28-12-2013، 12:31
چــه لــَحظـه ے دردآوریــه ...
اون لـَحــظه کـه میپـُرسـه خوبــے ؟
پـَنـج خـَط تـایپ میکـُنے ولــے بجـاے
" Enter "
هــَمـه روپـاکـــ میکـُنـے ومینـِویسـے خوبـَم ... تـوچــطورے ؟
کنار کسالت خیابان ها
خمیازه شبانه
دقیقه هارا می شمارم...
و چشم هیز تیر برق ها
از کلاه
تا بنا گوش کفش هایم
خنده جعلی صبح را
معنا می کند
انگار گم شده ام
انگار در تـــــــو، در اطرافم
در خیال سروده هام گم شده ام
تا خروس خوان
با خیال خسته چترم
و با دستان بریده باران
از زیر تمام سقف های نا ممکن
فرار رد پای آسفالت را
دنبال می کنم
وقتــی خــودم ــآسَــم(!)
گـــور بآبـــآی مخــآطبِ خـــاصَــم(!)
گویا کسی که نیست
حرف می زنم، زمزمه می کنم
کسی که نیست
راه می روم
و کسی که نیست وُ کسی که نیست...
روزگاری خواهد رسید...
همچنان که در آغوش دیگری خفته ای...
به یاد من...
ستاره هارا خواهی شمرد تا آرام شوی!
دلت هوایم را خواهد کرد...
به یاد خواهی آورد با هم بودن هایمان را...
به یاد خواهی آورد خنده هایم را...
به یاد خواهی آورد اشک هایم را...
مطمئنم در آن لحظه در دلت میگویی: من تو را میخواهم!
خدایا دیگر بریده ام …
”چند بغض به یک گلو” !!
به سلامتی دختری که سر سفره عقد بجای گفتن با اجازه ی بزرگترا
آروم گفت با اجازه عشقم که نذاشتن بش برسم.........!
دلگیرم ....
واسه اون پسری که با 180 تاسرعت تو اتوبان میرفت ودادمیزدتا خودشو خالی کنه......
دلگیرم....
واسه اون دختری که هرشب سفیدی بالششو ریملش سیاه میکنه....
واسه اون دختری که شکوندنش..خردش کردن..شکستن بلدنیست...
واسه اون پسری که عشقش ولش کرد اماتمام دق دلیشو رو ریه هاش خالی کرد...
به سلامتی عشقت....
به سلامتی خودت......!