امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان دو گربه(طنز)+عکس

#1
2 تا گربــــه باهم ازدواج کردن
داستان دو گربه(طنز)+عکس 1





اوایل زندگی عاشقانه ای داشتند


داستان دو گربه(طنز)+عکس 1










اولین بچشون به دنیا اومد

داستان دو گربه(طنز)+عکس 1



دومی هم به دنیا اومد

داستان دو گربه(طنز)+عکس 1







اولین قدمهای بچه هاشون


داستان دو گربه(طنز)+عکس 1










پدر این خانواده به سختی کار میکرد


داستان دو گربه(طنز)+عکس 1








و مادر دنبال خوشگذرونی خودش بود


داستان دو گربه(طنز)+عکس 1









بچه ها بدون مراقبت بزرگ شدند و بچه های بدی از آب در اومدند
داستان دو گربه(طنز)+عکس 1







یکیشون تروریست
شد


داستان دو گربه(طنز)+عکس 1








یکی دیگه همش تو کلوب شبانه بود

داستان دو گربه(طنز)+عکس 1













کوچکترینشون تصمیم به خودکشی گرفت


داستان دو گربه(طنز)+عکس 1









وقتی پدرشون فهمید سکته کرد


داستان دو گربه(طنز)+عکس 1








مادرشون هم عقلش رو از دست داد و دیوونه شد


داستان دو گربه(طنز)+عکس 1




اینم آخر
داستان!!


مَن هَمینَم...نَه چشمآטּ آبــﮯ دارَم...نه کفشهآﮮ پآشنِه بُلنَد... هَمیشِه کَتآنـﮯ مـﮯ پوشَم عِشوه ریختَن رآ خوب یادَم نَداده اَند... وَقتـﮯ اَز کِنارَم رَد میشوﮮ ، بوﮮ اُدکُلنَم مَستت نمیکُند... . نگرآטּ پآک شدטּ رُژ لَب و ریملَم نیستَم ... لآک نآخن هآیم اَز هزآر مترﮮ داد نمیزَند. گآهـﮯ اَز فَرط غُصّه بلنَد دآد میزَنم خدآیَم رآ بآ تَمآم دُنیآ عَوض نمیکُنم....... و بَعضـﮯ آدم هآﮮ اَطرافَم رآ هَم بآ تَمآم دُنیآ عَوض نمیکُنم بَلد نیستَم تآ صُبح پآﮮ گوشـﮯ پِچ پِچ کُنم " من " اَگر بگویَم دوستَت دآرَم....... دوست دآشتَنم حَد ومَرزﮮ ندآرَد مَن خآلِصآنه هَمینَم ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
پاسخ
 سپاس شده توسط فرهاد1370
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان