم

به تو که نمی رسد،

فقط حریف واژه ها می شوم !

گاهی،

هوس می کنم،

تمام کاغذهای سفید روی میز را،

از نام تو پرکنم …

تنگاتنگ هم،

بی هیچ فاصله ای !!

از بس،

که خالــی ام از تو …

از بس،

که تو را کـم دارم …

آخر مگرکاغذ هم،

زندگی می شود ؟

(:  ......  nobody  is  #perfect
پاسخ
 سپاس شده توسط parnia tajik ، مخ دخترا ، SHAYESTEH2013 ، _ʀᴇᴠᴇʀsᴇ sᴇɴsᴇ_


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  شعر دلتنگي

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان