امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستانک های طنز

#1
Bug 
مثبت اندیشی
چندی پیش  زنی از خواب بیدارمی شود  در آیینه نگاه می کند ومتوجه
 می شود که فقط سه تارموروی سرش است.به خود می گوید:فکر کنم
 بهتر باشد امروز موهایم را ببافم همین کار را می کند وروز را به خوشی
 می گذراند.روز بعد از خواب بیدارمی شود وخودش رادر آیینه نگاه میکند 
و می بیند که فقط دو تار مو روی  سرش  مانده است. به خود می گوید:
امروز فرقم را از وسط باز می کنم.  او همین کار را می کند و روز را به 
خوشحالی می گذراند. روز بعد بیدار می شو د و خودش را در آیینه ای
 می بیند که فقط یک تار مو روی سرش مانده  است.به خود  می گوید؟
امروز موهایم را  از پشت جمع می کنم .او همین کا ر را می کند و روز
 را  به  شادی می گذراند. روز بعد بیدار می شود و خودش را در آیینه نگاه
 میکند و می بیند که حتی یک تار مو هم روی سرش  باقی نمانده است.
به خود می گوید:  امروز مجبور نیستم که مو هایم را درست کنم!
داستانک های طنز 1داستانک های طنز 1داستانک های طنز 1
------------------------------------------------------------------------------------------------------
ماهی داخل  آکواریوممون هی می خواست یه چیزی بهم بگه .
تا دهنشو وامی کرد آب می رفت تو دهنش نمی تونست بگه .
دست کردم تو آکواریوم درش آوردم.
شروع کرد از خوشحالی بالا پایین پریدن .دلم نیومد دوباره
بندازمش اون تو. اینقده بالا پایین پرید خسه شد خوابیـــد .
دیدم بهترین موقعه تا خوابه دوباره بندازمش تو آب. 
ولی الان چند ساعته بیدار نشده یعنی فکرکنم بیدار شده دیده
انداختمش اون تو قهر کرده خودشو زده به خواب ؟؟.................. 
این داستان رفتار بعضی از آدم هایی است که کنارمونند.
دوستشون داریم و دوستمون دارند ولی ما رونمی فهمند
و فقط تو دنیای خودشون دارند بهترین رفتار را با ما  می کنند.  
داستانک های طنز 1

------------------------------------------------------------------------------------------
                                                             سلن دیون


ﺁﻗﺎ ﺗﻮ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﺎﻻ ﻗﯿﺎﻓﺶ ﺧﯿﻠﯽ ﺷﺒﯿﻪ ﺳﻠﻦ ﺩﯾﻮﻥ ﺑﻮﺩ ، ﺑﻌﺪ ﻣﻦ ﺍﻭﻟﺶ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﮐﺸﯿﺪﻡ 

ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﯽ ﺍﺩﺑﯿﻪ ﮐﻪ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻢ ، ﺍﻣﺎ ﺧﻼﺻﻪ ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﻢ ﺟﻠﻮﯼ ﺧﻮﺩﻣﻮ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺑﯽ ﻫﻮﺍ ﮔﻔﺘﻢ:

ﺧﺎﻧﻢ ﺷﻤﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺷﺒﯿﻪ ﺳﻠﻦ ﺩﯾﻮﻥ ﻫﺴﺘﯽ...

ﯾﻬﻮ ﯾﻪ ﻣﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺑﻮﺩ ﻫﻢ ﮔﻔﺖ: ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯿﮕﻪ ﺧﺎﻧﻢ ، ﻣﻨﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮕﻢ...

ﺑﻌﺪ ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ ﻣﻨﻮ ﺗﺎﺋﯿﺪ ﮐﺮﺩ ، ﺑﻌﺪ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ،ﺑﻌﺪ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﮐﻞ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺣﺮﻑ 

ﻣﻨﻮ ﺗﺎﺋﯿﺪ ﮐﺮﺩﻥ ،ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻫﻢ ﻟﭙﺎﺵ ﺍﺯ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺳﺮﺥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ.

ﻣﻦ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ:

ﺧﺎﻧﻢ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﯾﻪ ﺩﻫﻦ ﻭﺍﺳﻤﻮﻥ ﺑﺨﻮﻥ... ﻫﻤﻮﻥ ﻣﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺖ:

ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯿﮕﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻨﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﻫﻤﯿﻨﻮ ﺑﮕﻢ...ﺑﻌﺪ ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ ﻣﻨﻮ ﺗﺎﺋﯿﺪ ﮐﺮﺩ، ﺑﻌﺪ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ،

ﺑﻌﺪ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﮐﻞ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺣﺮﻑ ﻣﻨﻮ ﺗﺎﺋﯿﺪ ﮐﺮﺩﻥ ،ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﺎ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩ ﻭ 

ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﻧﺪﻥ:

Everynight in my dreams , I see you I feeeeeeeeeeeel you...

ﮐﻪ ﯾﻬﻮ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺑﺎ ﯾﻪ ﮐﻮﻩ ﯾﺨﯽ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻏﺮﻕ ﺷﺪیم|: .


----------------------------------------------------------------------------------
                                      پسرا بخونن اینو
رﻓﺘﻢ ﺑﻪ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﻭﺳﺘﻢ، ﺩﯾﺪﻡ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺷﺎﮐﯽ ﺍﻭﻣﺪ ﺗﻮ، ﻟﭗ ﺗﺎﺑﺸﻮ
ﮐﻮﺑﯿﺪ ﺭﻭﻣﯿﺰ، ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﻟﭙﺘﺎﺑﺘﻮﻥ ﺧﺮﺍﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﯾﻨﻮ
ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻡ.
ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ : ﭼﺮﺍ؟
ﺩﺧﺘﺮﻩ : ﻣﻦ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻢ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻟﭗ ﺗﺎﺏ ﻗﺪﯾﻤﯿﻢ ﻭ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﺑﺮﯾﺰﻡ!
... ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ : ﺧﺎﻧﻢ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﻩ، ﻣﯿﺸﻪ ﻟﻄﻔﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﻭ ﺟﻠﻮﯼ ﻣﻦ ﺍﻧﺠﺎﻡ
ﺑﺪﯾﻦ؟
-ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻟﭗ ﺗﺎﭘﺎﺷﻮ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﺮﺩ، ﯾﻪ ﻣﻮﺱ ﻫﻢ ﺍﺯ ﮐﯿﻔﺶ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ
-ﺭﻭﯼ ﻓﺎﯾﻞ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮﺵ ﺑﺎ ﻣﻮﺱ ﺭﺍﺳﺖ ﮐﻠﯿﮏ ﮐﺮﺩ ﻭ cut ﺭﻭ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﺮﺩ.
- ﻣﻮﺱ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻟﭗ ﺗﺎﺏ ﺟﺪﺍ ﮐﺮﺩ.
-ﺑﻌﺪﺵ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﻣﻮﺱ ﻭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻟﭗ ﺗﺎﺏ ﺟﺪﯾﺪﻩ ﻭﺻﻞ ﮐﺮﺩ.
- ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺭﺍﺳﺖ ﮐﻠﯿﮏ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭﻧﺠﺎ PASTE ﺭﻭ ﺯﺩ !!!!
.
.
.
.
.
- ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﺳﮑﺘﻪ ﮐﺮﺩ ﻣﺮﺩ......!

---------------------------------------------------
       داستان غضنفرو پسرش (تا آخر بخونید)
غضنفر: برو يه نوشيدني واسم بگير
پسرش: كولا يا پپسي
غضنفر: كولا
... پسرش : دايت يا عادي
غضنفر : دايت
پسرش : قوطي يا شيشة
غضنفر : قوطي
پسرش : كوچك يا بزرگ
غضنفر : اصلا نميخام واسم اب بيار
پسرش : معدني يا لوله كشي
غضنفر : اب معدني
پسرش : سرد يا گرم
غضنفر : ميزنمتا
پسرش : با چوب يا دمباي
غضنفر : حيوون
پسرش : خر يا سك
غضنفر : گمشو از جلو چشام
پسرش : پياده يا با دو
غضنفر : با هر جي برو فقط نبينمت
پسرش : باهام مياي يا تنها برم
غضنفر : ميام ميكشمت ا
پسرش : با چاقو يا ساطور
غضنفر : ساطور
پسرش : قربانيم ميكني يا تيكه تيكه
غضنفر : خدا لعنتت كنه قلبم وايساد
پسرش : ببرمت دكتر يا دكترو بيارم اينجا
و ...
اینجوری شد که غضنفر دق کرد و مُرد! !!

داستانک های طنز 1 باهال بود نه ...
----------------------------------------------------------
حال کردین نظرم بدید سپاس ندادین به عیب ندارهBig GrinBig GrinBig Grinولی حداقل امتیاز بدین دیگه

امروز معلم عشقم گفت:دو خط موازی هیچگاه به هم نمیرسن مگر اینکه یکی از آنها خود را بشکند.گفتم:من که خودم را شکستم پس چرا به او نرسیدم؟لبخند تلخی زد و گفت:شاید او هم به سمت خطی شکسته باشد
پاسخ
 سپاس شده توسط Sieiry ، W O L F ، specter ، fcbarcelona 2 ، عاطی جون ، sara1112 ، محمد55555 ، dangercty ، Ava-girl ، زهرا6 ، ESSE BLACK ، zahra160 ، کیمیانا ، مهتاب17 ، یسماخوشمله
آگهی
#2
مرسیHeart
Tongue
پاسخ
 سپاس شده توسط king.ali
#3
خوب بود
دمت گرم داداش
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
داستانک های طنز 1
پاسخ
 سپاس شده توسط king.ali
#4
ممنون بابت نظرات
امروز معلم عشقم گفت:دو خط موازی هیچگاه به هم نمیرسن مگر اینکه یکی از آنها خود را بشکند.گفتم:من که خودم را شکستم پس چرا به او نرسیدم؟لبخند تلخی زد و گفت:شاید او هم به سمت خطی شکسته باشد
پاسخ
#5
ممنون
در بیارم ببینی؟!:4chs:
.
.
.
.
.
.
.
.

.

.

.

.

.

.

.

.



.
.
.
.
.
.
.

.

.

.

.
.


در ندیدی تا حالا؟


خونتون در نداره؟

تو غار زندگی میکنی؟

بدبخت منحرف!!دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
داستانک های طنز 1
پاسخ
 سپاس شده توسط Ava-girl ، king.ali
#6
مرسی.
داستانک های طنز 1

داستانک های طنز 1
فقط از اینا : )
پاسخ
 سپاس شده توسط Ava-girl ، king.ali
آگهی
#7
مررسی خوب بود مخصوصا این یکی

ماهی داخل  آکواریوممون هی می خواست یه چیزی بهم بگه .
تا دهنشو وامی کرد آب می رفت تو دهنش نمی تونست بگه .
دست کردم تو آکواریوم درش آوردم.
شروع کرد از خوشحالی بالا پایین پریدن .دلم نیومد دوباره
بندازمش اون تو. اینقده بالا پایین پرید خسه شد خوابیـــد .
دیدم بهترین موقعه تا خوابه دوباره بندازمش تو آب. 
ولی الان چند ساعته بیدار نشده یعنی فکرکنم بیدار شده دیده
انداختمش اون تو قهر کرده خودشو زده به خواب ؟؟.................. 
این داستان رفتار بعضی از آدم هایی است که کنارمونند.
دوستشون داریم و دوستمون دارند ولی ما رونمی فهمند
و فقط تو دنیای خودشون دارند بهترین رفتار را با ما  می کنند.  
ویرایش شد.
پاسخ
 سپاس شده توسط king.ali
#8
واقعا که دلم از همهی اونایی که این پستو دیدن پره 80 نفر بازدید میکنن اوموقع فقط 5 نفر نظر میده

بازم به معرفت اونایی که نظر دادن
امروز معلم عشقم گفت:دو خط موازی هیچگاه به هم نمیرسن مگر اینکه یکی از آنها خود را بشکند.گفتم:من که خودم را شکستم پس چرا به او نرسیدم؟لبخند تلخی زد و گفت:شاید او هم به سمت خطی شکسته باشد
پاسخ
#9
.....Tongue
چه قدر لباس مشکی بهت میاداگه میدونستم زودترمیمردم.
اشتباه ازمن بود کسی راپاشویه میدادم که در تب دیگری میسوخت







رونوشت برداشته شده از کاربر (نگین...)
پاسخ
 سپاس شده توسط king.ali
#10
هرکی نظر داد سپاس میدم
امروز معلم عشقم گفت:دو خط موازی هیچگاه به هم نمیرسن مگر اینکه یکی از آنها خود را بشکند.گفتم:من که خودم را شکستم پس چرا به او نرسیدم؟لبخند تلخی زد و گفت:شاید او هم به سمت خطی شکسته باشد
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان