25-04-2013، 15:19
(آخرین ویرایش در این ارسال: 25-04-2013، 15:26، توسط ☻امیرحسین☻.)
سخته درسم...
رسیده وقت رفتن...
به سر امتحانی که میدونم تهش ردم...
حس میکردم حرفای استاد با خرخوناشه...
اونجا بود که فهمیدم این قصه اولاشه...
وقت امتحانو ری..نه به برگمه...
و خودت میدونی که ر..دم الکی جو نده...
حرفای خونوادمم که نمک زخممه...
و تنها دلخوشیمم ترم های بعدمه...
و باز منمو حسرت یه نمره ی بیست...
که استاد بنویسه، تو گوشه ی لیست...
میدونی چند بار افتادم برای یه درس بگذریم...
دیگه بیست گرفتنشم برام مهم نیست...
توکه میدونستی دانشجوی ترم اخرتم ..
بگو با من دیگه چرا د اخه نوکرتم
رسیده وقت رفتن...
به سر امتحانی که میدونم تهش ردم...
حس میکردم حرفای استاد با خرخوناشه...
اونجا بود که فهمیدم این قصه اولاشه...
وقت امتحانو ری..نه به برگمه...
و خودت میدونی که ر..دم الکی جو نده...
حرفای خونوادمم که نمک زخممه...
و تنها دلخوشیمم ترم های بعدمه...
و باز منمو حسرت یه نمره ی بیست...
که استاد بنویسه، تو گوشه ی لیست...
میدونی چند بار افتادم برای یه درس بگذریم...
دیگه بیست گرفتنشم برام مهم نیست...
توکه میدونستی دانشجوی ترم اخرتم ..
بگو با من دیگه چرا د اخه نوکرتم