امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

قحطی!!!

#1
اوایل دهه شصت نوجوانی بیش نبودم، اما خوب به خاطردارم آن روزهایی را که تنها شامپوی موجود، شامپوی خمره ایی زرد رنگ داروگر بود. تازه آن را هم باید از مسجد محل تهیه می کردیم و اگر شانس یارمان بود و از همان شامپو ها یک عدد صورتی رنگش که رایحه سیب داشت گیرمان می آمد حسابی کیف می کردیم. سس مایونز کالایی لوکس به حساب می آمد و ویفر شکلاتی یام یام تنها دلخوشی کودکی بود. صف های طولانی در نیمه شب سرد زمستان برای 20 لیتر نفت، بگو مگو ها سر کپسول گاز که با کامیون در محله ها توزیع می شد، خالی کردن گازوئیل با ترس و لرز در نیمه های شب. روغن، برنج و پودر لباسشویی جیره بندی بود، نبود پتو در بازار خانواده تازه عروسان را برای تهیه جهیزیه به دردسر می انداخت و پوشیدن کفش آدیداس یک رویا بود. همه اینها بود،
بمب هم بود و موشک و شهید و ... اما کسی از قحطی صحبت نمی کرد! یادم هست با تمام فشارها وقتی وانت ارتشی برای جمع آوری کمک های مردمی وارد کوچه می شد بسته های مواد غذایی، لباس و پتو از تمام خانه ها سرازیر بود. همسایه ها از حال هم با خبر بودند، لبخند بود، مهربانی بود، خب درد هم بود. امروز اما فروشگاه های مملو از اجناس لوکس خارجی در هر محله و گوشه کناری به چشم می خورند وهرچه بخواهید و نخواهید در آنها هست. از انواع شکلات و تنقلات گرفته تا صابون و شامپوی خارجی، لباس و لوازم آرایش تا موبایل و تبلت، داروهای لاغری تا صندلی های ماساژور، نوشابه انرژی زا تا بستنی با روکش طلا، رینگ اسپرت تا... و حال با تن های فربه، تکیه زده بر صندلی ها نرم اتومبیل های گرانقیمت از شنیدن کلمه قحطی به لرزه افتاده به سوی بازارها هجوم می بریم. مبادا تی شرت بنتون گیرمان نیاید! مبادا زیتون مدیترانه ایی نایاب شود! اشتهایمان برای مصرف، تجمل، پز دادن و له کردن دیگران سیری ناپذیر شده است. ورشکسته شدن انتشارت، بی سوادی دانش آموز ها و دانشجوهامان، بی سوادی استادها، عقب افتادگی در علم و فرهنگ و هنر، تعطیلی مراکز ادبی فرهنگی و هنری و ... برایمان مهم نیست ولی از گران شدن ادکلن مورد علاقم مان سخت نگرانیم! ... می شود کتابها نوشت... خلاصه اینکه این روزها لبخند جایش را به پرخاش داده و مهربانی به خشم. هرکس تنها به فکر خویش است به فکر تن خویش! قحطی امروز قحطی انسانیت است قحطی همدلی قحطی عشق !
فرهنگ و انسانیت مان چه شد !!! چرا من اینگونه شدم؟؟؟؟؟
خوشبختی ما در [/color]سه جمله: تجربه از دیروز،استفاده از امروز،امید به فردا
ولی ما با
سه جمله دیگر زندگی مان را تباه می کنیم: حسرت دیروز،اتلاف امروز، ترس از فردا
پاسخ
 سپاس شده توسط AmItiSe ، negar98 ، nafas1 ، Lordlas ، ps3000 ، aCrimoniouSs ، سودی
آگهی
#2
نكن با ما اين كارا رو cryingcryingcrying
روزت رو با سخت ترين كار اغاز كن .كاري كه مي تونه بزرگ ترين تاثير رو بر خودت و حرفه ات بگذاره و تا وقتي تمومش نكردي دست از كار نكش kaffe2
پاسخ
 سپاس شده توسط Hamidreza jefri HHH ، سودی
#3
چه کارو نکنم با شماHuh
پاسخ
#4
jast good
seda ye ghdam hayat miayad kam kam amade mishvam ta bebinamat ta behet begoyam dostat daram!HeartHeart
پاسخ
#5
خیلی مفید بود مرسی
پاسخ
 سپاس شده توسط سودی
#6
(18-05-2012، 15:02)emo girl نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
jast good

اگه منظورت just هستش باید بگم اشتباه نوشتی
پاسخ
 سپاس شده توسط aCrimoniouSs
آگهی
#7
عالی بود
پاسخ
 سپاس شده توسط سودی
#8
خوب بود ممنون
پاسخ
#9
هرهرهرهرهرههرهرهرههرهرهرهرهرههرهرهرهرهر
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  قحطی عشق...

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان