امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

شهیدی که عکس یک زن بر بدنش خالکوبی شده بود!(خیلی قشنگه حتما بخونین )

#1
پنهان کاری‌های او شک بعضی‌ها را برانگیخته بود. جزو غواص‌هایی بود که باید به عنوان اولین نیروهای خط شکن وارد خاک دشمن می‌شد. هر بار که می‌خواست لباسش را عوض کند می‌رفت یک گوشه، دور از چشم همه این کار را انجام می‌داد. روحیه ی اجتماعی چندانی نداشت. ترجیح می‌داد بیشتر خودش باشد و خودش.

شهیدی که عکس یک زن بر بدنش خالکوبی شده بود!(خیلی قشنگه حتما بخونین ) 1

من هم دیگر داشتم نسبت به او مشکوک شدم. بچه‌ها برای عملیات خیلی زحمت کشیده بودند. هر چه تاکتیک مربوط به مخفی نگه داشتن اسرار نظامی بود را، پیاده کرده بودند. همه ی امور با رعایت اصل (اختفا و استتار) پیگری می‌شد، حتی اغلب سنگرها و مواضع ادوات را با شا‌خه‌های نخل پوشانده بودیم. با رعایت همه این اصول حالا در آخرین روزهای منتهی به عملیات، کسی وارد جمع ما شده بود که مهارت بالایی در غواصی داشت، منزوی بود و حتی موقع تعویض لباس، جمع را ترک می‌کرد و به نقطه‌ای دور و خلوت می‌رفت.

بعضی از دوستان، تصمیم گرفته بودند از خودش در این‌باره سوال کنند و یا در صورت لزوم او را مورد بازرسی قرار دهند تا نکند خدای ناکرده، فرستنده‌ای را زیر لباس خود پنهان کرده باشد.

آن فرد هم بی شک آدم ساده و کم هوشی نبود، متوجه نگاه‌های پرسش گر بچه‌ها شده بود. یک شب موقع دعای توسل، صدای ناله‌های آن برادر به قدری بلند بود که باعث قطع مراسم شد. او از خود بی خود شده بود و حرف‌هایی را با صدای بلند به خود خطاب می‌کرد. می‌گفت:‌

«ای خدا! من که مثل این‌ها نیستم. این‌ها معصوم اند، ولی تو خودت مرا بهتر می شناسی... من چه خاکی را سرم کنم؟ ای خدا!»

سعی کردم به هر روشی که مقدور است او را ساکت کنم. حالش که رو به راه شد در حالی که اشک هنوز گوشه ی چشمش را زینت داده بود، گفت:

«شما مرا نمی‌شناسید. من آدم بدی هستم. خیلی گناه کردم، حالا دارد عملیات می‌شود. من از شما خجالت می‌کشم، از معنویت و پاکی شما شرمنده می‌شوم...»

گفتم: «برادر تو هر که بوده‌ای دیگر تمام شد. حالا سرباز اسلام هستی. تو بنده ی خدایی. او توبه همه را می‌پذیرد...»

نگاهش را به زمین دوخت. گویا شرم داشت که در چشم ما نگاه کند. گفت:

«بچه‌ها شما همه‌اش آرزو می‌کنید شهید شوید، ولی من نمی‌توانم چنین آرزویی کنم.»

تعجب ما بیشتر شد. پرسیدم:

«برای چه؟ در شهادت به روی همه باز است. فقط باید از ته دل آرزو کرد.»

او تعجب ما را که دید، گوشه‌ ی پیراهنش را بالا زد. از آن چه که دیدیم یکه خوردیم. تصویر یک زن روی تن او خالکوبی شده بود. مانده بودیم چه بگوییم که خودش گفت:

«من تا همین چند ماه پیش همه‌ش دنبال همین چیزها بودم. من از خدا فاصله داشتم. حالا از کارهای خود شرمنده‌ام. من شهادت را خیلی دوست دارم، اما همه‌ش نگران ام که اگر شهید شوم، مردم با دیدن پیکر من چه بسا همه ی شهدا را زیر سوال ببرند. بگویند این‌ها که از ما بدتر بودند...»

بغضش ترکید و زد زیرگریه. واقعاً از ته دل می‌سوخت و اشک می‌ریخت. دستی به شانه‌اش گذاشتم و گفتم:‌

«برادر مهم این است که نظر خدا را جلب نماییم همین و بس.»

سرش را بالا گرفت و در چشم تک‌تک ما خیره شد. آهی کشید و گفت:

«بچه‌ها! شما دل پاکی دارید، التماس‌تان می‌کنم از خدا بخواهید جنازه‌ ای از من باقی نماند. من از شهدا خجالت می‌کشم... .»

آن شب گذشت. حرف‌های او دل ما را آتش زده بود.حالا ما به حال او غبطه می‌خوردیم. دل با صفایی داشت. یقین پیدا کرده بودیم که او نیز گلچین خواهد شد. خدا بهترین سلیقه را دارد.

شب عملیات یکی از نخستین شهدای ما همان برادر دل سوخته بود. گلوله ی خمپاره مستقیم به پیکرش اصابت کرد. او برای همیشه مهمان اروند ماند.

راوی: محمد رعیتی/از رزمندگان لشکر ویژه 25 کربلا
دیوار کعبه رو بشکن
ولی دل کسی رو نشکن
دیوار رو خلیل ساخت
ولی دل رو خدای خلیل
پاسخ
 سپاس شده توسط asa14 ، mahdi.ir ، خانوم دکتر ، هیوا1 ، pegah 13 ، پيشي ي ملوس ، mohamad-124 ، s.amiri ، ღ✿❤ پـرنیـــــــان ❤✿ღ ، مارال 2 ، پسرک تنها ، pardis! ، ♣محمدهادی♣ ، mohammad31 ، خخخخ ، سرباز خدا ، دخی بامرام ، negin2000 ، ایرانی اسلامی ، ALI REZA J ، ~~SARA:HIVA~~ ، alllii ، zahrajooon ، mr.destiny ، esiesi ، farnam22 ، L²evi ، sama00 ، yegi200180 ، مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב
آگهی
#2
خب چي كار ميكرد خال كوبي اش پاك نميشده ديگه
پاسخ
 سپاس شده توسط ღ✿❤ پـرنیـــــــان ❤✿ღ ، mohsenniceboy
#3
انسان جایز الخطاست مهم اینه که در زمان حال و آینده به سمت خدا بازگشت گذشته ها گذشته
مرسی خیلی جالب بود سپاس سپاس سپاسHeartHeartHeart
Heart من عاشق abolfazl6173 ام Heart
اخه همسرمه عشقمه عمرمه
پاسخ
 سپاس شده توسط ღ✿❤ پـرنیـــــــان ❤✿ღ ، mohsenniceboy
#4
الان رضا بود میشست گریه میکرد
خودمم غبطه میخورم
شیعیان امامم لذت ببرن
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
شهیدی که عکس یک زن بر بدنش خالکوبی شده بود!(خیلی قشنگه حتما بخونین ) 1

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
شهیدی که عکس یک زن بر بدنش خالکوبی شده بود!(خیلی قشنگه حتما بخونین ) 1


پاسخ
 سپاس شده توسط mohsenniceboy
#5
خدای خوبی داریم ...
آنقدر خوب که با هر مقدار بار سنگین گناه ، اگر پشیمان شویم و توبه کنیم باز هم مهربانانه ما را می بخشد ...
و آنقدر بخشنده است که باز فرصت جبران را در اختیارمان می گذارد ...
آری خدای خوبی داریم ...
خدایی که مشتاقانه ما را می نگرد،
با چنین خدای بخشنده و مهربانی ؛ ناامیدی از درگاهش معنایی ندارد ^_^
شهیدی که عکس یک زن بر بدنش خالکوبی شده بود!(خیلی قشنگه حتما بخونین ) 1
پاسخ
 سپاس شده توسط mohsenniceboy
#6
برا همینه ک میگن دعا کنید عاقبت ب خیر شیم.

آپدیت شد. ورژن10 (آذر 93):
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.flashkhor.com/forum/showthread.php?tid=174411&page=8
پاسخ
 سپاس شده توسط mohsenniceboy
آگهی
#7
فرق نداره با بقیه که
آینده
امید
شانس
میشه
پاسخ
 سپاس شده توسط mohsenniceboy
#8
اسپمـ ها پاک شد!
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ
#9
خوب بود مر30
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Heart یک داستان کوتاه درباره امام زمانم(قشنگه)
  بسیار واقعیت جالبی ست پیشنهاد میکنم حتما بخونید
  خیلی خوشکله ... خدایا دوست دارم:-[
  شهیدی که درقبرخندید.....
  چگونه با ائمه باشیم؟؟؟(جوابش خیلی کوتاهه)
  فقط چند دقیقه وقت می بره...بخونین
  خاطره ای در مورد شهید عباس بابایی/ خیلی کوتاهه حتما بخونین
  »» درخت زقوم خیلی جالبه حتما بخنوید
  مواردی که هیچ گاه در لیست تحریم ایران نیست /حتما بخوانید
  حسین فهمیده ثانی نابودگر ماهواره ها !!! خیلی جالبه

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان