06-05-2014، 19:54
نشست ! اما وقتی که پاشو زدن نشست
اون خم نشد ! تو اوج و ایستاده مرد
از خورش درگاه ضحاکی نخورد
پدر تو تکثیر یه درد دوباره ای
پدر تو معنی زندگی شاعرانه ای
پدر تو خشم کوچه ای که تو مشتته
پدر تو شاعر نسلی هستی که پشتته
اون خم نشد ! تو اوج و ایستاده مرد
از خورش درگاه ضحاکی نخورد
پدر تو تکثیر یه درد دوباره ای
پدر تو معنی زندگی شاعرانه ای
پدر تو خشم کوچه ای که تو مشتته
پدر تو شاعر نسلی هستی که پشتته