امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان سیندرلا{طنز}

#1
یکی بود ، دو تا نبود ، زیر گنبد کبود که شایدم کبود نبود و آبی بود ، یه دختر خوشگل بی پدر مادر زندگی می کرد. اسم این دختر خوشگله سیندرلا بود که بلا نسبت دخترای امروزی، روم به دیوار روم به دیوار ، گلاب به روتون خیلی خوشگل بود .
سیندرلا با نامادریش که اسمش صغرا خانم بود و 2 تا خواهر ناتنیاش که اسمشون زری و پری بود زندگی می کرد . بیچاره سیندرلا از صبح که از خواب پا می شد باید کار می کرد تا آخر شب . آخه صغرا خانم خیلی ظالم بود . همش می گفت سیندرلا پارکت ها رو طی کشیدی؟ سیندرلا لوور دراپه ها رو گرد گیری کردی؟ سیندرلا میلک شیک توت فرنگیه منو آماده کردی ؟ سیندرلا هم تو دلش می گفت : ای بترکی ، ذلیل مرده ی گامبو ، کارد بخوره به اون شکمت که 2 متر تو آفسایده ، و بلند می گفت : بعله مامی صغی ( همون صغرا خانم خودمون ) . خلاصه الهی بمیرم برای این دختر خوشگله که بدبختیهاش یکی دو تا نبود . .... القصه ، یه روز پسر پادشاه که خاک بر سرش شده بود و خوشی زیر دلش زده بود ، خر شد و تصمیم گرفت که ازدواج کنه . رفت پیش مامانش و گفت مامان جونم ..... مامانش : بعله پسر دلبندم .... شاهزاده : من زن می خوام ..... مامانش : تو غلط می کنی پسره ی گوش دراز ، نونت کمه ، آبت کمه ؟ دیگه زن گرفتنت چیه؟......... شاهزاده : مامان تو رو خدا ، دارم پیر پسر می شم ، دارم مثل غنچه ی گل پرپر می شم .....مامانش در حالی که اشکش سرازیر شده بود گفت : باشه قند عسلم ، شیر و شکرم ، پسر گلم ، می خوای با کی مزدوج شی؟ ....... شاهزاده : هنوز نمی دونم ولی می دونم که از بی زنی دارم می میرم ...... مامانش : من از فردا سراغ می گیرم تا یه دختر نجیب و آفتاب مهتاب ندیده و خوشگل مثل خودم برات پیدا کنم . خلاصه شاهزاده دیگه خواب و خوراک نداشت . همش منتظر بود تا مامانش یه دختر با کمالات و تحصیل کرده و امروزی براش گیر بیاره. یه روز مامانش گفت : کوچولوی عزیز مامان ، من تمام دخترای شهر رو دعوت کردم خونمون، از هر کدوم که خوشت اومد بگو تا با پس گردنی برات بگیرمش ، شاهزاده گفت : چرا با پس گردنی؟ مامانش گفت : الاغ ، چرا نمی فهمی ، برای اینکه مهریه بهش ندی، پس آخه تو کی می خوای آدم بشی ؟ روز مهمونی فرا رسید ، سیندرلا و زری و پری هم دعوت شده بودند . زری و پری هزار ماشاالله ، هزار الله اکبر ، بزنم به تخته ، شده بودند مثل 2 تا بچه میمون ، اما سیندرلا ، وای چی بگم براتون شده بود یه تیکه ماه ، اصلا" ماه کیلویی چنده ، شده بود ونوس شایدم ...( مگه من فضولم ، اصلا" به ما چه شبیه چی شده بود ) . صغرا خانم حسود چشم در اومده سیندرلا رو با خودش نبرد ، سیندرلا کنار شومینه نشست و قهوه ی تلخ نوشید و آه کشید و اشک ریخت . یهو دید یه فرشته ی تپل مپل با 2 تا بال لنگه به لنگه ، با یه دماغ سلطنتی و چشمای لوچ جلوی روش ظاهر شد ....سیندرلا گفت : سلام....... فرشته : گیریم علیک . حالا آبغوره می گیری واسه من ؟ ...... سیندرلا : نه واسه خودم می گیرم .......فرشته : بیجا می کنی ، پاشو ببینم ، من اومدم که آرزوهات رو بر آورده کنم ، زود باش آرزو کن ...... سیندرلا : آرزو می کنم که به مهمونیه شاهزاده برم ...... فرشته : خوب برو ، به درک ، کی جلوی راهتو گرفته دختره ی پررو ؟ راه بازه جاده درازه........ سیندرلا : چشم میرم ، خداحافظ ...... فرشته : خداحافظ .... سیندرلا پا شد ، می خواست راه بیفته . زنگ زد به آژانس ، ولی آژانس ماشین نداشت . زنگ زد به تاکسی تلفنی ولی اونجا هم ماشین نبود . زنگ زد پیک موتوری گفت : آقا موتور دارید؟ یارو گفت : نه نداریم. سیندرلا نا امید گوشی رو گذاشت و به فرشته گفت ؟ هی میگی برو برو ، آخه من چه جوری برم؟ فرشته گفت : ای به خشکی شانس ، یه امشب می خواستم استراحت کنم که نشد ، پاشوبیا ببینم چه مرگته !!!! بلاخره یه خاکی تو سرمون می ریزیم . با هم رفتند تو انباری ، اونجا یدونه کدو حلوایی بود ، فرشته گفت بیا سوار این شو برو ، سیندرلا گفت : این بی کلاسه ، من آبروم می ره اگه سوار این بشم . فرشته گفت : خوب پس بیا سوار من شو !!! سیندرلا گفت : یه آناناس اونجاست فرشته جون ، به دردت می خوره؟ .... فرشته : بعله می خوره .....سیندرلا : پس مبارکه انشاالله . خلاصه فرشته چوب جادوگریش و رو هوا چرخوند و کوبید فرق سر آناناس و گفت : یالا یالا تبدیل شو به پرشیا. بیچاره آناناس که ضربه مغزی شده بود از ترسش تبدیل شد به یه پرشیای نقره ای. فرشته به سیندرلا گفت : رانندگی بلدی؟ گواهینامه داری؟....... سیندرلا : نه ندارم ........ فرشته : بمیری تو ، چرا نداری؟..... سیندرلا : شهرک آزمایش شلوغ بود نرفتم امتحان بدم...... فرشته : ای خاک بر اون سرت ، حالا مجبورم برات راننده استخدام کنم. فرشته با عصاش زد تو کله ی یه سوسک بدبخت که رو دیوار نشسته بودو داشت با افسوس به پرشیا نگاه می کرد . سوسکه تبدیل شد به یه پسر بدقیافه ، مثل پسرای امروزی . سیندرلا گفت : من با این ته دیگ سوخته جایی نمیرم.....فرشته : چرا نمیری؟........ سیندرلا : آبروم می ره....... فرشته : همینه که هست ، نمی تونم که رت باتلر رو برات بیارم ....... سیندرلا : پس حداقل به این گاگول بگو یه ژل به موهاش بزنه . خلاصه گاگول ژل زد به موهاش و با هر بدبختی بود حرکت کردند سمت خونه ی پادشاه. وقتی رسیدند اونجا دیدیند وای چه خبره !!!!! شکیرا اومده بود اونجا داشت آواز می خوند ، جنیفر لوپز داشت مخ پدر پادشاه رو تیلیت می کرد . زری و پری هم جوگیر شده بودند و داشتند تکنو می زدند . صغرا خانم هم داشت رو مخ اصغر آقا بقال راه می رفت (آخه بی چاره صغرا خانم از بی شوهری کپک زده بود ) خلاصه تو این هاگیر واگیر شاهزاده چشمش به سیندرلا افتاد و یه دل نه صد دل عاشقش شد . سیندرلا هم که دید تنور داغه چسبوند و با عشوه به شاهزاده نگاه کرد و با ناز و ادا اطوار گفت : شاهزاده ی ملوسم منو می گیری ؟....... شاهزاده : اول بگو شماره پات چنده ؟........ سیندرلا : 37 ....... شاهزاده در حالی که چشماش از خوشحالی برق می زد گفت : آره می گیرمت ، من همیشه آرزو داشتم شماره ی پای زنم 37 باشه. خلاصه عزیزان من شاهزاده سیندرلا رو در آغوش کشید و به مهمونا گفت : ای ملت همیشه آن لاین ، من و سیندرلا می خواهیم با هم ازدواج کنیم ، به هیچ خری هم ربط نداره . همه گفتند مبارکه و بعد هم یک صدا خوندند : گل به سر عروس یالا ... داماد و ببوس یالا ... سیندرلا هم در کمال وقاحت شاهزاده رو بوسید و قند تو دلش آب شد ( بعد هم مرض قند گرفت و سالها بعد سکته کرد و مرد) سپس با هم ازدواج کردند و سالهای سال به کوریه چشم زری و پری و صغرا خانم ، به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی کردند و شونصد تا بچه به دنیا آوردند

خواهشا سپاس فراموش نشود.Big GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig Grin

خواهشا سپاس فراموش نشود.Big GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig Grin
پاسخ
 سپاس شده توسط mahsa joon 22 ، Andrea ، یاسی@_@ ، آیسان خانم ، ★MoRpHeUsS★ ، ✖ƇRAzƳ ƤRιƝƇƐSѕ✖ ، baran 18 ، تآج آسیا ، افشین21 ، نازنین زیودار ، ♥♥خشگل خانوم♥♥ ، z2000 ، محسن آقا افشانی ، ~Mahnaz~ ، nightwing ، mellinatm ، فرانه ، پریسیما ، roya15 ، آرشاااااااام ، طهورا84 ، dordaneh ، محمدرضا.ر ، mr.destiny ، 5484628202 ، حسن CR7 ، M... ، ყ_ʍ ، Teen ager ، ѕтяong ، _.miss_.em ، دریای بی موج ، み£∂ɨע£ ، vampire whs ، sama00
آگهی
#2
عالي بود دستت درد نكنهBlush
پاسخ
 سپاس شده توسط love selena gomez
#3
اینکه دیگع خیلی قـَدیمی شدع :|
پاسخ
 سپاس شده توسط z2000 ، ყ_ʍ
#4
مرسی اما تکراری کلییییییی هست
پاسخ
#5
آفرین هم کلاسی عزیزم بازم از این جور داستان ها بگذار.
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی​یییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی​یییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی​ییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی  بودHeartTongue
اموزش هنر رزمی نینجوتسو
توسط:سنسی فاطمه والی پور -مربی رسمی سبک جهانی نینجوتسو -دارنده دان4 و مدرک جهانی از کشور ژاپن -عضو کمیته فنی سبک کشور
اموزش ها شامله:
سلاح سرد(چوب،شمشیر،نانچیگو و...)-چندین شیوه مبارزه حرفه ای-آکربات رزمی از مبتدی تا پیشرفته
مرین های سنتی ویزه نینجاها
ادرس: همت غرب،بعد از ستاری،خیابان کبیری طامه (شاهین شمالی) خیابان چمران،مجموعه فرهنگی ورزشی سر خپوشان آریا
تلفن:
09108724145





پاسخ
#6
عالی بود25r3025r3025r3025r3025r3025r3025r3025r30
می دونی به کسی که سپاس نمیده چی میگن ؟نا سپاس پس بسپاس :ggr: یه سر به پروفایلم بزنی خوش حال می شمHeart
پاسخ
 سپاس شده توسط baran 18 ، nightwing ، دریای بی موج
آگهی
#7
(17-02-2014، 19:13)nightwing نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
آفرین هم کلاسی عزیزم بازم از این جور داستان ها بگذار.
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی​یییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی​یییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی​ییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی  بودHeartTongue
جشم حتما عزیزمBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinHeartHeartHeartHeartHeartHeart
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
داستان سیندرلا{طنز} 1

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://girlsclub-j4g.mihanblog.com/












پاسخ
 سپاس شده توسط lovekeara ، nightwing
#8
(18-02-2014، 15:40)love selena gomez نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
(17-02-2014، 19:13)nightwing نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
آفرین هم کلاسی عزیزم بازم از این جور داستان ها بگذار.
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی​یییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی​یییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی​ییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی  بودHeartTongue
جشم حتما عزیزمBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinHeartHeartHeartHeartHeartHeart
خیلی خوب بود . مرسی . Big Grin
پاسخ
 سپاس شده توسط nightwing
#9
ممنون عزیزم
رفاقت
          تعطیلcryingcrying
پاسخ
#10
خواهش می کنمBlushBlushBlushBlushHeartHeartHeartHeartBig GrinBig GrinBig GrinSmileSmileSmileSmile
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
داستان سیندرلا{طنز} 1

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://girlsclub-j4g.mihanblog.com/












پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان