ارسالها: 35
موضوعها: 10
تاریخ عضویت: Jan 2012
سپاس ها 293
سپاس شده 274 بار در 63 ارسال
حالت من: هیچ کدام
چپ دستها بیشتر می ترسند
زمانی که از این افراد درخواست شد آنچه در فیلم که بخشهایی از ترسناکترین صحنه های فیلم سکوت بره ها بود، دیده اند را تعریف کنند افراد چپ دست از لحظه های این فیلم جزئیات بیشتری را با تکرار فراوان واژه ها تعریف کردند. این تاثیر در میان افرادی که به اختلال استرس پس آسیبی مبتلا هستند دیده می شود.
مطالعات جدید رفتارشناسی بر روی افراد چپ دست نشان می دهد ترس بر روی این افراد نسبت به افراد راست دست تاثیر بسیار شدیدتری دارد.
به گزارش مهر، دانشمندان دریافتند افرادی که به تماشای یک فیلم هشت دقیقه ای ترسناک می نشینند در صورتی که چپ دست باشند از نشانه های مرتبط با اختلال استرس پس آسیبی بیشتری نسبت به افراد راست دست برخوردار بوده و بیشتر می ترسند.
زمانی که از این افراد درخواست شد آنچه در فیلم که بخشهایی از ترسناکترین صحنه های فیلم سکوت بره ها بود، دیده اند را تعریف کنند افراد چپ دست از لحظه های این فیلم جزئیات بیشتری را با تکرار فراوان واژه ها تعریف کردند. این تاثیر در میان افرادی که به اختلال استرس پس آسیبی مبتلا هستند دیده می شود.
نتایج این مطالعه که توسط دانشمندان دانشگاه کوئین مارگارت در ادینبرگ انجام گرفته می تواند اطلاعات بیشتری درباره نحوه ابتلای افراد به این بیماری و واکنش مغز آنها در برابر بیماری را در اختیار محققان قرار دهد.
بر اساس گزارش تلگراف، فیلم سکوت بره ها به عنوان یکی از استرس زا ترین و ترسناک ترین فیلمهایی که تا کنون ساخته شده شناخته می شود و محققان با پخش هشت دقیقه از آن توانستند به تفاوتهای رفتاری چپ دستها و راست دستها در مقابله با ترس و استرس پی ببرند
ارسالها: 6,369
موضوعها: 362
تاریخ عضویت: Aug 2011
سپاس ها 47972
سپاس شده 49570 بار در 15655 ارسال
حالت من: هیچ کدام
09-05-2012، 12:05
(آخرین ویرایش در این ارسال: 09-05-2012، 12:06، توسط FARID.SHOMPET.)
من هم چپ دستم. زیاد ترسو نیستم. ولی نمیتونم فیلم وحشتناک نگاه کنم درست چیزی که این جا گفته شده.
می دونید که چپ دست ها ادم های منطقی تر و درس خون تر و باهوش تری هستن؟؟؟؟ این از دید دانش های روان شناسی و مغز و اعصاب هم ثابت شده.
اگر اینجا قدیمی هستی و دوست داری یک گفتگو عجیب
درباره گذشته و حال داشته باشی، راههای ارتباطی رو گذاشتم پروفایل!
ارسالها: 16
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Apr 2012
سپاس ها 83
سپاس شده 47 بار در 15 ارسال
حالت من: هیچ کدام
15-05-2012، 13:46
(آخرین ویرایش در این ارسال: 15-05-2012، 13:49، توسط مبینا شمس.)
جالب بود اما میدونی روز ۱۳ اوت برابر با ۲۲ مرداد به نام روز جهانی چپدستها International Lefthanders Day نامگذاری شده.
اینم خلاصه سکوت بره ها
کلاریس استارلینگ (فوستر) توسط جک کرافورد (گلن) از آکادمی آموزشی اف بی آی در ویرجینیا انتخاب میشود. کرافورد به استارلینگ ماموریت میدهد که با هنیبال لکتر (هاپکینز) که یه روانشناس و قاتل زنجیرهای بودهاست، گفتگو نماید چرا که اعتقاد دارد که لکتر ممکن است بتواند به آنها در پیدا کرده «بیل بوفالو» که قاتلی زنجیرهاست که پوست قربانیانش را از تن جدا مینماید، کمک نماید.
استارلینگ به تیمارستان بیماران روانی در بالتیمور میرود و در آنجا دکتر فردریک چیلتون او را به سلول دکتر لکتر راهنمایی میکند. در ابتدا دکتر لکتر آرام است اما به ناگهان عصبانی میشود چرا که استارلینگ سعی دارد از او اطلاعات بکشد. در حالی که استارلینگ با ترس در حال ترک سلول است، یکی از بیماران به سیمان میزند که لکتر این عمل را بسیار زشت میپندارد و استارلینگ را صدا میزند که بر گردد و به او میگوید که به دنبال یکی از بیماران سابق دکتر لکتر بگردد. این راهنمایی استارلینگ را به یک زیرزمین سوق میدهد که در آنجا جسد یکی از بیماران سابق لکتر را پیدا میکند.
استارلینگ به پیش لکتر بر میگردد و لکتر به او میگوید که این جسد به بیل بوفالو مرتبط است. لکتر به استارلینگ پیشنهاد میدهد در صورتیکه از پیش دکتر چیلتون به جایی دیگر منتقل شود، به او در این زمینه کمک میکند.
هنگامیکه بیل بوفالو دختر یکی از سناتورها را میدزدد، کرافورد به استارلینگ اجازه میدهد که به دروغ این پیشنهاد را به لکتر بدهد که در صورتیکه به آنها در پیدا کردن بیل بوفالو کمک نماید، او را به زندانی دیگر منتقل کنند. در عوض، لکتر یک بازی یک به یک را با استارلینگ شروع مینماید و به او پیشنهاد میکند که اطلاعات جامعی در مورد بیل بوفالو در اختیار آنها قرار بدهد و در عوض استارلینگ نیز از گذشته خود برای لکتر بگوید، چیزی که قبلا کرافورد به استارلینگ هشدار داده بود که برای لکتر بازگو نکند چرا که لکتر میتواند در وجود استارلینگ رخنه نماید.
چیلتون نیز که پنهانی به مکالمات استارلینگ گوش میدهد، پیشنهاد انتقال لکتر را با سناتور در میان میگذارد و لکتر را به ممفیس منتقل میکند، جاییکه لکتر مقداری اطلاعات در مورد بیل بوفالو به مقامات اراارائه میدهد.
بار دیگر استارلینگ دکتر لکتر را در سلول اختصاصی اش در تنسی ملاقات میکند و از او میخواهد که نامی را که برای مقامات گفتهاست رمزگشایی کند. ولی لکتر درخواست استارلینگ را برای کمک رد مینماید و او را مجبور میسازد که خاطرات دوران کودکی اش را بازگو کند. استارلینگ به لکتر میگوید که چگونه یتیم شدهاست و به مزرعه یکی از خویشاوندان منتقل شدهاست و هنگامی که در آن مزرعه با سلاخی گوسفندان روبرو میشود و تلاش نافرجامی جهت نجات یکی از گوسفندان میکند، او را به یتیم خانه میفرستند. لکتر نیز در مقابل پرونده بیل بوفالو را که استارلینگ قبلا به او داده بود، به او باز میگرداند که در این لحظه استارلینگ توسط دکتر چیلتون و تعدادی پلیس از آنجا به بیرون هدایت میشود. در همان روز لکتر از دو تا نگهبانان را کشته و از آنجا فرار میکند.
استارلینگ گفتههای لکتر را به دقت بررسی میکند و میفهمد که بیل بوفالو اولین قربانی اش را شخصا میشناختهاست. استارلینگ به خانه اولین قربانی سفر میکند و در آنجا متوجه میشود که بیل بوفالو یک خیاط است چرا که لباسها و الگوی آنهادقیقا شبیه الگوی کنده شدن پوست قربانیان است. استارلینگ به کرافورد زنگ میزند تا او را از این موضوع آگاه سازد که بیل بوفالو سعی دارد لباسی از پوست قربانیانش برای خود تهیه کند و کرافورد به او میگوید که در حال رفتن به شهری دیگر برای دستگیری فردی به نام جیم گامب است که چندین بار تقاضای تغییر جنسیت دادهاست که این تقاضا توسط بیمارستان رد شدهاست.
استارلینگ به مصاحبه با دوست اولین قربانی بیل بوفالو ادامه میدهد و سرانجام یه خانه جک گوردون میرسد و در آنجا استارلینگ متوجه میشود که همان جیم گامب است. استارلینگ او را تا یک زیرزمین چندین اتاقه دنبال میکند، جاییکه او میفهمد دختر سناتور زنده و در یک چاه اسیر شدهاست. پس از خاموش کردن چراغهای زیرزمین، گامب در تاریکی و با استفاده از دوربین دید در شب استارلینگ را دنبال میکند. ولی هنگامی که میخواهد اسلحه اش را آماده کند تا استارلینگ را بکشد، استارلینگ متوجه مکان گامب شده و بر میگردد و او را میکشد.
در جشن فارغ التحصیلی آکادمی اف بی آی، استارلینگ تماسی تلفنی از لکتر که در فرودگاه بیمینی است، دریافت میکند. لکتر استارلینگ را مطمئن میسازد که قصد دنبال کردن او را ندارد و از استارلینگ میخواهد که به او (لکتر) کاری نداشته باشد که استارلینگ میگوبد که نمیتواند همچین قولی بدهد. سپس لکتر میگوید که یکی از دوستان قدیمی اش را برای شام دارد و گوشی را قطع میکند، شروع به حرکت میکند و در جمعیت گم میشود.
ارسالها: 2,161
موضوعها: 1,286
تاریخ عضویت: Jan 2013
سپاس ها 9379
سپاس شده 8631 بار در 4512 ارسال
حالت من: هیچ کدام
من چپ دستم ولی تنها چیزی که توش به من میخورد درس خون بودن و فیلم ترسناکش بود!