18-01-2014، 19:10
(آخرین ویرایش در این ارسال: 18-01-2014، 21:56، توسط ~H!P HØp §tâR~.)
همه ی خونواده نسشتیم تو سالن دوستم زنگ میزنه خونمون با من حرف بزنه که مامانم گوشیو ور میداره: -سلام عزیزم خوبی؟چی؟؟مگه دخترم با شما نیومده شام بیرون؟اون که خیلی وقت پیش از خونه رفته!شما خونه ای الان؟پس دختر من کجاس؟یعنی دروغ گفته منو پیجونده؟؟... دوستمم اون طرف هول کرده و یه سره داره واسه مامانم دروغ می بافه که من حالم بد شد و مجبور شدم برگردم خونه و این حرفا! :| یعنی وقتی من گوشیو از مامانم گرفتم دیگه دوستم مرگ ِ مغزی شده بود!...مامانم این طرف غش کرده از خنده! منو میگی :| آخه مامان من این شوخیه تو با بچه ی مردم می کنـــی.... :|
داداشم زده پس کلم بهش میگم چرا میزنی ؟ میگه میخوام جنبت زیاد بشه!
دو دقیقه بعد دوباره زده.
با حالت عصبی میگم چرا دوباره میزنی؟
میگه دیدی بی جنبه ای هنوز ؟
من :|
مامانم اومده کنارم نشسته، بعد من پستهایی که اینجا گذاشته بودمو براش خوندم با هر کدومش یه عالمه
خندید
دلش شاد ... اخرش که میخواست بره گفت بیکارین شماها چه چیزا میخونین
الان منو میگییییییی:|
مادبزرگم زنگ زده تو مسابقه يکي از شبکه ها شرکت کرده 3 تا سوال ازش پرسيد هر 3 تا رو من جوابشو گفتم مجريه ميگه خانوم شما چقدر اطلاعاتتون بالاست مادبزرگم ميگه خواهش ميکنم تازه هيچ کس هم نيست کمکم کنه تنهام :|
ﺗﻮ ﺣﻤﻮﻡ ﺑﻮﺩﻡ ، ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺰﺭﮒ : آﻫﺎﯼ
ﻟﻨﮓ ﺩﺭﺍﺯ ﺑﯿﺎ ﺑﯿﺮﻭﻥ ،
ﺑﺪﻭ ﺑﯿﺎ ﺑﯿﺮﻭﻥ ، ﺑﺴﯿﺞ ﺍﻭﻣﺪﻩ ، ﺍﻭﻧﻢ ﭼﻨﺪ
ﺗﺎ ، ﺍﻭﻧﺎﻫﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺻﺪﺍﺷﻮﻧﻮ
ﺷﻨﯿــﺪﻡ ! ...
ﻣﻦ ؛ |: ﺍﯼ ﺩﺍﺩ ﺑﯿﺪﺍﺩ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﭼﺮﺍ ؟!
ﺑﺎﺯ ﻣﻦ ﭼﻪ ﻏﻠﻄﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﮕﻪ !!!؟
این فیسبوک آخر کار داد دستم
ﭘﺮﯾﺪﻡ ﺑﯿﺮﻭﻥ ، ﻣﯿﮕﻢ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺰﺭﮒ ﮐﺠﺎﻥ؟
ﺻﺪﺍﺷﻮﻥ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﻣﯿﻮﻣﺪ؟ ﺗﻮ ﺣﯿﺎﻃﻦ ؟!
ﻣﯿﮕﻪ : ﺍﯾﻨﺎﻫﺎ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﺖ ﺭﻭ ﻣﯿﺰﻩ
ﻭﺍﺳﺖ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺴﯿﺞ ﺍﻭﻣﺪﻩ...!!! :|
بعد از مدتها داییم یه میس رو گوشیم انداخت….ذوق مرگ شدم….با کلی احساس بهش زنگ زدم میگم جــــــونم دایی جوووووووون کاری داشتین چه عجب یاد من کردین؟؟ با خونسردی تمام برگشته میگه نه دایی جان دستم خورد اشتباه گرفتم!! فک و فامیل با محبته من دارم؟؟ :|
آهنگ غمگین گوش میکنم مامانم میگه چته؟ چی شده؟ کی گذاشته رفته؟ چرا تو خودتی؟ آخ بمیری که بچمو اینطوری کردی!
آهنگ شاد گوش میکنم میگه خبرمرگش برگشت؟ الان باهاته؟ کیه طرف؟ چه شکلیه؟ دوسش داری؟ چند بار دیدیش؟
دیگه زدم تو فاز اذان
پسر خالم (۸ سالشه )از راه رسيد پريد تو بغل خواهرم به جا بوس لب گرفت ازش!
خواهرم:بي ادب كي بهت ياد داده...پسر خالم: با نسترن دوست دخترم(از ۳ سالگی باهاش دوسته ) از اين كارا زياد ميكنيم!شوهر خالم:مگه نگفتم با اين دختره خراب نگرد...پسر خالم:خراب دختريه كه با تو عروسي كرده!
:|
یه جا رفتیم مهمونی یارو رفت تو آشپزخونه چایی بیاره؛
گفتیم 2 دقیقه اومدیم خودتونو ببینیم
بی شعور اومد نشست میوه نیاورد دیگه :|
پسر داییم تو آژانس کار میکرده یه روز یه پیرزن سوار میکنه، بعد چند دقیقه گوشیش زنگ میخوره، حرفش که تموم شد، پیرزنه پرسید: کی بود؟
پسر دایی: :o:o
پیرزن: پسرم کی بود؟
پسر دایی: :o:o ...
پیرزن: مگه کری، میگم کی بود؟
پسر دایی با حالت ترس و شوکه شده: دوستم بود.
پیرزن: حالا چی میخواست؟
پسر دایی با حالت عصبانیت: دنبال زن فضول سن بالا میگرده تا ...
لا اله الا الله. فک و فامیله داریم؟
پشت کامپیوتر نشستم خواهرمو صدا میکنم.
مامانم میگه: رفته بالا ، هرچی هست به من نشون بده!!
مامانه ما داریم؟
دیشب موقع خواب کولر روشن بود و خونه خیلی سرد شده بود. اصلا حسش نبود پاشم برم کولر رو خاموش کنم که دیدم بابام بیداره. منم یه دونه sms دادم بهش گفتم : " بابا تا بیداری اون کولر رو خاموش کن لطفا "
دیدم بابا sms داده : "شمــــــــــــــــا ؟؟!! "
اخه فک و فامیله ما داریم؟! :|
مامانم وقتی کسی تو خونه تصمیم میگیره رژیم بگیره و کم غذا میخوره : باز چی شده ؟؟؟ باهاش دعوات شده ؟؟؟ آخه این کیه که ارزششو داره که واسش اینجوری میکنی . . .
وقتی زیاد غذا میخوری : هاااان ؟؟؟ چیههه ؟؟؟ خوشحالیییی ؟؟؟ آشتی کردین هااان ؟؟؟ حالا این کیه که به خاطرش اینجوری خوشحالی ، غذا میخوری ؟؟؟
وقتی به اندازه غذا میخوری : بهت گفته هیکلت خوبه ، رژیم اینا نمیخواد ، که اینجوری غذا میخوری ؟؟؟ حالا این کیه که اینقدر نظرش واسه تو مهمه ؟
وقتی عصبی هستی : باز اون گند زده به اعصابت اومدی اینجا سر ما خالی میکنی ؟؟
وقتی حالت خوبه : خدا کنه همیشه باهات خوب باشه که حداقل ما یه خنده رو صورت نحس تو ببینیم . . .
یعنی من نمیدونم این کیه ؟؟ خرزو خانه ؟؟؟ خو این لامصبو چرا ما نمیبینیم ؟؟؟ اصن چند وقته دچار توهم شدیم فکر میکنیم یکی همش صدامون میکنه . . . !
کیهههه ؟؟؟ کیییهههه ؟؟؟؟
)
بزن اون سپاسو
نظرم یادت نره
دوستان فقط ی چیزی بگم اینا هیچ ربطی به خانواده من نداره هااااااااااااااااااااا بیشترشون استاتوس های فیسبوکه
داداشم زده پس کلم بهش میگم چرا میزنی ؟ میگه میخوام جنبت زیاد بشه!
دو دقیقه بعد دوباره زده.
با حالت عصبی میگم چرا دوباره میزنی؟
میگه دیدی بی جنبه ای هنوز ؟
من :|
مامانم اومده کنارم نشسته، بعد من پستهایی که اینجا گذاشته بودمو براش خوندم با هر کدومش یه عالمه
خندید
دلش شاد ... اخرش که میخواست بره گفت بیکارین شماها چه چیزا میخونین
الان منو میگییییییی:|
مادبزرگم زنگ زده تو مسابقه يکي از شبکه ها شرکت کرده 3 تا سوال ازش پرسيد هر 3 تا رو من جوابشو گفتم مجريه ميگه خانوم شما چقدر اطلاعاتتون بالاست مادبزرگم ميگه خواهش ميکنم تازه هيچ کس هم نيست کمکم کنه تنهام :|
ﺗﻮ ﺣﻤﻮﻡ ﺑﻮﺩﻡ ، ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺰﺭﮒ : آﻫﺎﯼ
ﻟﻨﮓ ﺩﺭﺍﺯ ﺑﯿﺎ ﺑﯿﺮﻭﻥ ،
ﺑﺪﻭ ﺑﯿﺎ ﺑﯿﺮﻭﻥ ، ﺑﺴﯿﺞ ﺍﻭﻣﺪﻩ ، ﺍﻭﻧﻢ ﭼﻨﺪ
ﺗﺎ ، ﺍﻭﻧﺎﻫﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺻﺪﺍﺷﻮﻧﻮ
ﺷﻨﯿــﺪﻡ ! ...
ﻣﻦ ؛ |: ﺍﯼ ﺩﺍﺩ ﺑﯿﺪﺍﺩ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﭼﺮﺍ ؟!
ﺑﺎﺯ ﻣﻦ ﭼﻪ ﻏﻠﻄﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﮕﻪ !!!؟
این فیسبوک آخر کار داد دستم
ﭘﺮﯾﺪﻡ ﺑﯿﺮﻭﻥ ، ﻣﯿﮕﻢ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺰﺭﮒ ﮐﺠﺎﻥ؟
ﺻﺪﺍﺷﻮﻥ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﻣﯿﻮﻣﺪ؟ ﺗﻮ ﺣﯿﺎﻃﻦ ؟!
ﻣﯿﮕﻪ : ﺍﯾﻨﺎﻫﺎ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﺖ ﺭﻭ ﻣﯿﺰﻩ
ﻭﺍﺳﺖ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺴﯿﺞ ﺍﻭﻣﺪﻩ...!!! :|
بعد از مدتها داییم یه میس رو گوشیم انداخت….ذوق مرگ شدم….با کلی احساس بهش زنگ زدم میگم جــــــونم دایی جوووووووون کاری داشتین چه عجب یاد من کردین؟؟ با خونسردی تمام برگشته میگه نه دایی جان دستم خورد اشتباه گرفتم!! فک و فامیل با محبته من دارم؟؟ :|
آهنگ غمگین گوش میکنم مامانم میگه چته؟ چی شده؟ کی گذاشته رفته؟ چرا تو خودتی؟ آخ بمیری که بچمو اینطوری کردی!
آهنگ شاد گوش میکنم میگه خبرمرگش برگشت؟ الان باهاته؟ کیه طرف؟ چه شکلیه؟ دوسش داری؟ چند بار دیدیش؟
دیگه زدم تو فاز اذان
پسر خالم (۸ سالشه )از راه رسيد پريد تو بغل خواهرم به جا بوس لب گرفت ازش!
خواهرم:بي ادب كي بهت ياد داده...پسر خالم: با نسترن دوست دخترم(از ۳ سالگی باهاش دوسته ) از اين كارا زياد ميكنيم!شوهر خالم:مگه نگفتم با اين دختره خراب نگرد...پسر خالم:خراب دختريه كه با تو عروسي كرده!
:|
یه جا رفتیم مهمونی یارو رفت تو آشپزخونه چایی بیاره؛
گفتیم 2 دقیقه اومدیم خودتونو ببینیم
بی شعور اومد نشست میوه نیاورد دیگه :|
پسر داییم تو آژانس کار میکرده یه روز یه پیرزن سوار میکنه، بعد چند دقیقه گوشیش زنگ میخوره، حرفش که تموم شد، پیرزنه پرسید: کی بود؟
پسر دایی: :o:o
پیرزن: پسرم کی بود؟
پسر دایی: :o:o ...
پیرزن: مگه کری، میگم کی بود؟
پسر دایی با حالت ترس و شوکه شده: دوستم بود.
پیرزن: حالا چی میخواست؟
پسر دایی با حالت عصبانیت: دنبال زن فضول سن بالا میگرده تا ...
لا اله الا الله. فک و فامیله داریم؟
پشت کامپیوتر نشستم خواهرمو صدا میکنم.
مامانم میگه: رفته بالا ، هرچی هست به من نشون بده!!
مامانه ما داریم؟
دیشب موقع خواب کولر روشن بود و خونه خیلی سرد شده بود. اصلا حسش نبود پاشم برم کولر رو خاموش کنم که دیدم بابام بیداره. منم یه دونه sms دادم بهش گفتم : " بابا تا بیداری اون کولر رو خاموش کن لطفا "
دیدم بابا sms داده : "شمــــــــــــــــا ؟؟!! "
اخه فک و فامیله ما داریم؟! :|
مامانم وقتی کسی تو خونه تصمیم میگیره رژیم بگیره و کم غذا میخوره : باز چی شده ؟؟؟ باهاش دعوات شده ؟؟؟ آخه این کیه که ارزششو داره که واسش اینجوری میکنی . . .
وقتی زیاد غذا میخوری : هاااان ؟؟؟ چیههه ؟؟؟ خوشحالیییی ؟؟؟ آشتی کردین هااان ؟؟؟ حالا این کیه که به خاطرش اینجوری خوشحالی ، غذا میخوری ؟؟؟
وقتی به اندازه غذا میخوری : بهت گفته هیکلت خوبه ، رژیم اینا نمیخواد ، که اینجوری غذا میخوری ؟؟؟ حالا این کیه که اینقدر نظرش واسه تو مهمه ؟
وقتی عصبی هستی : باز اون گند زده به اعصابت اومدی اینجا سر ما خالی میکنی ؟؟
وقتی حالت خوبه : خدا کنه همیشه باهات خوب باشه که حداقل ما یه خنده رو صورت نحس تو ببینیم . . .
یعنی من نمیدونم این کیه ؟؟ خرزو خانه ؟؟؟ خو این لامصبو چرا ما نمیبینیم ؟؟؟ اصن چند وقته دچار توهم شدیم فکر میکنیم یکی همش صدامون میکنه . . . !
کیهههه ؟؟؟ کیییهههه ؟؟؟؟

بزن اون سپاسو
نظرم یادت نره

دوستان فقط ی چیزی بگم اینا هیچ ربطی به خانواده من نداره هااااااااااااااااااااا بیشترشون استاتوس های فیسبوکه