امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

متن ترانه ی خاکستری از فرهاد مهراد

#1
متن ترانه ی خاکستری از فرهاد مهراد 1

شنبه روز بدی بود، روز بی‌حوصله‌گی،
وقت خوبی که می‌شد غزلی تازه بگی؛


ظهر یک‌شنبه‌ی من، جدول نیمه‌تموم،
همه خونه‌هاش سیاه، روی خونه جغد شوم؛


صفحه‌ی کهنه‌ی یادداشتای من
گف دوشنبه روز میلاد من ئه،
اما شعر تو می‌گه که چشم من
تو نخ ابره که بارون بزنه،
آخ اگه بارون بزنه،
آخ اگه بارون بزنه!


غروب سه‌شنبه خاکستری بود،
همه انگار نوک کوه رفته بوده‌ن
به خودم هی زدم از این‌جا برو!
اما موش خورده شناسنامه‌ی من!


عصر چارشنبه‌ی من!
عصر خوش‌بختی ما!
فصل گندیدن من!
فصل جون‌سختی ما!


روز پنج‌شنبه اومد
مث سقائک پیر،
رو نوک‌اش یه چیکه آب
گف به من بگیر، بگیر!


جمعه حرف تازه‌ئی برام نداشت،
هر چی بود، پیش‌تر از این‌ها گفته‌بود!
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان