مادرم مثه یه مرد کار میکرد
جفت چشامم تا حد مرگ خار دیدن
که میشینم اینجوری شعرای درد دار میگم
از بچه گی میگفتن سوالا چی تو راهته
میفهمیدم بابام دو ساعت واس چی توالته
میدونستم رویاهام بعیدن با این پول
بچه بودم ولی نا با این پول
پدرم اما خدایی مرد بود واسه ما بد بود ولی تو محل بهترین آدم بود
بین همسایه ها محبوب
یه مرد واقعا خوب
هرچند نذاشته واسم پول و نمونده هیچی واسم خوب
ولی خب بازم بود
میزد از خوراک خودمون از شیکم میکم و راحت
از خیلی ا زچیزای دیگم میکند
خودمون نون نداشتیم نگران این و اون بود
اون موقع ما نمیفهمیدیم اون چی جم میکرد
مرسیییی
یالا زودباشین
جفت چشامم تا حد مرگ خار دیدن
که میشینم اینجوری شعرای درد دار میگم
از بچه گی میگفتن سوالا چی تو راهته
میفهمیدم بابام دو ساعت واس چی توالته
میدونستم رویاهام بعیدن با این پول
بچه بودم ولی نا با این پول
پدرم اما خدایی مرد بود واسه ما بد بود ولی تو محل بهترین آدم بود
بین همسایه ها محبوب
یه مرد واقعا خوب
هرچند نذاشته واسم پول و نمونده هیچی واسم خوب
ولی خب بازم بود
میزد از خوراک خودمون از شیکم میکم و راحت
از خیلی ا زچیزای دیگم میکند
خودمون نون نداشتیم نگران این و اون بود
اون موقع ما نمیفهمیدیم اون چی جم میکرد
مرسیییی
یالا زودباشین