امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

آموزهای تاریخی

#1
فصل اول
ما این جا خواهیم مرد!
جنگ اشباح/ستیوکول

حوالی ظهر روز 21 نوامبر 1979 یک گروه از مظاهره چیان پاکستانی در اطراف سفارت امریکا در اسلام آباد گرد آمده و شعار می دادند که، امریکایی ها را بکشید. یکی ازماموران امریکایی در خارج از سفارت توسط مظاهره چیان، که غالباً محصلان دانشگاه قائد اعظم بودند، به گروگان گرفته شده و به خوابگاه دانشگاه یاد شده در حومه ی اسلام آباد برده شد. سر دسته ی محصلان اعلان نمود که این امریکایی را محاکمه خواهد کرد.
چندی قبل 49 تن امریکایی از سوی محصلان تندرو ایرانی (پیش از انقلاب اسلامی)در تهران به گروگان گرفته شده بودند. یک روز قبل در مکة مکرمه، مقدس ترین محل برای جهان اسلام، نیروهای سعودی گروهی از افراد مسلح را در حرم شریف در محاصره گرفتند. رهبر این گروه ادعا نموده بود که مهدی موعود است. پیروان او به نماز گزاران در مسجد تیر اندازی نمودند
شام همان روز کارتر ریییس جمهور امریکا، که در کمپ دیوید در خارج از واشنگتن برای مراسم تنکس گیونگ آمادگی میگرفت، خبر کشته شدن یک سرباز امریکایی را در اسلام آباد شنید.
در داخل سفارت در اسلام آباد یک افسر سی آی ای و یک مامور جوان آن سازمان بنام گیری شرون خود را برای سوختاندن اسناد محرم سفارت آماده می کرد تا این اسناد به دست مظاهره چیان نیفتد. این افسر سی آی ای وگیری هر دو از افسران فارسی دان سفارت بودند. آن هان چند روز قبل آوازه حمله به سفارت را شنیده بودند و صبح همین روز با موتر اسلام آباد را گشته تا دامنه تظاهراتی را که قرار بود به را انداخته شود، بررسی کنند، چون اجتماع مظاهره چیان کوچک بود، به عقیده ای این دو مامور، خطری را متوجه سفارت نمی ساخت.
اما حوالی ظهر مظاهره چیان د رحال بالاشدن به دیوار های سفارت بودند. سفیر در وقت حمله در خارج ز سفارت بود. بعضی از مظاهره چیان، با تفنگ های 303 بور مسلح بودند. دو تن سرباز محافظ سفارت که در بالای بام موضع گرفته بودند، می دیدیدند که مظاهره چیان توسط موتر های سرویس به اطراف سفارت آورده می شدند، یک سرباز امریکایی بنام ((کرالی)) در اثر تیراندازی مظاهره چیان کشته شد. تقریباً یک ساعت از حمله بر سفارت گذشته بود، اما هنوز از حضور پولیس پاکستان درصحنه خبری نبود.
دانشگاه قائد اعظم، که اکثریت مظاهره چیان از آن جا آمده بودند، در فاصله پنج کیلومتری سفارت امریکا قرار دارد. اسلام آباد پایتخت پاکستان با شهر های دیگر پاکستان تفاوتی زیاد دارد. این شهر که برپایه برنامه ریزی عصری ساخته شده است اوضاع برهم و درهمی را که در شهر های دیگر پاکستان به چشم می خورد، در خود ندارد. اسلام آباد را یک مهندس یونانی و یک مهندس پاکستانی در دهه 1960 طراحی کردند، پاکستان که درحال ظهور به عنوان یک منطقه یی بود که می خواست، صاحب یک پایتخت عصری باشد. دانشگاه قائد اعظم در یک گوشه ی آرام اسلام آباد موقعیت داشت. این دانشگاه به نام محمد علی جناح، بنیان گذار پاکستان که لقب قائد اعظم به او داده شده منسوب است. در دهه هفتاد محصلان این دانشگاه که از پسران و دختران تشکیل میشدند راه ورسم زندگی عصری منطبق با معیارهای غرب داشتند و یکی از دلایل آن تاثیر شیوه ی زندگی نسبتاً آزاد پنجاب بر محیط این دانشگاه بود.
اما در سال 1979 شاخه ی جوانان جماعت اسلامی کنترول اتحادیه ی محصلان این دانشگاه را در دست گرفت. جوانان این، سازمان، محصلانی با دید غیر مذهبی را تحت فشار قرار داده و به دختر هایی که لباس غربی به تن می کردند فضا را تنگ نمودند. آن ها به طرفداری تاز تشکیل یک دولت خالص اسلامی در پاکستان شعار میدادند.
حزب جماعت اسلامی پاکستان توسط مولانا سیدابوالاعلی مودودی، یک نویسنده ی چیره دست اسلامی، در سال 1941 بنیان گذار شد. مودودی اولین کتاب خویش را در سال 1920 تحت عنوان جهاد در اسلام منتشر کرد. جماعت اسلامی یک سازمان مشابه با ساختار سازمان های چپی بود. مولانا مودودی در تابستان 1979 وفات کرد، بدون آنکه دولتی اسلامی مطابق به نظر او در پاکستان تشکیل شده باشد. اما به دلایل محلی و بین المللی، پیروان او بعد از مرگ رهبر شان، نیرو مند تر شدند. مولانامودودی باکشور های خلیج رابطه ی نزدیک بر قرار نموده بود و افزایش ثروت در این منطقه، به خاطر افزایش درآمد از فروش نفت باعث دست یابی جماعت بر پول فراوان شد.
علمای سعودی که از استقلال نیم بندی برخوردار بودند و باخاندان شاهی به یک نوع معامله دست زده ، خواهان پخش نظریات خود شان در کشور های اسلامی بودند. آن ها سازمان های فرهنگی و خیریه تشکیل دادند، تا از آن طریق به مساجد و مدارس کمک نمایند.
د رپاکستان جماعت اسلامی به متحد طبیعی شیخ های خلیج در آمده بود. چون نوشته های مولانامودودی غالباً بر ضد طبقه ی حاکم پاکستان بود، در عربستان جایی برای پخش آنان وجود نداشت. اما در باره ی اخلاقیات او همان چیزهایی را تبلیغ میکرد که علمای سعودی و خلیج خواهان آن بودند. در اواخر دهه 70، احزاب اسلامی، مثل جماعت اسلامی پاکستان، از نفوذ فرامرزی برخوردار گردیدند. آن ها با استفاده از عملکرد های منفی دولت های فاسد بر سر اقتدار در جهان عرب، جوانان را به سوی یک سیاست اصلاح طلبانه ی اسلامی می خواندند.
شبکه های مخفی، غیر رسمی و فرامرزی گروه هایی چون اخوان المسلمین باعث تقویه ی احزابی نظیر جماعت پاکستان گردید.
این نوع حوادث درمحوطه ی دانشگاه ها، از قاهره گرفته تا کوالالمپور به شدت بیشتری در جریان بود. بعد از اینکه امام خمینی به ایران بازگشت و شاه که از جانب امریکا حمایت می شد، در اوایل سال 1979 وادار به ترک ایران شد، تشکیلات حوانان احزاب اسلامی بیشتر از پیش انقلابی تر شد و آنان خواهان آوردن تحول در کشور های شان به شیوه ی انقلابی گردیدند.
روز 5 نومبر 1979 یک عده از محصلان ایرانی به سفارت امریکا در تهران حمله نمودند و دفاتر آن را زیر و رو کرده 49 تن از ماموران آن را گروگان گرفتند. بخش جوانان جماعت اسلامی از حادثه ی گروگان گیری در ایران انرژی گرفتند و خواهان مبارزه علیه امریکا گردیدند، در حالیکه رهبران کهنسال آن سازمان همیشه هند را مورد خشم وغضب خویش قرار میدادند.
بخش جوانان حماعت اسلامی که به« اسلامی جمعیت طلبه» معروف بود، یک پشتیبان نیرومند دیگر نیز پیدا نموده بود وآن شخص جنرال ضیاءالحق حاکم نظامی پاکستان بود؛ ضیاءالحق در جولای 1977 طی یک کودتا قدرت را به دست گرفت و در 1979 بوتو، صدراعظم بر کنارشده ی آن کشور را اعدام نمود. در عین زمان استخبارات امریکا خبر داد که پاکستان برنامه ای را به خاطر دست یابی به بم اتم روی دست گرفته است. ضیاءالحق که با مخالفت داخلی و خارجی مواجه بود، با سردادن شعارهای اسلامی، خواست تا پشتیبانی مردم را نسبت به خود جلب کند. طرح این شعار ها منجربه تقویت جماعت اسلامی گردید. ضیاءالحق در اکتور 1979 اعلان کرد که شریعت را در آن کشور تطبیق می کند. هر چند شریعت به ندرت در عمل پیاده می شد؛اما اعلان چنین چیزها جهت سیاست پاکستان را تغییر داد. جماعت اسلامی و بخش جوانان آن به دفاع از سیاست های جنرال ضیاء پرداختند.
روز سه شنبه 20 نومبر، در شهر مکه شماری از افراد تعدادی تابوت ها را بردوش کشیده داخل مسجد نمودند. این کار در این شهرمقدس معمول است و برای مرده ها در داخل مسجد جنازه خوانده میشود. اما در این تابوت ها سلاح،مهمات وبم های دستی جا سازی شده بود که یک تعدادی خود را به آن ها مسلح نمودند و کنترول مسجد را به دست گرفتند.
این گروه که غالباً باشندگان اصلی مصر و یمن بودند شخصی بنام عبدالله القحطانی را به عنوان مهدی موعود، پذیرفته بودند. این گروه به خانواده شاهی سعودی حمله نموده، آن ها را فاسق می خواندند. شورشیان دروازه مسجد را بستند و چون امام از تأئید آن ها خود داری کرد، آن ها به نماز گزاران آتش کشودند و تعدادی را کشتند. دولت سعودی در معرفی حمله کنندگان سرعت عمل نشان نداد. این کار سبب شد تا آوازه هایی در مورد هویت حمله کنندگان در سرتاسر دنیا پخش شود.فوراً پس از آغاز حادثه ی مکه، وزارت خارجه امریکا به سفارتخانه های خود درسرتاسر دنیا توصیه کرد تان از احتیاط کار بگیرند، اما سفیر امریکا در اسلام آباد فکر نمیکرد خطری متوجه سفارت آن کشور باشد.
صبح چهار شنبه در اسلام آباد آوازه یی پخش شد که امریکا و اسرائیل در عقب حمله به حرم شریف قرار دارند. این اتهام از سوی یک رادیوی محلی نیز پخش شد. صدای امریکا خبر داد که کارتر به بحرییه ی امریکا در بحر هند وظیفه سپرده است تا در واکنش به گروگان گیری شهروندان آن در ایران به سوی آن کشور حرکت کند. روزنامه ی مسلم چاپ پاکستان نوشت که دو حرکت ضد اسلامی یکی علیه ایران و دیگری علیه مکه از سوی امپریالیست ها و دستیاران شان صورت گرفته است. جنرال ضیاء در روز حمله بر سفارت در یک برنامه ی اجتماعی شرکت کرده بود که سفر با بایسکل جزئی از آن بود و بسیاری از رهبران امنیتی و نظامی در آن روز در رکاب ضیاءالحق در راولپندی بودند. وقتی حمله بر سفارت صورت گرفت و امریکایی ها خواهان کمک شدند، کسی از مقامات ارشد پاکستان پیدانمی شد که در مورد تصمیم بگیرد.
ساعت دوی بعد از ظهر، دوساعت بعد از آغاز حمله، سی آی ای ماشین های ارسال پیام های شفری خود را شکستاند. یکی از نیروهای پولیس پاکستانی که از دادن سلاح خود به مظاهره چیان خودداری کرده بود تعدادی از شهروندان امریکا را توسط مظاهره چیان به گروگان گرفته شده بودند نجات داد.
درخواست های مکرر سفیر امریکا از پولیس پاکستان به خاطر ارسال نیروهای امنیتی نادیده گرفته شد. در حمله به سفارت امریکا شاید تعدادی از افراد بدون برنامه قبلی شرکت کرده بودند، اما از نحوه ی عملکرد مظاهره چیان برمی آمد که تعدادی با برنامه و آمادگی قبلی به این کار دست زده بودند. حمله به سفارت، مکتب امریکایی و مراکز فرهنگی امریکا، در راولپندی و لاهور و چندین شرکت امریکایی در اسلام آباد، هم زمان صورت گرفت.
ساعت 4 بعد از ظهربود که اردوی پاکستان به خاطر بررسی وضع یک هلیکوپتر را ارسال کرد. پیلوت گزارش داد که چون شرارت زیاد است شاید کسی در سفارت زنده نمانده باشد. ضیاءالحق که فکر می کرد همه کار کنان سفارت کشته شده اند، نخواست با ارسال اردو به خاطر مقابله با حمله آوران مشکل داخلی برای خود ایجاد کند.
حوالی شام بود که تعدادی از سربازان ارتش پاکستان به سفارت رسیدند. وزارت خارجه امریکا اعلان کرد که همه افراد سفارت به طور سالم به جایی محفوظ برده شده اند و از اردوی پاکستان در این زمینه تشکر نمود. ضیاءالحق و کارتر از طریق تلفون با هم صحبت کردند. کارتر از ضیاءالحق به خاطر همکاری تشکر نمود و صیاءالحق بخاطر کشته شدن عده ای ابراز تأسف کرد.
در حمله به سفارت یک سرباز و یک افسر نیروی هوایی امریکا و دو کارمند محلی پاکستانی کشته شدند. روز جمعه یک هواپیما ی پان امریکن 309 تن از افراد غیر ضروری سفارت را به امریکا منتقل کرد.
در عربستان سعودی تا روز شنبه نیروهای آن کشور دو صد تن از شورشیان را که درحرم شریف محصور بودند از پا در آوردند. مقامات سعودی از دادن رقم دقیق تلفات خودداری نمودند. آخرین بقایای حمله آوران در تونل های زیر مسجد خود را پنهان نموده بودند که یک هفته بعد از میان برده شدند.
بعد از آشوب مکه، دولت عربستان سعودی آرایش گاه های زنانه و ظاهر شدن گویندگان زن در تلویزیون راممنوع ساخت. همچنین دختر ها از ادامه تحصیل در خارخ ممنوع شدند. شهزاده ترکی الفیصل رییس استخبارات سعودی، به این عقیده بود که آشوب مکه واکنشی بود در برابر رفتار دولت، شیخها ومردم سعودی.
فیصل گفت: اگر خاندان شاهی فساد را کم نماید و زمینه پیشرفت اقتصادی را فراهم کند زمینه تکرار چنین آشوب ها وجود نخوهد داشت.
در تهران امام خمینی گفت: ما از مظاهرات اسلام آباد علیه امریکا خوش حال هستیم. این خبر خوبی برای ملت مستصعف ماست. مرزهای جغرافیایی نباید ملت ها را ازهم دور کند. ضیاءالحق نخواست با جماعت اسلامی که در حمله به سفارت نقش داشت رابطه ی خود را تیره کند.امریکا هم نمی خواست به خاطر مصلحت های بزرگ این موضوع را به عنوان یک مشکل در رابطه میان دو کشور در آورد.
مشکل در رابطه میان دو کشور در آورد. در واکنش به حمله به سفارت امریکا، ضیاءالحق حمله آوران را به نرمی مورد انتقاد قرار داد و چنین گفت: احساس غم و ادوه برسر این موضوع (حمله به حرم مکه) طبیعی است، اما نحوه ی نمایش آن با اصولی عالی اسلامی مطابقت ندارد.
باگذشت زمان رابطه میان ضیاءالحق و جماعت اسلامی پاکستان مستحکم ترشد.
اعضای سفارت که در اسلام آباد مانده بودند، از نحوه ی برخورد پاکستانی ها بسیار نا خوشنود بودند. درحالیکه فاصله میان اسلام آباد و گارنیزیون راولپندی بیش از 30 دقیقه به وسیله موتر نیست، پنج ساعت را در برگرفت تا نیروهای پاکستان به سفارت رسیدند.
به عقیده ای آن ها، اگر شانس با آنها نمی بود حادثه ی سفارت شاید از نگاه تلفات انسانی خیلی گران تمام می شد.
گیری شرون مامور سی آی ای، برای انجام کارهایش، موتری در اختیارش نداشت.او از یک جیپ مربوط به دانشگاه قائد اعظم که در نزدیکی سفارت گذاشته شده بود استفاده می نمود، تا آنکه مسوولان دانشگاه خواهان استرداد آن شدند.
گیری که تمایلی به پس دادن آن نداشت، شبی آن را در بند راوی در نزدیکی اسلام آباد انداخت. این یگانه عمل انتقامی کوچک بود که برای گیری شادی اندکی می بخشید.

زندگــی ...
به من آموخــــت...
همیشه منتظر حمله ی ....
احتمالیه کسی باشم ..........
که به او...
محبت فراوان کــــــــــردم............
:499:
پاسخ
 سپاس شده توسط mina77 ، آریوبرزن ، FARID.SHOMPET ، ps3000 ، SABER ، امیررضا* ، jo_jo ، ...Altair... ، L.A.78 ، ASSASSINS CREED-NAPOLE ، .ali.
آگهی
#2
باحال بود ایول
دوست دارم فقط میخوام بدونی حرف بقیه برام مهم نیست امید وارم اینو دیده باشی.Heart
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  داستان های تاریخی کوتاه
Thumbs Up ۱۰₪ مکان تاریخی تهران که باید دید₪
  تاریخ،جغرافیا،سیاست و نام تاریخی کشور قرقیزستان
  ۱۵ عکس تاریخی کمتر دیده شده
  دوست دارید چه شخصیت تاریخی را ببینید؟
  میراث جهانی یونسکو [ تاریخی ]
  قعله تاریخی اورارتویی بسطام مرمت می‌شود
  ماجرای نماز تاریخی آیت الله خوانساری
  مدرسه تاریخی دارالفنون در اغمای مرگ
  تصاویر/ "دونکرک"، فرصت تاریخی هیتلر

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان