امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان پادشاه و نخست وزير(پند آموز)

#1
ادشاهی می خواست نخست وزیرش را انتخاب کند. چهار اندیشمند بزرگ کشور فراخوانده شدند.


آنان را در اتاقی قرار دادند و پادشاه به آنان گفت که: «در اتاق به روی شما بسته خواهد شد


و قفل اتاق، قفلی معمولی نیست و با یک جدول ریاضی باز خواهد شد، تا زمانی که آن جدول را حل نکنید


نخواهید توانست قفل را باز کنید. اگر بتوانید مسئله را حل کنید می توانید در را باز کنید و بیرون بیایید».


پادشاه بیرون رفت و در را بست. سه تن از آن چهار مرد بلافاصله شروع به کار کردند. اعدادی روی قفل


نوشته شده بود، آنان اعداد را نوشتند و با آن اعداد، شروع به کار کردند.


نفر چهارم فقط در گوشه ای نشسته بود. آن سه نفر فکر کردند که او دیوانه است. او با چشمان بسته در


گوشه ای نشسته بود و کاری نمی کرد. پس از مدتی او برخاست، به طرف در رفت


در را هل داد، باز شد و بیرون رفت!


و آن سه تن پیوسته مشغول کار بودند. آنان حتی ندیدند که چه اتفاقی افتاد!


که نفر چهارم از اتاق بیرون رفته.



وقتی پادشاه با این شخص به اتاق بازگشت، گفت: «کار را بس کنید. آزمون پایان یافته.


من نخست وزیرم را انتخاب کردم». آنان نتوانستند باور کنند و پرسیدند:


«چه اتفاقی افتاد؟ او کاری نمی کرد، او فقط در گوشه ای نشسته بود. او چگونه توانست


مسئله را حل کند؟» مرد گفت: «مسئله ای در کار نبود. من فقط نشستم و نخستین


سؤال و نکته ی اساسی این بود که آیا قفل بسته شده بود یا نه؟ لحظه ای که این احساس


را کردم فقط در سکوت مراقبه کردم. کاملأ ساکت شدم و به خودم گفتم که از کجا شروع کنم؟


نخستین چیزی که هر انسان هوشمندی خواهد پرسید این است که آیا واقعأ مسأله ای وجود دارد،


چگونه می توان آن را حل کرد؟ اگر سعی کنی آن را حل کنی تا بی نهایت به قهقرا خواهی رفت؛


هرگز از آن بیرون نخواهی رفت. پس من فقط رفتم که ببینم آیا در، واقعأ قفل است یا نه


و دیدم قفل باز است».


پادشاه گفت: «آری، کلک در همین بود. در قفل نبود. قفل باز بود. من منتظر بودم


که یکی از شما پرسش واقعی را بپرسد و شما شروع به حل آن کردید؛ در همین جا نکته


را از دست دادید. اگر تمام عمرتان هم روی آن کار می کردید نمی توانستید آن را حل کنید.


این مرد، می داند که چگونه در یک موقعیت هشیار باشد. پرسش درست را او مطرح کرد».


این دقیقا مشابه وضعیت بشریت است، چون این در هرگز بسته نبوده است!


خدا همیشه منتظر شماست.انسان مهم ترین سوال را از یاد برده است… و سوال این هست:


“من که هستم…!؟
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
داستان پادشاه و نخست وزير(پند آموز) 1
كـــ___آش تــ__×و رومـــ×م يــ كــ__م حــ_س خ}جــ_الت دآشتــ__تي و از اولــ_ش
بـــ__ام صــ__×داقـ__ت داشــتي..
چيــ__Heart شد ــتــ__ا حــ__رف از صــ_داقت شــ__د يــهؤ صـــ_د×ات قط شد..
پاسخ
 سپاس شده توسط sara1112 ، The Light ، Alisaa ، arian 007 ، PARTO.18 ، محمد2000
آگهی
#2
(01-02-2014، 22:03)Ashkan 00 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
چه اسکولی اینو میخونه؟؟!!!!!!!!!!1

تو كه خوندي اسكولي
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
داستان پادشاه و نخست وزير(پند آموز) 1
كـــ___آش تــ__×و رومـــ×م يــ كــ__م حــ_س خ}جــ_الت دآشتــ__تي و از اولــ_ش
بـــ__ام صــ__×داقـ__ت داشــتي..
چيــ__Heart شد ــتــ__ا حــ__رف از صــ_داقت شــ__د يــهؤ صـــ_د×ات قط شد..
پاسخ
#3
حس خوندن نیس ولی سپاسیدیم
پاسخ
#4
جالب بود
پاسخ
#5
خوب بود
همشو خوندم .......همشو نه ولی تااونجا که میگه.......اصلا چرا دروغ بگم نخوندمUndecided
پاسخ
#6
خيلي ممنون فهميدم موضوع چرتي بودSadUndecided
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
داستان پادشاه و نخست وزير(پند آموز) 1
كـــ___آش تــ__×و رومـــ×م يــ كــ__م حــ_س خ}جــ_الت دآشتــ__تي و از اولــ_ش
بـــ__ام صــ__×داقـ__ت داشــتي..
چيــ__Heart شد ــتــ__ا حــ__رف از صــ_داقت شــ__د يــهؤ صـــ_د×ات قط شد..
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان