امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

وقتی زمانه جوان است

#1
وقتی زمانه جوان است
 حس می کنم که جوانم
 آبم که روشن و لغزان
در رودخانه روانم
 حس می کنم که سرا پا
 شور و شتاب و تلاشم

موجم که در دل دریا
جانی پر از هیجانم
فواره ام که به صورت
 همتای بید بلورم
رقصان و شاد و غزلخوان
 پیوسته در فورانم
 دارم هوای دویدن
 همپای باد سبک پو
بر آن سرم که برایم

از آزمون توانم
صد بوسه دارم و یک لب
 کو آن غنچه بچیند
مات از بلوغ بهاری در برگ ریز خزانم
سیاره یی که زمین است
خواهم که سعد بچرخد
وز نحس دور بماند
 این جرم و آن دگرانم

چشمم به راه که پیکی
 با صلحنامه دراید
جنگ یهود و مسلمان
 آتش فکنده به جانم
 من جز یگانه ندیدم
 پروردگار جهان را
هم جز یگانه نیامد
 در دیده خلق جهانم
 ای هر که نام و به هر جا
 پیشانی از تو لب از من

 بگذار از دل تنگت
 شیطان و کینه برانم
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دفتر وکالت
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان