امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پسته

#1
پسری بود که پسته خیلی دوست داشت هی پسته میخورد تا اینکه یه روزی دندوناش خراب شد درد گرفت داد زد و گریه کرد میگفت مامان مامان به دادم برس cryingcryingcrying
مامانش سر کار بود اون روز علی همون پسره نرفته بود مدرسه از سرویسش جا مونده بود خوشبحالش اونموقع ها ما بچه بودیم غایب میکردیم پدرمون در میاومدRolleyesShy
خلاصه خداراشکر شماره ی پدرشو داشت زنگ زد پدرش اومد دنبالش با هم رفتن دندان پزشکی دکتره گفت 2 دندون باید پر شه 2 دوندونم باید کشیده شه علی تا صدای حرف های اقای دکتر رو شنید دوید و رفت به زور وقتی رفتن خونه بابا و مامانش راضیش کردن بره دکترBig Grinچ



اولین روز علی با قیافه ی گریان گریان اومد خونه چون 2 تا از دندوناشو کشیده بودن

دومین روز علی قیافش بهتر از دیروز بود چون دکتر دندوناشا پر کرده بود

علی تصمیم گرفت دیگه پسته نخوره اگر هم میخوره به ادازش
پایان

اگر بیای و این مطلبو بخونی و سپس و نظر ندی مادر و پدرت بمیرن
من دخترم اما میتوانم 10000000000 پسر را از پای در اورم


اگر بیای و موضوع رو بخونی و نظر یا سپاس ندی پدر و مادرت بمیرن:cool::cool:
پاسخ
 سپاس شده توسط irenealireza ، امیر حسین 222 ، ✖ƇRAzƳ ƤRιƝƇƐSѕ✖ ، leilajoon♥♥ ، Samaneh77 ، nah!d♣ ، ηἔ∂Δ ، s1368 ، یاسمین81 ، sina008 ، tare ، دختر شاعر ، قلب ، _єяяσя_ ، متین112 ، Wєιяɗ ، ♕ρяιηcєѕѕღsαяαh♕ ، مبینافرزین ، سانا50 ، SÅℋAℕⅅ ، ♪♫ ¥MËLØÐ ♪♫ ، ☺ALIVE☺ ، sobhan5 ، پونی کوچولو ، ~raha~ ، شکوفه2 ، farhad222 ، goldengirl ، ❀இℬℯѕ✟♚ℊⅈℛℒஇ❀ ، مونا 14 ، الهه 1379
آگهی
#2
کسی ک این داستان رو نوشته قلمش ضعیف!!باید بیشتر تمرین کنه!!
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان