امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

یادداشت های یک دیوانه...

#1
وقتی رفت با یه اس ام اس خداحافظی
من موندم و تخت خوابم و غصه هایی که به آغوش می کشیدم ، حالا به جای اینکه پنجه تو موهاش بکشم و لطافت موهاش  بین انگشتای زبرم  ملایمت  رو تحریر کنه ، بین انگشتام فیلتر یه سیگار روشن با حرارتی که با هر پک سیگار به پوست دستم نزدیک تر میشه و یاد آور روشن کردن سیگار بدی ام میشه.
حالا دیگه سعی می کنم بیشتر کار کنم تا کمتر یاد کنم. هر وقت ، زمان آزادی پیدا می کردم میرفتم دم خونشون تا شاید از دور واسه یه لحظه هم ببینمش ( که هیچ وقت ندیدمش) اما الان دیگه با این همه کاری که واسه خودم تراشیدم حتی یه تایم خالی که تو کارم پیدا میشه Google Map  رو باز می کنم و یه راست میرم روی سقف خونشون ...و آه می کشم که چرا کشورم تحریم هست و نمی تونم بصورت زنده و با Zoom  بالا نگاهش کنم ....
بگذریم باز دارم زیاده طلبی میکنم هه مثل همیشه این نیز بگذرد 
اما به قولی هم حال همه ما اینجا خوب است اما .... تو باور نکن
یادداشت های یک دیوانه... 1
پاسخ
 سپاس شده توسط ^ali^ ، -Edgar ، mina81 ، کیمیانا ، ~Mahnaz~ ، *Aɴѕel*
آگهی
#2
یه سوالی الان باید گریه کنم یا بخندم یا فوش بدم اخه این الان در مورد تحریم کشوره یا متن عاشقونه ؟؟!! من سپاسو دادم ولی خواهشا دفعه های بعد خودت یه بار متنو بخون خرابی داره درست کن
پاسخ
#3
چشم علی جان ولی متنوبخون نوشته ی یک دیوانست.ازدیوانه چه انتظاری میره؟
یادداشت های یک دیوانه... 1
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  پیش بینی دیوانه کننده این برنامه!!!!

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان