امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

عروسی اجنه ترسناک و برای خودم اتفاق افتاده

#1
امروز قصد دارم  ماجرایی که برام سالها پیش تابستان ۱۳۷۲  رخ داد تعریف کنم.ما یه روستا داریم که همیشه بعد از اتمام امتحانات تابستون به روستا پیش پدربزرگم می رفتیم یادمه اون سال بعد از پایان امتحانات ثلث سوم قرار شد که خانوادگی بریم دهمون.

ده ما حدود چهار ساعت با شهر تبریز فاصله داره و یکی از سرسبزترین و زیباترین روستاهای شهرستان هشترود می باشد.ماجرا از اونجا شروع شد که من با پدربزرگم برای آبیاری درختان ومزرعه راهی شدیم البته اون موقعه من هشت سال بیشتر نداشتم بعد از آبیاری پدربزرگم از من خواست که سوار دواب (الاغ) شده و به روستا برگردم من هم سوار شده و راهی روستا شدم .مسیر مزرعه تا روستا هم یک مسیر حدود بیست دقیقه ای و پر از درخت و باغ و دره بود فکر کنم ساعت حدود دو یا سه ظهر بود
وهمه جا هم سوت و کور بود و من هم به صورت یه وری سوار الاغ شده بودم و در حال سوت زدن بودم و مسیر رو به آرومی طی می کردم که یهو صدای دهل و آواز سورنا(به ترکی زرنا میگن) رو شنیدم صدا ضعیف بود ولی هرچه جلوتر میرفتم صدا بلند تر می شد تا این که یهو اون ور باغ مردا و زنای کوتاه قدی دیدم که داشتن میرقصیدن انگار که عروسی گرفته باشن. قدشون کمتر از یه متر می شد.اونا مثل کردها دست به دست هم داده بودند وگروهی می رقصیدن و بعضیاشون هم فقط نیگا می کردن و یکی هم دهل می زد و یکی هم زرنا من حدود۲۵-۲۰ متر با اونا فاصله داشتم قیافه هاشون از دور مثل آدم بود ولی
قدشون خیلی کوتاه بود زناشون مثل زنای ده بودند و مرداشون هم همین طور سگای کوچیکی داشتن که به درخت بسته بودن
لباس زناشون شبیه این عکس بود
عروسی اجنه ترسناک و برای خودم اتفاق افتاده 1
من حدود بیست یا سی ثانیه همین طور که الاغ داشت می رفت نیگاشون می کردم تا اینجا فکر می کردم اینا حتما آدمای ده بغلی هستن و دارن عروسی میگرن اونا هم اصلا توجه ای به من نمی کردن و فقط می رقصیدن که یه دفعه یکیشون که رو تنه درخت نشسته بود وبه من نزدیک تر از همه بود سرشو برگردوند و به من نیگا کرد تا اون نیگام کرد تمام موهای بدنم سیخ سیخ شدن  قیافه اش ترسناک بود چشمای خیلی بزرگ و درشتی داشت و پوست صورتش هم کمی سیاه بود و موهای سیاهشو هم یه طرف شونه کرده بود جالب اینه که همه شون کلاه سرشون بود به جز این یکی . تا اون نیگا کرد من از ترس مثل دیونه ها از الاغ پیاده شده و جیغ و داد زنان رفتم طرف روستا .
قیافه اش تقریبا مثل این عکس بود عروسی اجنه ترسناک و برای خودم اتفاق افتاده 1
کمی مونده بود برسم به روستا که یکی از اهالی روستا جلومو گرفت و گفت بچه چته؟ چرا داد و بیداد می کنی؟ من هم که زبونم بند اومده بود فقط به باغ اشاره می کردم اونم گفت بیا نشون بده ببینم کجا رو می گی؟ من هم با اون رفتم  وقتی به باغ رسیدیم انگار نه انگار هیچی نبود همشون غیب شده بودن.
این هم عکسی از محل رویت جن ها در روستا
عروسی اجنه ترسناک و برای خودم اتفاق افتاده 1 
 بعد از گذشت چند سال از اون ماجرا تازه فهمیدم که اون روز ظهر موجوداتی که دیده بودم چی بودند و اولین نفر توی ده هم نیستم که همچین عروسی رو میبینم پدربزرگ من هم از این عروسیا دیده و میگه هر موقعه اونا خیلی شاد و خوشحال میشن از خودشون بی خود و غافل میشن بنابراین قابل رویت میشن

http://behrouz.webs.com/blogfa/rosta(Majholat.blogfa.com).3gp لینک دانلود فیلم مکان مشاهده اجنهHuhHuh
اینم کلاه کاسکت کراسی خودمه.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
عروسی اجنه ترسناک و برای خودم اتفاق افتاده 1
آنقدر دوستت دارم و بهت عشق میورزم که گاهی وقتا فراموش میکنم که
.
.
.
دوستم نداری...
پاسخ
 سپاس شده توسط ♥maral♥ ، z.l♥ve ، mahrana ، لاله من ، fcbarcelona 2 ، Mrs f.a.t.e.m.e.h ، mohsen9898 ، ~Mahnaz~ ، Ashkan Eblis ، ملیکا80 ، سورنا فاول ، شیدا18 ، RєƖαx gнσѕт ، Şilēຖt Ş¢rēค๓ ، spranza ، Ƒαкє ѕмιƖє ، *غزاله* ، narges 18 ، دخترک ، ღ✿❤ پـرنیـــــــان ❤✿ღ ، خانم صورتی ، PeRFeKT G!Rl ، علی خوشگل ، natalia ، زیزی گلو4 ، darya78 ، ✘ คl๏ภє ✘ ، مهدی 2fm ، -м α є ∂ є-
آگهی
#2
Undecidedممنون
اگه سپاس ندی اینطوریp336میشم
پاسخ
 سپاس شده توسط ملیکا80 ، -м α є ∂ є-
#3
وای اگه من میدیدم غش میکردمConfusedولی عالی بود
سیـــــــــــگار های بهمنتــــــــــ را دوستــــــــــ دارمـــــــــــ
عطر بد پیراهنتــــــــــ را دوستـــــــــــــــ دارمـــــــــــــ
گفتند :دیوانهـــــــــــ ندیدیـــــــــــ زن گرفتهــــــــ!!!
دیوانه امــــــــ حتی زنتــــــــ را دوستـــــ دارمـــ
پاسخ
 سپاس شده توسط -м α є ∂ є-
#4
:hlp::hlp::hlp:
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
عروسی اجنه ترسناک و برای خودم اتفاق افتاده 1







پاسخ
 سپاس شده توسط -м α є ∂ є-
#5
ببخشید ولی انتظار داری باورکنم ؟Huh
سپرده ام قلبم را در الکل بگذارند وروی شیشه اش بنویسند عشق هرگز نمی میردHeart
پاسخ
 سپاس شده توسط -м α є ∂ є-
#6
بیشتر مسخره بود تا ترسناکUndecidedولی در کل من خیلی دوس دارم جن ببینمBig GrinBlush
if I'm not back again this time tomorrow carry on carry on as if nothing really matters.
پاسخ
 سپاس شده توسط -м α є ∂ є-
آگهی
#7
جالب بود ولی غیر قابل باور آخه دنیای اونا با ما فرق داره و تحت دو حالت وارد دنیای ما می شن
زن یک سرباز نیست ...
اما به قدر سرباز میدان جنگ شجاعت دارد و با این که جهاد در میدان های رزم بر او واجب نیست 
اما به قدر یک جهادگر در راه خدا تلاش می کند و در تمام صحنه ها حضور دارد 
امام خامنه ای
عروسی اجنه ترسناک و برای خودم اتفاق افتاده 1
پاسخ
 سپاس شده توسط -м α є ∂ є-
#8
جالب بود ولی از ی جا کپی کرده بودی .بازم مرسی
ترجيح ميدهم با كفشهايم در خيابان راه بروم و به خدا فكركنم
تا اين كه در مسجد بشينم و به كفشهايم فكر كنم
دکتر شريعتي

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
عروسی اجنه ترسناک و برای خودم اتفاق افتاده 1
پاسخ
 سپاس شده توسط -м α є ∂ є-
#9
من خودم ندیدم اما میگن پدر بزرگم یه عروسی جن دیده ولی اونا کوتاه نبودن یا چشم گنده اینجوری که من فهمیدم تقریبا شبیه ادم عادی بودن با کمی تفاوتHuh
پاسخ
#10
ممنون.
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Lightbulb دنیای تاریک من | my dark world [ عجیب و ترسناک ]
  خفن ترین فیلم ترسناک هایی که دیدید و پیشنهاد میدید ؟؟؟؟؟
  اگه یه زمانی یه جن خیلی ترسناک دیدی چیکار میکنی. خاطراتتون اگه جن یا روح دیدید هم بگی
Book داستان ترسناک
  تفاوت عروسی رفتن دخترها با پسرها(مخصوص با جنبه ها)
  ماجراهای ترسناک
  داستان واقعی ترسناک درباره اتفاقات عجیب
  یک واقعیت بسیار ترسناک!!!(همه بخونن)
  قرائت وصیت نانه شهید غلامرضا نوایی ( با صدای خودم)
  حزب کرالیسم ساخت خودم:پنجره ای رو به زندگی بدون گناه

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان