25-08-2013، 17:59
(آخرین ویرایش در این ارسال: 27-08-2013، 11:51، توسط The Darkest Light.)
از خوشبخت ترین زوج دنیا میپرسن چه جوری خوشبخت شدید مرده میگه:برای ماه عسل رفته بودیم شمال ومن پیشنهاد اسب سواری دادم وهمسرم قبول کرد. اسب من خیلی خوب بود اما مال همسرم سرکش بود. یکم که سواری کردیم یدفه زنم از اسب افتادزنم خیلی زود خودشو جمو جور کردو زد به اسبو گفت :این باره اولته. بعد ازمدتی دوباره افتاد زنم بازم زد و گفت این باره دومته.اما وقتی بار سوم پرت شد ضربه ی بدی به اسب زدو گفت اینم باره سوم. وبعد یه تفنگ از کیفش در آوردو اسبو
کشت منم که شوکه شدم گفتم : دیوونه روانی برا چی اون زبون بسته رو کشتی؟ اون موقع زنم زد رو شونمو گفت این باره اولته.....
کشت منم که شوکه شدم گفتم : دیوونه روانی برا چی اون زبون بسته رو کشتی؟ اون موقع زنم زد رو شونمو گفت این باره اولته.....