امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بهترین پادشاهان جهان و بیوگرافی ان ها

#1
خوب حالا وقت ان رسیده است تا کمی در اعماق تاریخ فرو برویم و زیر و بوم بهترین پادشاهان جهان ببینیم این پادشاهان عبارتند از = کوروش بزرگ و اسکندر و همین طور چنگیزخان

متن منشور حقوق بشر از ان کورش کبیر است

دوران خردسالی کوروش کبیر را هاله ای از افسانه ها در برگرفته است. افسانه هایی که گاه چندان سر به ناسازگاری برآورده اند که تحقیق در راستی و ناراستی جزئیات آنها ناممکن می نماید. لیکن خوشبختانه در کلیات ، ناهمگونی روایات بدین مقدار نیست. تقریباً تمامی این افسانه ها تصویر مشابهی از آغاز زندگی کوروش کبیر ارائه می دهند،تصویری که استیاگ ( آژی دهاک )، پادشاه قوم ماد و نیای مادری او را در مقام نخستین دشمنش قرار داده است.
 
استیاگ - سلطان مغرور، قدرت پرست و صد البته ستمکار ماد - آنچنان دل در قدرت و ثروت خویش بسته است که به هیچ وجه حاضر نیست حتی فکر از دست دادنشان را از سر بگذراند. از این روی هیچ چیز استیاگ را به اندازه ی دخترش ماندانا نمی هراساند. این اندیشه که روزی ممکن است ماندانا صاحب فرزندی شود که آهنگ تاج و تخت او کند ، استیاگ را برآن می دارد که دخترش را به همسری کمبوجیه ی پارسی – که از جانب او بر انزان حکم می راند - درآورد.
مردم ماد همواره پارسیان را به دیده ی تحقیر نگریسته اند و چنین نگرشی استیاگ را مطمئن می ساخت که فرزند ماندانا ، به واسطه ی پارسی بودنش ، هرگز به چنان مقام و موقعیتی نخواهد رسید که در اندیشه ی تسخیر سلطنت برآید و تهدیدی متوجه تاج و تختش کند. ولی این اطمینان چندان دوام نمی آورد. درست در همان روزی که فرزند ماندانا دیده می گشاید ، استیاگ را وحشت یک کابوس متلاطم می سازد. او در خواب ، ماندانا را می بیند که به جای فرزند بوته ی تاکی زاییده است که شاخ و برگهایش سرتاسر خاک آسیا را می پوشاند. معبرین درباره ی در تعبیر این خواب می گویند کودکی که ماندانا زاییده است امپراتوری ماد را نابود خواهد کرد، بر سراسر آسیا مسلط گشته و قوم ماد را به بندگی خواهد کشاند.

اسکندر کبیر 

اسکندر در ژوئیهٔ (۱۰ تیر تا ۹ اَمرداد) ۳۵۶ ق.م و در شهر پِلا به دنیا آمد. استاد او ، ارسطو ، فیلسوف معروف یونانی بود. اسکندر در زمان کودکی ، اسبی بسیار پر قدرت و نترس به نام( بوسفال) را تربیت کرد که هیچ کس جرئت نداشت از آن سواری بگیرد. این اسب مشهور ، اسکندر را تا هندوستان برد و در آنجا مرد.

پیش از فتح یونان


پدر اسکندر فیلیپ یا فیلیپوس که نخست شاه مُلُس‌ها بود، در جنگی که با یونان کرد پیروز گردید و پادشاه مقدونیه و تمام یونان شد. در این جنگ که در محل خرونه(Cheronee) روی داد دو سپاه به هم رسیدند و طلیعهٔ صبح طرفین صف آرایی کردند. فیلیپ فرماندهی جناح راست را به پسرش اسکندر داد و معاونان ممتاز را خود را در کنار او جا داد. فرماندهی جناح چپ را هم خود به عهده گرفت. در این جنگ که طولانی بود تعداد زیادی از هر دو طرف کشته شدند و سرانجام پدر اسکندر در این نبرد پیروز شد. بعدها هنگامی که فیلیپ وارد نمایشگاهی جهت تماشای صورت دوازده الهه می‌شد و تمام انظار متوجه بود شخصی پوزانیاس(pausanias) نام قمه‌ای به تن او فرو کرد و پادشاه افتاد و درگذشت. پس از مرگ فیلیپ اسکندر بر تخت سلطنت نشست.


جوانی اسکندر


فیلیپ دوم توجهی مخصوص به تربیت اسکندر داشت و با این مقصود فردی را با نام لئونیداس که از نزدیکان اُلمپیاس بود مسئول تربیت اسکندر کرد. فیلیپ در انتخاب پزشک و دایه اسکندر نیز تلاش کرد تا همه از خانواده‌های ممتاز و اشراف باشند، پس از رسیدن اسکندر به سن جوانی، فیلیپ به ارسطو، فیلسوف سرشناس یونان که در آن زمان به مکتب افلاطون می‌رفت، نامه‌ای نوشت. ارسطو سمت آموزگاری اسکندر را پذیرفت و مدتها بتعلیم و تربیت او پرداخت.


اعتیاد اسکندر به الکل گاه باعث می‌شد در حال مستی حتی نزدیکترین افراد، از جمله یکی از نزدیکترین دوستانش را بقتل برساند؛ یا مجموعه تخت جمشید که از بزرگ‌ترین میراث دنیای قدیم بود را به اتش بکشد.


حمله به امپراتوری پارس


اسکندر در لشکر کشی‌های خود به آسیا، در زمان داریوش سوم به سرزمین امپراتوری پارس حمله کرد و سپاهیان ایران را شکست داد.


چنگیزخان


چنگیز خان با یک‌چهارم جمعیت دنیا جنگید و پیروز شد. تنها هدف او سلطه بر دنیا بود و برایش اهمیتی نداشت که چه تعداد انسان بی‌گناه در این راه کشته می‌شوند. وحشی‌گری او بی‌نهایت بود؛ ‌طوری‌که تمام مردم را قلع و قمع می‌کرد. در قرون وسطی هیچ کس را نمی‌توان شرورتر از چنگیز خان نام برد. او یک چادرنشین وحشی مغول بود که در دهه اول قرن سیزدهم بزرگ‌ترین امپراتور جهان می‌شود.
امپراتوری معادل دو برابر امپراتوری روم و یک برابر و نیم وسعت ایالات متحده. حمله‌های وحشیانه‌اش جسدهای بی‌شماری را از چین تا خاورمیانه بر جای گذاشت . او یکی از بزرگ‌ترین فاتحان تاریخ است که معتقد بودزندگی برایش سرنوشتی این چنین مقدر ساخته است.
چنگیز خان شخصیتی پیچیده داشت و بر این باور بود که باید دنیا را متحول سازد. از جوانی وقتی اجساد بی‌شمار را می‌دید دچار نوعی شعف می‌شد، او در نوجوانی هم خوی وحشی‌گری در رگ‌هایش جریان داشت، او حتی برادرش را که سد راه بود به قتل رساند.
او طی دو سال کشت و کشتار در مرکز آسیا بیش از ۳ میلیون نفر را به قتل رساند. تمایلات غیراخلاقی اش سیری‌ناپذیر بود و در طول مسیرش از چین تا ایران، هزاران زن به زندگی‌شان پایان دادند تا از شر او در امان بمانند. او سنگدل‌ترین موجود تاریخ بشریت است. چنگیز مردم را می‌کشت و شهر‌ها را با خاک یکسان می‌کرد و از مردم بی‌گناه به عنوان سپر انسانی استفاده می‌کرد.
شروع خونین
چنگیز در سال ۱۱۶۰ در استپ‌های مرکزی آسیا به دنیا آمد. کودکی او صرف چوپانی و گردش در این استپ‌ها شد. او پسر یکی از فرماندهان مشهور مغول بود و کودکی زندگی‌اش درگیر و دار کش مکش‌های بزرگان مغول سپری شد.اما زندگی چنگیز از ۹ سالگی دچار دگرگونی می‌شود ؛ پدرش توسط تاتار‌ها به قتل می‌رسد و بزرگان قبیله،او را به همراه مادر، خواهر و پنج برادرش به جلگه‌ای لم یزرع تبعید می کنند.
بزرگان قبیله انتظار داشتند آنها بمیرند ولی این‌طور نشد و آنها زنده ماندند و چنگیز جانشین پدر شد. در ابتدای کار، چنگیز خان از تیر و کمانش برای دفاع از خانواده استفاده می‌کرد ولی پس از مدتی که احساس کرد برادر ناتنی‌اش به او زور می‌گوید او را به قتل رساند. چنگیز در این سن کم آمادگی رهبری و قتل و غارت را داشت.
چنگیز خان که از قبیله‌اش طرد شده بود نیاز داشت دوستان قدرتمندی پیدا کند تا رهبری مغولان را به دست گیرد. بنابراین به ظاهر با جاموخان فرزند یکی از فرماندهان بزرگ طرح دوستی می‌ریزد. این دو جوان با هم متحد می‌شوند و به گفته کتاب «تاریخ‌محرمانه»تبدیل می‌شوند به یک روح در دو بدن تا همواره از هم حمایت کنند. این دو جوان ستاره میادین جنگ بودند ولی چنگیز در ۲۰ سالگی ناگهان نا‌پدید می‌شود.
او بعد از ۱۰ سال دوباره به قبیله بازمی‌گردد؛ اما با یک ماموریت بزرگ که متحد کردن مردم جلگه بود و خودش نیز می‌خواست رهبری آنها را برعهده بگیرد و این دقیقا یک سنت شکنی به تمام معنا بود. در این شرایط دیگر کسی به ایل طایفه‌اش وفادار نبود و همه پایبند چنگیز می‌شدند. کسی دقیقا از این ۱۰ سال غیبت او خبری ندارد و در کتاب «تاریخ محرمانه» هم اطلاعات دقیقی موجود نیست.
اولین تصمیمی که چنگیز خان پس از رسیدن به رهبری می‌گیرد، آماده کردن ارتش برای حمله به تاتارهایی است که پدرش را به قتل رساندند. جنگی که میان لشکریان چنگیز و تاتار روی می‌دهد هزاران کشته و زخمی بر جای می‌گذارد. سهم تاتارها در این میان بیشتر بود. تاتارها تا جایی که توان داشتند در مقابل چنگیزیان جنگیدند. چنگیز به سربازانش دستور داده بود هر تاتاری با هر سن و سالی دیدند به قتل برسانند.
نزاع دو قسم‌خورده
جاموخان برادر قسم خورده چنگیز پس از مدتی که در می‌یابد تمامی شهرت و غنائم جنگ‌ها به چنگیز می‌رسد، شروع به مخالفت با او می‌کند. حالا دیگر باید تعیین می‌شد که رئیس چه کسی است. جنگجویان بسیاری از بخش‌های مختلف دنیا به سپاه جاموخان می‌پیوندد. سپاه جاموخان قوی‌تر و بزرگ‌تر از چنگیز بود ولی هوش و اراده چنگیز فراتر.
شب قبل از حمله چنگیز برای قوی‌تر نشان دادن لشکرش کار هوشمندانه‌ای انجام می‌دهد. معمولا هر سرباز یک آتش روشن داشت، چنگیز به سربازانش دستور می‌دهد هرکدام پنج مشعل روشن کنند. در تاریکی به نظر می‌آمد که سپاه بسیار بزرگی وجود دارد؛ یعنی پنج برابر دشمن. حتی پیش از آنکه جنگ شروع شود، گروهی از افراد جاموخان پا پس می‌کشند.
حیله چنگیز همه چیز را تغییر می‌دهد و او به یک پیروزی چشمگیر دست می‌یابد. نگهبانان شخصی جاموخان، مردانی که باید بسیار وفادار بودند، به او خیانت می‌کنند. آنها خود را تسلیم چنگیز می‌کنند؛ اما نمی‌دانند که قانون طلایی چنگیز چیست.
چنگیز تمامی خیانتکاران را گردن می‌زند و مرگ دردناکی نیز نصیب جاموخان می‌شود. چنگیز در اقدامی وحشیانه دستور می‌دهد کمرش را بشکنند. این نبرد به چهار سال جنگ خونین داخلی پایان می‌دهد و بالاخره چنگیز تمامی مخالفانش را نابود می‌کند و در نهایت تمامی قبایل دور دریاچه آبی مغولستان جمع می‌شوند تا او را به عنوان فرمانده بزرگ برگزینند.
سلاح ترس
چنگیز برای فتح جهان می‌بایستی به سلطنت عظیم اسلامی آسیای مرکزی که محمد شاه دوم (خوارزمشاهی) بر آن حکومت داشت، حمله می‌کرد. او برای نخستین بار سپاهیانش را سریعا روانه نکرد؛ بلکه گروهی از تجار را با هدایا به سمت ایران فرستاد.

کاربران عزیز اگر خوشتان امد نظر بدهید ممنون با تشکر از توجه شما به این موضوع
بهترین پادشاهان جهان و بیوگرافی ان ها 1
پاسخ
 سپاس شده توسط τοxικ ، امیررضا* ، Black_Man ، ѕтяong
آگهی
#2
اين اسكندر انقدر همه جارو داغون كرده كه همه ازش بدشون مياد...
به نظر من بد ترين پادشاه:اسكندر
بهترين:كورش كبير
پاسخ
 سپاس شده توسط Black_Man
#3
خواهش می کنم بگین کوروش بزرگ نه کبیر

اسکندر وحشی بود البته در مقابل چنگیز چیزی نیست
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  عکس های هنری پادشاهان اتریشی[مارگراف اتریش]
  عصر برنز:پیشرفت تاریخ جهان
  کدام یک از پادشاهان تاریخ رادوست دارید؟؟
  تاریخچه کاغذ در ایران و جهان
  پادشاهان هنرمند یا جنگجو؟!
  نخستین مسافران هوایی جهان + عکس
  شهر پمپئی از نقشه جهان ناپدید شد + عكس
  بهترین وزیر جنگ ایران در زمان غیر جنگی
  قدیمی ترین بناهای جهان
  اسامی تمام پادشاهان صفوی ، لیست امپراتور های سلسله صفوی

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان