24-04-2014، 16:51
من صدای تو را از آن دور ها شنیدم
انگاه که گوش هایم از درد پُر شده بود
دیشب عصایت را به من قرض دادی
تا راحت تر قدم بردارم
میدانم صدایت همیشه روشن است
از پشت این قاب شیشه ای
دستانت را بوسه باران میکنم/
تقدیم به پدر بزرگ مهربونم که با نگاهش تمومه دردامو بُرد با خودش به دورها
ولی رف تو یه روز سرد زمستونی !لعنت!
ستاره صارمی 92.11.4
انگاه که گوش هایم از درد پُر شده بود
دیشب عصایت را به من قرض دادی
تا راحت تر قدم بردارم
میدانم صدایت همیشه روشن است
از پشت این قاب شیشه ای
دستانت را بوسه باران میکنم/
تقدیم به پدر بزرگ مهربونم که با نگاهش تمومه دردامو بُرد با خودش به دورها
ولی رف تو یه روز سرد زمستونی !لعنت!
ستاره صارمی 92.11.4