متن آهنگ ” فریاد میکشم ” از باران و آرش یاهل

[Mไ∫∫ ∫MΘKξЯ]

[اینترو]

آقا یه گمنام شصت و یکی دارین؟!!
چند سالشه؟!!
۱۸ ساله!!!
شصت و یک؟…!!!!!
آره ۱۸ ساله!…!
مادر از کی داری می گردی؟!.. !
۲۳ ساله … !
آخ ببین بچه ام چه خوشکله!!……!

ورس ۱ [ Arash Yahel ]

خدایا دفترم پر از نام تو میشه باز
انگاری فقط واژه ی ناز تو میشه خواست
خواستِ تو بوده یا حکمِ تقدیرِ بیرحم
اینکه جیبِ یکی پُر باشه یکی بی سقف
از زندگی تو که میدونی واسه کی بگم؟!!!
واسه ادامه راه از کجا از چی بگم؟!
از دلِ پُر خون مادری سینه سوخته
که چشایه خیسشو به دربِ خونه دوخته
دستا پینه بسته دل به تارِ مویی بنده
پسرش مفقودالاثر تو ول فجر چنده؟!
میگن سهمیه داره تا بارِ مشکلات کم شه
یعنی واقعا این چیزا واسش تسلی بخشه؟!!!!!
با قابِ عکس قدیمی تو تشییع شهدا
۲۳ ساله میگرده پی اسم آشنا
میگن شاد باش ، دنیـــا ، مگه با تو میشه
خوشیِ دنیا نیز توی جعبه کادو پیجه!!!

کورس [ Baran ]

هنوز امید داریم بیاد فردا
بشه که تموم شه همه ی دردا
می خوام غم از دلتو بگیری
طلوع صبح باشه مرگ غم ها
فریاد میکشم فریاد
رنگ خوشی مونده در یاد
ای داد بیداد افسوس
دیگه همه چی رفته بر باد

ورس ۲ [ Arash Yahel ]

ببین با ورس اول آهنگ توتون سوخت
یه دلو ۱۰۰ درد داریم چشو باید روشون دوخت
بگم! ، جرئت شنیدنشو داری
از کسی که دست و پنجه نرم میکنه با بیماری
بعد اتفاق از هم پاشید خونوادش
نزدیکِ ۶ساله همه حرفهاش بوده با اشک
ضایعه ی نــُخائی! ، این چه بلایی بود یا رب
به کدوم باید راضی بشیم ، به مرگ یا تخت؟!
حالا افتاده رو تخت بی حس کنج خونه
دیکته شب پسرو باید با بغض بخونه
یادِ قدیم که میرفت کل مسیر
دست و پای بی حرکت دیگه تحت تاثیرِ
حرفهایی که میشنوه از دوست و آشنا
خوش بود الان خنده حس ناشناسه
بگذریم اونم واسه خودش خدایی داره
چشمِ به فردایی بهتر هنوز امیدواره

کورس [ Baran ]

هنوز امید داریم بیاد فردا
بشه که تموم شه همه ی دردا
می خوام غم از دلتو بگیری
طلوع صبح باشه مرگ غم ها
فریاد میکشم فریاد
رنگ خوشی مونده در یاد
ای داد بیداد افسوس
دیگه همه چی رفته بر باد

ورس ۳ [ Arash Yahel ]

با خودش گفت یعنی من می تونم
یا با چه کنم چه کنم تو شمار دردا می مونم؟!
گاومون زائید ، نگاه چجوری شدیم درگیر
حقوق بازنشستگی و خرج سنگین
حالا چیکار کنم؟! ، دیگه مَردَم نیست
با یه باره یتیم آخه درد کم نیست
یک به یک مشکلات داره میره رو به بالا
چشم هیز مرد همسایه رو نگاه خوبه والا
افکارش مریض و خسته با جسمی نالان
یهو جـَوونش آره زد جون! بیا بالا
گفتش ما از اوناش نیستیم که هر فحش نصارش
روز کُلفَتی شب گریون میزاره سر به بالش
حتما با خودت میگی چرا تو اینو میگی؟!
حرف قلمم ِ می نویسه بی خودی نی
میدونم تلخ ِ حرفام این واژه ها درد داره
خدایا شکر ، بالایی به ما صبر داده

کورس [ Baran ]

هنوز امید داریم بیاد فردا
بشه که تموم شه همه ی دردا
می خوام غم از دلتو بگیری
طلوع صبح باشه مرگ غم ها
فریاد میکشم فریاد
رنگ خوشی مونده در یاد
ای داد بیداد افسوس
دیگه همه چی رفته بر باد