29-12-2013، 20:17
ایـטּ خاصیت دخترا خلاصـﮧ میشـﮧ تو چشمهاﮮ تو
دخترا دقیقا هموטּ قــدر آهــَـטּ پـَرست هستـטּ کـﮧ :
تــو بـﮧ جاﮮ دیدَטּ یـﮧ دختــر یا یـﮧ زن یـآ حتـﮯ گاهـﮯ یـﮧ مادر !
فقط چند تا برجستگـﮯ میبینـﮯ ...
و ایـטּ خیلـﮯ جالبـﮧ کـﮧ چشمت انقدر قوﮮ هست
کـﮧ تمام اعضاﮮ بدטּ رو از زیر گشاد تریـטּ لباس ﮩﺂ اِسکــَـטּ میکـُـنـﮯ
و سـﮧ بعدﮮ میبینـﮯ !
دخترا دقیقا هموטּ قــدر آهــَـטּ پـَرست هستـטּ کـﮧ :
تــو بـﮧ جاﮮ ایـטּ کـﮧ تو برخورد بـآ اونا بهشوטּ بگـﮯ ببخشید خانـُم محترَم
میگـﮯ جوووووووטּ عـَـجـَــب چیزیـــــــــﮧ!!!
دخترا دقیقا هموטּ قــدر آهــَـטּ پـَرست هستـטּ کـﮧ :
تــو وقتـﮯ توﮮ تاکسـﮯ میشینـﮯ ؛ با هـَـر بار پیچیدَטּ فرموטּ ماشیـטּ
تــو هــَـم میوفتـﮯ روﮮ اوטּ دختر ســآدﮩ کـﮧ چسبیدﮩ بـﮧ درِ ماشیـטּ !
دخترا دقیقا هموטּ قــدر آهــَـטּ پـَرست هستـטּ کـﮧ :
وقتـﮯ بـآ یـﮧ دختر همرآﮩ هستـﮯ ؛
هـَمـَش بهش تعارف میکنـﮯ کـﮧ خانوم ﮩﺂ مـُـقدَم تـَر هستـטּ
تـآ جلو تر از تــو رآﮩ برטּ ...
ولـﮯ خودت خوب میدونـﮯ نیتت واسـﮧ ایـטּ کار چیـﮧ !!!
دخترا دقیقا هموטּ قــدر آهــَـטּ پـَرست هستـטּ کـﮧ:
وقتـﮯ تــو بـآ زنت میرﮮ بیروטּ حتـﮯ
رنگ لباس زیر دیگرآטּ رو تشخیص میدﮮ !
امآ حس نمیکنـﮯ کـﮧ زنت چنـــد متر عقب تر ؛
از درد لگد ﮩﺂﮮ بچـﮧ ﮮ توﮮ شکمش گوشـﮧ خیابوטּ دارﮩ بـﮧ خودش میپیچـﮧ !!!
دخترا دقیقا هموטּ قــدر آهــَـטּ پـَرست هستـטּ کـﮧ:
تـو وقتـﮯ میخواﮮ باهاشوטּ آشنا بشـﮯ ؛
بـﮧ جاﮮ اینکـﮧ دلشوטּ رو بـﮧ دست بیارﮮ...
مخشوטּ رو بـﮧ دست میارﮮ
بـﮧ جاﮮ اینکـﮧ ببینـﮯ از نظر اخــلاق و روحیـﮧ بـﮧ هـَم میخورید ...
هموטּ اول میگـﮯ جا دارﮮ یـآ جور کـُـنم ؟!!!
( آخـﮧ لامصب س . س هـَـم اولش آمادگـﮯ ِ روحـﮯ روانـﮯ میخواد )
دخترا دقیقا هموטּ قــدر آهــَـטּ پـَرست هستـטּ کـﮧ:
وقتـﮯ میخورَטּ زمیـטּ و تــو میرﮮ دستشوטּ رو میگیرﮮ و بلند میکنـﮯ ؛
بـﮧ جاﮮ اینکـﮧ سرت رو بندازﮮ پاییـטּ و راهت رو ادامـﮧ بدﮮ ...
سریع بهش شمارﮩ میدﮮ و میگـﮮ از آشناییتوטּ خوشبختم !
اونوقت اگـﮧ یـﮧ مرد مثل خودت یـآ یـﮧ بچـﮧ یـآ حتـﮯ یـﮧ پیر مرد ، پیر زن
می خـُـورد زمیـטּ بازم همینجورﮮ شیرجـﮧ میزدﮮ سمتش کـﮧ کمکش کنـﮯ؟
دِ نگو آره ... چوטּ اگـﮧ ایـטּ کارﮩ بودﮮ توﮮ اتوبوس جاتو میدادﮮ
بـﮧ اون پیر مردﮮ کـﮧ بالا سرت بـآ عصا وایسادﮩ !
خلاصـﮧ کـﮧ آقا پسر ...
هر وقت تونستـﮯ از کنار یـﮧ دختر یـآ زن رد بشـﮯ و بـﮧ جاﮮ ایـטּ کـﮧ بگـﮯ
بخورمت عزیــــــــــــزم !
بگـﮯ سلام بانـــو ...
اونوقت میتونـﮯ اسم خودت رو بذارﮮ مرد ...
و مطمئن باش کـﮧ هنوز هستــَטּ دخترایـﮯ کـﮧ مرد بودَטּ براشــوטּ
مهمـﮧ و آهـَـטּ پـَرست نیستــَטּ...
دخترا دقیقا هموטּ قــدر آهــَـטּ پـَرست هستـטּ کـﮧ :
تــو بـﮧ جاﮮ دیدَטּ یـﮧ دختــر یا یـﮧ زن یـآ حتـﮯ گاهـﮯ یـﮧ مادر !
فقط چند تا برجستگـﮯ میبینـﮯ ...
و ایـטּ خیلـﮯ جالبـﮧ کـﮧ چشمت انقدر قوﮮ هست
کـﮧ تمام اعضاﮮ بدטּ رو از زیر گشاد تریـטּ لباس ﮩﺂ اِسکــَـטּ میکـُـنـﮯ
و سـﮧ بعدﮮ میبینـﮯ !
دخترا دقیقا هموטּ قــدر آهــَـטּ پـَرست هستـטּ کـﮧ :
تــو بـﮧ جاﮮ ایـטּ کـﮧ تو برخورد بـآ اونا بهشوטּ بگـﮯ ببخشید خانـُم محترَم
میگـﮯ جوووووووטּ عـَـجـَــب چیزیـــــــــﮧ!!!
دخترا دقیقا هموטּ قــدر آهــَـטּ پـَرست هستـטּ کـﮧ :
تــو وقتـﮯ توﮮ تاکسـﮯ میشینـﮯ ؛ با هـَـر بار پیچیدَטּ فرموטּ ماشیـטּ
تــو هــَـم میوفتـﮯ روﮮ اوטּ دختر ســآدﮩ کـﮧ چسبیدﮩ بـﮧ درِ ماشیـטּ !
دخترا دقیقا هموטּ قــدر آهــَـטּ پـَرست هستـטּ کـﮧ :
وقتـﮯ بـآ یـﮧ دختر همرآﮩ هستـﮯ ؛
هـَمـَش بهش تعارف میکنـﮯ کـﮧ خانوم ﮩﺂ مـُـقدَم تـَر هستـטּ
تـآ جلو تر از تــو رآﮩ برטּ ...
ولـﮯ خودت خوب میدونـﮯ نیتت واسـﮧ ایـטּ کار چیـﮧ !!!
دخترا دقیقا هموטּ قــدر آهــَـטּ پـَرست هستـטּ کـﮧ:
وقتـﮯ تــو بـآ زنت میرﮮ بیروטּ حتـﮯ
رنگ لباس زیر دیگرآטּ رو تشخیص میدﮮ !
امآ حس نمیکنـﮯ کـﮧ زنت چنـــد متر عقب تر ؛
از درد لگد ﮩﺂﮮ بچـﮧ ﮮ توﮮ شکمش گوشـﮧ خیابوטּ دارﮩ بـﮧ خودش میپیچـﮧ !!!
دخترا دقیقا هموטּ قــدر آهــَـטּ پـَرست هستـטּ کـﮧ:
تـو وقتـﮯ میخواﮮ باهاشوטּ آشنا بشـﮯ ؛
بـﮧ جاﮮ اینکـﮧ دلشوטּ رو بـﮧ دست بیارﮮ...
مخشوטּ رو بـﮧ دست میارﮮ
بـﮧ جاﮮ اینکـﮧ ببینـﮯ از نظر اخــلاق و روحیـﮧ بـﮧ هـَم میخورید ...
هموטּ اول میگـﮯ جا دارﮮ یـآ جور کـُـنم ؟!!!
( آخـﮧ لامصب س . س هـَـم اولش آمادگـﮯ ِ روحـﮯ روانـﮯ میخواد )
دخترا دقیقا هموטּ قــدر آهــَـטּ پـَرست هستـטּ کـﮧ:
وقتـﮯ میخورَטּ زمیـטּ و تــو میرﮮ دستشوטּ رو میگیرﮮ و بلند میکنـﮯ ؛
بـﮧ جاﮮ اینکـﮧ سرت رو بندازﮮ پاییـטּ و راهت رو ادامـﮧ بدﮮ ...
سریع بهش شمارﮩ میدﮮ و میگـﮮ از آشناییتوטּ خوشبختم !
اونوقت اگـﮧ یـﮧ مرد مثل خودت یـآ یـﮧ بچـﮧ یـآ حتـﮯ یـﮧ پیر مرد ، پیر زن
می خـُـورد زمیـטּ بازم همینجورﮮ شیرجـﮧ میزدﮮ سمتش کـﮧ کمکش کنـﮯ؟
دِ نگو آره ... چوטּ اگـﮧ ایـטּ کارﮩ بودﮮ توﮮ اتوبوس جاتو میدادﮮ
بـﮧ اون پیر مردﮮ کـﮧ بالا سرت بـآ عصا وایسادﮩ !
خلاصـﮧ کـﮧ آقا پسر ...
هر وقت تونستـﮯ از کنار یـﮧ دختر یـآ زن رد بشـﮯ و بـﮧ جاﮮ ایـטּ کـﮧ بگـﮯ
بخورمت عزیــــــــــــزم !
بگـﮯ سلام بانـــو ...
اونوقت میتونـﮯ اسم خودت رو بذارﮮ مرد ...
و مطمئن باش کـﮧ هنوز هستــَטּ دخترایـﮯ کـﮧ مرد بودَטּ براشــوטּ
مهمـﮧ و آهـَـטּ پـَرست نیستــَטּ...