امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

روح سمج در اسایشگاه

#1
همسرم در یک آسایشگاه سالمندان مشغول به کار است و چند ماهی می شود که می گوید روح خانم مسنی که 5 سال قبل در همانجا درگذشته بود، مشکلات و دردسرهای برای کارمندان آنجا ایجاد می کند!

ظاهرا آن خانم کس زو کاری نداشت و بسیار اندوهگین بود و در حالی از دنیا رفت که هیچ کس بالای سرش نبود! او در مدت اقامتش در آن آسایشگاه روی خوش به هیچ یک از کارمندان آنجا نشان نمی داد و ساعت ها با خودش حرف می زد. بعد از مرگش نیز هیچ کس سراغی از او نگرفت. و هرگز مشخص نشد که آیا قوم و خویش و فرزندی داشت یا نه.

چند سال بعد ساختمان جدیدی در کنار آن آسایشگاه ساختند و عده ای از بیماران را به آنجا نقل مکان دادند. از همان زمان بود که مشکلات آغاز شدند...



تقریبا هر شب یکی از کارکنان روح آن زن را در اطراف اتاق های ذهن ورزی مشاهده می کرد. اکثر افرادی که آن روح را مشاهده کرده بودند، می گفتند که شبحی ریزاندام و کوتاه قد، بدون صورت و دست و ترسناک را دیده اند. همه دیده بودند که روح از میان درهای چوبی سفت به راحتی عبور می کند، بین دو ساختمان جدید و قدیم رفت و آمد می کند و اعمال خشنی از خود بروز می دهد. تا این که... در شب هفدهم ژانویه سال1996، یکی از دختران کارمند آنجا تصمیم گرفت جشن عروسیش را در آن محل برگزار کند. اوایل شب همه چیز به خوبی پیش می رفت، تا این که وقتی شب به نیمه رسید، ناگهان یک کپسول آتش نشانی بزرگ و سنگین به سمت عروس پرتاب شد و اگر او به موقع جا نمی داد، قطعا کشته می شد!و چند دقیقه بعد آسانسور خود به خود بین طبقات به حرکت در آمد و چند تن از مهمانان داخل آن گیر افتادند که باز هم به خیر گذشت و به موقع به کمکشان شتافتند.

روز بعد، یکی از کارکنان شیفت روز گزارش کرد که یخچال بزرگی خود به خود به حرکت در آمده و نزدیک بود روی سرش واژگون شود. حالا صاحب آن آسایشگاه تصمیم دارد هر طور شده کاری کند تا روح آن زن از آنجا خارج شود.
لااقل بیا بگو که دیگر به دیدنم نمی آیی شاید اشکی نشست گوشه چشم هایی که به این “در” خشک شده اند
پاسخ
 سپاس شده توسط عاطفه70 ، DARK.H ، W O L F ، sohrabe khaste
آگهی
#2
بی کیفیتDodgy
روح سمج در اسایشگاه 1
بعضی ادمهامثل لیوان میمونن.....
زیادترازظرفیتشون ک بهشون بهابدی سرریزمیکنن...........
اول خودشونو ب گندمیکشونن ....
بعددوربریشونو....





پاسخ
#3
حال نكردمHuh
از ما جز تنهاای چیزی نمونده ok
پاسخ
#4
چه وحشتناک
خدایا از تو ممنونم که مرا در حد ایوب میبینی.....
اما میشود تمامش کنی؟!.........بریده ٱم....

نامردیت....بی معرفتیت...تنها گذاشتنم....هیچکدام نه اذیتم کرد نه سوال شد!....
فقط بگو چگونه نگاهت کرد که تنهایم گذاشتی؟؟...........
پاسخ
#5
Sadچه بد
پاسخ
#6
ya......:230:
پاسخ
آگهی
#7
che ba kelas!hamishe dost dashtam ye roh to khonamon bod ba ham pes 2013 do nafare bazi mikardim mibordamesh fotbal ajab hale midad khodaeissssssssssssssssssh
اما بد دیدی توییو کمی مایه تو جیب به جایی نمیرسی با قدمای کوچیک ای زندگی گف یه  چیزو یاد پس بگیر!امید بده به جاش بیلاخ پس بگیر!
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان